چه عواملی باعث ایجاد استرس در محیط کار می شوند؟

امروزه افراد در زندگی خود با عوامل استرس ‌زای زیادی روبرو می ‌شوند. برخی از این عوامل در محیط کار ایجاد می شود. وجود عوامل استرس‌ زا در محیط کار باعث کاهش بازدهی می شود و در درازمدت اثرات مخربی را برای فرد و همچنین سازمان به دنبال دارد. برخی از عوامل استرس ‌زا در محیط کار عبارت ‌اند از:

صاحب ‌نظران مدیریت عقیده دارند نیروی انسانی اصلی ترین دارایی سازمان ها بوده و مزیتی رقابتی محسوب می شود. وجود روابط سالم بر پایه همکاری بین نیروی انسانی از اهمیت بالایی برخوردار است و مهم ‌ترین عامل کسب موفقیت در سازمان ها می باشد.

چه راهکارهایی به رفع استرس در محیط کار کمک می ‌کنند؟

برای کاهش استرس روش های بسیاری وجود دارد. برخی از این روش ها توسط فرد به کار گرفته می شوند و برخی راهکارها سازمانی هستند. از جمله روش های سازمانی برای کاهش استرس عبارت ‌اند از:

همان طور که گفته شد برخی راهکار‌های کاهش استرس فردی هستند. این راهکارها عبارت ‌اند از:

چه عواملی باعث بروز تعارض در سازمان می ‌شود؟

همان طور که گفته شد تعارض یکی از عوامل ایجاد استرس در سازمان ها می ‌باشد. تعارض خود باعث ناکامی در فرد می ‌شود و این ناکامی موجب ایجاد استرس می ‌شود و درنهایت به صورت خشم در فرد بروز می کند.

تعارض ممکن است در سطوح مختلف فردی، میان فردی، درون‌ گروهی، سازمانی و درون ‌سازمانی رخ دهد. تعارض در سطح سازمان بسیار رایج است و مدیران آن را به دو رده عوامل ساختاری که نشات‌ گرفته از چیستی سازمان و شیوه ساماندهی کار است و عوامل انسانی که به جهت تفاوت های فردی ایجاد می شود، تقسیم‌ بندی می کنند. در این مقاله به عوامل ساختاری اشاره خواهد شد.

عوامل ساختاری شامل موارد زیر است:

تخصص گرایی: با تخصصی شدن مشاغل، افراد برای انجام کاری معین به کسب مهارت می پردازند. ازاین ‌رو افراد نسبت به کار دیگری تخصص و آگاهی کامل ندارد و باعث ایجاد تعارض در بین کارکنان می ‌شود.

به هم‌ وابستگی: در سازمان ها معمولاا افراد و گروه ها برای انجام کار خود به یک دیگر وابسته هستند. این روند باعث سهولت در کار و تصمیم ‌گیری می‌شود اما هنگام بروز مشکل، کارکنان ممکن است با سرزنش یک دیگر یا گروه های دیگر مواجه شوند و تعارض ایجاد و تشدید شود.

منابع مشترک: هنگامی که کارکنان بخواهند از منابعی مشترک استفاده کنند احتمال بروز تعارض وجود دارد و درصورتی ‌که منابع محدود باشند این تعارضات افزایش خواهد یافت.

هدف های متفاوت: در یک سازمان ممکن است گروه های مختلف اهداف متفاوتی را دنبال کرده و از اهداف یک دیگر بی اطلاع باشند، در این صورت با تعارض روبرو خواهند شد.

شکاف زیاد بین وجهه و اعتبار مشاغل: معمولاا در سازمان ها بین وجهه و اعتبار شغلی تفاوت زیادی مشاهده می ‌شود. در چنین سازمان هایی مدیران نسبت به سایر کارکنان از امتیازهای بسیاری برخوردارند مانند انعطاف در ساعات کاری، امکان رسیدگی به کارهای شخصی در ساعت کاری و … . این تفاوت ها بین مدیران و سایر کارکنان که از مزایای کم تری برخوردارند، عامل بروز تعارض می ‌باشند.

ابهام در مسئولیت و پاسخ گویی: در برخی سازمان ها ارباب ‌رجوع هنگام مراجعه به سازمان به افراد مختلفی ارجاع داده می ‌شود. این موضوع نشان ‌دهنده آن است که حوزه مسئولیت کارکنان به ‌صورت دقیق مشخص نیست و این ابهام موجب بروز تعارض در بین کارکنان می ‌شود.

مدیران چه نقشی در کاهش استرس در محیط کار دارند؟

برخی مدیران بر این تصوراند که اگر استرس کارکنان کاهش یابد بازدهی کار نیز کاهش می ‌یابد. آن ها بر این عقیده ‌اند زمانی که کارکنان استرس نداشته باشند، محیط کار برای آن ها همانند خانه است؛ اما این تصور چندان درست نیست. مدیران با هدف دستیابی به اهداف، بازدهی و سود بیش تر بر کارکنان خود سخت می گیرند و به آن ها استرس وارد می کنند تا به نتیجه مطلوب دست یابند درحالی که وضعیت برعکس خواهد شد. ایجاد استرس در کارکنان هم از نظر روحی و روانی و هم مالی به سازمان ضرر می ‌رساند. همان طور که پیش ‌تر گفته شد نیروی انسانی جز سرمایه های سازمان است و افزایش آسیب های روحی و روانی به صورت مستقیم در بازدهی کار سازمان اثر می گذارد.

مدیران می ‌توانند با استفاده از راهکار‌های زیر استرس را در کارکنان کاهش داده و در مقابل بازدهی و سود را افزایش دهند:

افزایش اختیارات کارکنان: در زمان مواجهه با مسائل یکی از موثرترین راه های کاهش استرس و مدیریت آن، میزان اختیارات فرد است. به هر میزان که اختیارات کارکنان بیش تر باشد، میزان رضایت آن ها از شغل خود و درنتیجه بازدهی بیش تر می ‌شود. منظور از افزایش اختیارات، داشتن قدرت تصمیم ‌گیری در نحوه انجام کارها و سازمان‌ دهی آن ها به روش خود کارکنان است.

آگاه کردن کارکنان نسبت به وضعیت سازمان: عدم آگاهی خود مهم ‌ترین عامل ایجاد استرس است. این ندانستن می ‌تواند در موضوعاتی همچون وضعیت سازمان و سطح انتظارات مدیر از کارکنان باشد.

کسب اطمینان از مهارت های مدیران میانی در مدیریت درست بر کارکنان: مدیران میانی واسطه میان کارکنان و مدیران هستند و باید شرایطی را فراهم کنند که کارکنان بتوانند به ‌راحتی با آن ها مشکلات خود را در میان بگذارند. آن ها نقش مهمی در شغل های استرس ‌زا برعهده دارند.

ترغیب کارکنان به گفتگو با یک دیگر و پشتیبانی از هم: کار کردن دائم در محل کار نمی ‌تواند عاملی برای بازدهی بالا باشد. مدیران برای رسیدن به نتیجه مطلوب باید شرایطی فراهم کنند که کارکنان بدون دلهره و تنبیه با هم گفتگو کنند. برقراری ارتباط با سایر کارکنان باعث افزایش دانش و تاثیر پذیری از دیگران می ‌شود و با ایجاد فضایی مطلوب، در کاهش میزان استرس مؤثر است.

امکان ایجاد خلاقیت و نوآوری توسط کارکنان: خلاقیت و نوآوری در کار باعث کاهش یکنواختی و درنتیجه افزایش بازدهی در محیط کار می ‌شود. مدیران باید شرایط مساعدی برای نو آوری و خلاقیت فراهم کنند.

ارتقا شیوه های استخدام و کارآموزی: کارکنان تازه ‌کار معمولا استرس بیش تری از سایرین دارند. مدیر می ‌بایست با انتخاب بهترین فرد و سپس آموزش آن ها از استرس آن ها بکاهد.

در مقاله حاضر به بررسی عوامل استرس ‌زا و راهکارهای رفع آن در محیط کار پرداخته شد. همچنین عوامل بروز تعارض در سازمان مورد بررسی قرار گرفت. در انتها نیز به نقش مدیران در کاهش استرس اشاره شد.

Rate this post
خروج از نسخه موبایل