بهبود زندگی

تاثیرات مخرب ترس در زندگی ما چه هستند؟

تاثیرات مخرب ترس چیست؟ در این مقاله به تاثیرات مخرب ترس می پردازیم.

بزرگ ترین دشمن زندگی مان، ترس است

تاثیرات مخرب ترس بر زندگی

ترس، سرزندگی و نشاط را از ما می گیرد. یاد بگیریم که شهامت مان را از ترس مان قوی تر سازیم.

دشمن پیش چشم ماست، دشمن کسی غیر از خودمان نیست.

ترس دقیقا مثل یک هم اتاق احساسی ـ عاطفی است که با ما زندگی می کند و با ما هم صحبت می شود، فریب مان می دهد و سعی می کند که ما را قانع کند که بعضی از کارها را انجام بدهیم و بعضی از کار ها را انجام ندهیم و مدام  به ما هشدار می دهد که اگر دست به فلان کار بزنیم برای خودمان گرفتاری درست می کنیم و خود را به دردسر می اندازیم.

این ترس مان است که به ما می گوید: ( نه نمیتوانی، نباید فلان کار را انجام دهی.) این ترس است که خود باوری، عزیت نفس و اعتماد به نفس را از ما می گیرد و به ما می گوید دست روی دست بگذار، کاری نکن، باورنکن، فکر هرگونه حرکت را از ذهنت بیرون کن. ترس است که زندگی مان را در روز روشن از جلوی چشمان مان می دزدد. 

ترس مانند فکرمان یکی از بزرگ ترین و نیرومند ترین دشمنان مان است. نیرویی که می تواند شادمانی و خوشبختی ما را ویران سازد. ولی ترس چگونه می تواند این کارها را بکند؟

 

تاثیرات مخرب ترس – ترس چگونه زندگی مان را نابود می سازد؟

 

 تحت الشعاع قرار گرفتن زندگی از طریق ترس

 

ترس است که ترس های مان را تثبیت می کند و اجازه برای رشد کردن مان را نمی دهد. ترس است که بین ما و اطرافیان فاصله می اندازد.کاری می کند که رویاهای مان را به فراموشی بسپاریم. و مانع بروز تمامی توانایی های مان می شود.

اگر به ترس اجازه دهیم که بر زندگی مان سایه بیندازد، در زندانی بیش، زندگی نخواهیم کرد. 

به راستی ترس، آزادی مان را از ما سلب می کند. تصور کنیم اگر برده بودیم چه زندگی ایی داشتیم؟ به ما امر می کردند چه کاری انجام دهیم و چه کاری انجام ندهیم، اجازه نداشتیم مطابق با خواسته و میل خود عمل کنیم، اجازه نداشتیم شاد و خوشحال باشیم، چرا که فرمانروای ما اجازه نداده است!

چنین سرنوشتی بسیارترسناک و حشتناک است. فرمانروای ما همان ترس هاس مان است که اجازه نمی دهد دل به دریا بزنیم و تغییری در زندگی و مسیرمان ایجاد سازیم. ترس وادارمان می کند تا رویاهای مان را فراموش سازیم و وادار شویم همان جایی که هستیم بمانیم و هیچ تغییری در خود و در زندگی خود ایجاد نکنیم.

 

تاثیرات مخرب ترس – ترس های پنهان درون خودمان را بشناسیم 

هر گونه رشد و تغییر نیازمند جنگ و پیروزی است. میل و شور و اشتیاق به چیز های تازه و رها کردن و از بین بردن چیزهای کهنه. شاید ازاین موضوع اطلاع نداشته باشیم که همه ی ما در جنگ هایی شرکت کرده ایم. جنگ بین شخصی که بودیم و شخصی که می خواهیم شویم، جنگ میان ترس وآزادی.

جنگ قدرتی درونی ما، جنگی می باشد میان دوبخش وجود ما که یکی از این دو بخش نماینده ی استفاده ی منفی و مخرب از نیرو و انرژی، و دیگری نماینده ی استفاده ی مثبت از اقتدارو انرژی می باشد. این جنگ، جنگ ترس و شهامت است که آن را بخش روشن بین و خود آگاه ما می نامند.

بخش روشن بین و خودآگاه ما از عشق تغذیه می گردد و سیراب می شود.

 

این بخش روشن بین و خودآگاه ما چه کسی است؟

این قسمت همان شفاف ترین، بهترین، مهربان ترین، عاقل ترین و بالغ ترین بخش وجودی ماست. این قسمت همان ذهن آگاه و روشن ماست که به طور طبیعی با اتفاقات و رمز و راز زندگی عجین و آشناست. این قسمت، همان قسمتی است که تمام وجودمان را سرشار از عشق، امید و انگیزه می کند و ما را وادار به تلاش کردن می نماید. این همان صدای درونی ماست که تشویق و ترغیب مان می کند تا دل به دریا بزنیم و شجاعانه و بی باکانه دست به عمل بزنیم. این همان قسمت خلاق درون ماست که مسئول تمام موفقیت ها و شادکامی های ماست. این همان هویت واقعی و خویشتن حقیقی ماست. 

 

ترس و تاثیرات مخرب آن

 

هر یک از ما هم زمان ترس و آن قسمت روشن بین و خودآگاه را در درون خود داریم. هر دو تماما با هم در حال نبرد هستند و هر یک تلاش می کنند بر دیگری پیروز شوند تا تنها نیرویی باشند که بر ما تسلط داشته باشند و فرمانروایی کنند. 

اگر خواهان پیروزی در این نبرد هستیم و چنان چه می خواهیم ترس های درونی خود را مغلوب کنیم باید منشا و منبع اصلی آن را درک نماییم.

 

تاثیرات مخرب ترس – منشا اصلی ترس

ترس زاده ی عشق و مخلوق افکار و اندیشه های ماست.

هدف ترس این است که ما را در برابر سختی ها و مشکلات محافظت و نگهداری کند. منبع  اصلی همه ی ترس های ما، نفرت از خویشتن نیست، بلکه عشق به خویشتن است.
ترس تنها وسیله ای برای افکار و اندیشه های ما برای دور نگه داشتن ما از شرایط های دشوار و بیمناک، آن هم طبق تجربه های تلخ گذشته مان، اگر چه همیشه خوش حالی و خوشبختی ما را از ما گرفت و دزد آزادی مان شد، چرا که هرگز نتوانستیم آن را بشناسیم.

 

آیا ترس خود را به غلط تعبیر و تفسیر می کنیم؟

ترس واکنشی طبیعی است هنگامی که به حقیقت نزدیک تر می شویم رخ می نماید.

همه ی ما سو تعبیر هایی از ترس داریم، این سوتفاهم ها باعث می شود بیش از اندازه در دام ترس بیفتیم. اولین سوتعبیر این است که وقتی ترس به سراغ مان می آید به این موضوع فکر می کنیم که حتما مرتکب خطایی شده ایم.

ترس ما صرفا واکنشی طبیعی در برابر رشد است.کاملا طبیعی است وقتی به چیزجدیدی برخورد می کنیم بترسیم، ترس به این معنا نیست که به خاطر آن قدم از قدم برنداریم. این که ترس های مان را به درستی تعبیر کنیم بسیار مهم است. ترس های مان را به معنای دریچه ی رشد و تحول شخصی نگیریم.

 

ترس یا شجاعت، انتخاب با خود ماست

 

ترس یا شجاعت

 

وقتی مسئله ای از بیرون ما را می ترساند یا آزرده خاطر می کند درد و رنج را در خود احساس می کنیم هرگز برخاسته از آن واقعه بیرونی نیست، ولی زاده ی تعبیری است که ما از آن داریم، به دلیل قدرت و تعبیری بیرونی و تفسیر درونی ماست که هر زمانی بخواهیم می توانیم در خود زنده کنیم.

هیچ واقعه و یا رویدادی به تنهایی ترسناک نیست. ماییم که ترس را در خودمان ایجاد می کنیم.

اغلب اتفاق های زندگی مان به خودی خود نه مثبت هستند نه منفی، همه ی این وقایع به تنهایی خنثی هستند. فرافکنی های ما بر روی آن هاست که احساس های منفی یا مثبت را در ما زنده می کند. این ویژگی درمورد ترس صادق است. ترس و شناخت ماهیت ترس تنها راه تسلط و پیروز شدن بر آن است. ما دقیقا تنها کسی هستیم که می توانیم خودمان را بترسانیم از آن جایی که خود ما هستیم که ترس را در خود ایجاد می کنیم می توانیم انتخاب دیگری صورت دهیم.

این واقعیتی درست است که انتخاب می کنیم که در زندگی مان از چه بترسیم و از چه چیزی نترسیم. ممکن است کارهایی را انجام دهیم که نه تنها خودمان را بلکه دیگران را هم بترسانیم. امکان دارد کارهایی باشد که برای دیگران آسان باشد ولی انجام دادنش ما را بترساند.

 

آیا همین الان خطری ما را تهدید می کند؟

ترس همیشه ما را از لحظه ی اکنون خارج می کند و به دنیا ی آینده ای خیالی که خیال می کنیم می برد و بلا در ما نازل می شود. بلایی هایی که از آن ها می ترسیم به مرور زمان برای مان اتفاق می افتد. این مسئله به این معناست که از بلاهایی که می ترسیم در همان زمان برای مان اتفاق نمی افتد. اما ترس ما فقط از این است که نکند در آینده به چنین بلایی دچار شویم.

وقتی که از چیزی می ترسیم در زمان حال قرار نداریم وقتی که در لحظه ی حال قرار نداشته باشیم نمی توانیم با جرات و شهامت درونی خودمان در تماس باشیم.

آیا در همین لحظه ترسی ما را تهدید می کند؟ به ما کمک می کند یک قدم عقب نشینی کنیم. در این لحظه قادر هستیم که دوباره با منع خودآگاهی و روشن بینی درونی خود در تماس باشیم.

 

تاثیرات مخرب ترس – ترفند صحبت کردن با ترس

 

تاثیرات مخرب ترس - گفتگو با ترس

 

بعضی از ما وقتی که صدای ترس مان را می شنویم همه چیز را رها می کنیم ومی گوییم: بفرمایید. لطفا بنشینید، می خواستم کاری را بکنم که مدت هاست قرار است انجامش بدهم. اگر شما بخواهید از خیرش می گذرم. آیا دوست دارید فرمان ذهنم را به دست بگیرید؟ می خواهید تمامی افسارم را به شما بسپارم؟ برای من که اشکالی ندارد. هیچ مسئله ای مهم تر از آن چه شما برای گفتن دارید نیست!
این رفتار درست چیزی است که ترس را همچون مهمانی محترم به قلمرو ی خودمان بپذیریم و به او خوشامد بگوییم. در چنین شرایطی باید برای غلبه بر ترس خود از ترفند صحبت کردن با ترس خود استفاده کنیم. با استفاده از این ترفند به راحتی می توانیم ترس خود را از بین ببریم.

با ترس های مان زندگی کنیم ولی اجازه ندهیم آن ها به جای ما زندگی کنند.

آزادی به این معنا نیست که از هیچ چیز نترسیم.آزادی به این معناست که با وجود ترس های مان دست به عمل بزنیم.

خیلی از ما بسیاری از شرایط ها خیال می کنیم یک روز صبح از خواب بیدار خواهیم شد که به طرز عجیبی ترس مان از بین رفته است و آزاد هستیم تا تغییری ایجاد کنیم، با همسرمان درمورد مسائلی که همیشه از آن ها می ترسیدیم صحبت کنیم ولی ترس همیشه به خودی خود از بین نمی رود. مخصوصا زمانی که کاری صورت نگرفته باشد. طبیعی است که مضطرب و نگران باشیم زیرا دست به کاری زده ایم که هنوز کاری را صورت نداده ایم.

اگر منتظر این هستیم تا ترس مان ناپدید شوند تا بتوانیم دست به کاری بزنیم، امکان دارد مجبور باشیم تا ابد صبر کنیم.

تاسف خوردن بابت کارهایی که در گذشته انجام شان داده ایم با گذشت زمان در ما کم رنگ و کم رنگ تر خواهد شد .تاسف خوردن بابت کارهایی که هرگز نکرده ایم و هرگز جرئت انجام دادن شان را به خودمان نداده ایم است که تسلی ناپذیراست.

 

Rate this post
نمایش بیشتر

نوشته های مشابه

‫17 دیدگاه ها

  1. I haven’t checked in here for some time as I thought it was getting boring, but the last few posts are great quality so I guess I’ll add you back to my daily bloglist. You deserve it my friend 🙂

  2. That is the best blog for anybody who desires to find out about this topic. You understand so much its almost arduous to argue with you (not that I truly would need…HaHa). You undoubtedly put a brand new spin on a topic thats been written about for years. Great stuff, just great!

  3. Thank you a lot for sharing this with all people you really recognise what you are talking about! Bookmarked. Kindly additionally seek advice from my website =). We may have a hyperlink alternate arrangement between us!

  4. Thank you for sharing superb informations. Your website is very cool. I am impressed by the details that you?¦ve on this web site. It reveals how nicely you perceive this subject. Bookmarked this website page, will come back for extra articles. You, my pal, ROCK! I found simply the info I already searched everywhere and just could not come across. What a perfect web site.

  5. Undeniably imagine that that you said. Your favourite justification seemed to be on the net the easiest factor to bear in mind of. I say to you, I definitely get annoyed while other people think about worries that they just do not recognize about. You controlled to hit the nail upon the top as smartly as defined out the entire thing with no need side-effects , other people could take a signal. Will probably be back to get more. Thanks

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا