میزان بودجه دیجیتال مارکتینگ چقدر است؟

این روزها دنیای دیجیتال تاثیر زیادی بر زندگی همه ی ما انسان ها گذاشته است و کسب و کارهای زیادی دیجیتالی شده اند، به گونه ای که اگر قبلا برای حضور در شبکه های اجتماعی بودجه کمی را اختصاص می دادند این روزها بنا به اقتضای بازار مجبور هستند سرمایه بیشتری را به دیجیتال مارکتینگ خود اختصاص دهند.

راه و روش دیجیتال مارکتینگ به سرعت در حال گسترش است، بازاریابی شبکه های اجتماعی، بازاریابی و فروش از طریق سایت، ایمیل مارکتینگ، شرکت های کوچک و بزرگ توجه خیلی زیادی به دیجیتال مارکتینگ نشان می دهند.

خب جواب واحدی وجود ندارد این مسئله بر می گردد به استراتژی بازاریابی دیجیتال کسب و کار.

در قدم اول، قصد و هدف اصلی ما از دیجیتال مارکتینگ چیست؟ فقط دنبال آگاهی رساندن به مخاطبان درباره نوع کالا یا خدمات خود هستید یا دنبال کسب درآمد بیشتر از راه کسب و کار اینترنتی می باشید. زمانی که اهداف ما از حضور در دنیای دیجیتال مشخص شود، تعیین بودجه به مراتب راحت تر می گردد.

 اهداف واقعی و چند مرحله ای خود را برای حضور در عرصه دیجیتال مشخص کنیم، مثلا، اهداف کوتاه مدت، بلند مدت که واقعی و قابل لمس باشد، یعنی دور از ذهن و عجیب و غریب نباشد.

در قدم دوم، فضا های دیجیتال زیادی وجود دارد و بعد از تعیین هدف، انتخاب فضای دیجیتال مناسب برای کسب و کار بسیار مهم است، پس بهتر است در بیش از یک فضای دیجیتال فعالیت داشته باشیم، اما انتخاب درست این فضا ها بسیار مهم است، مثلا اگر در مد فعالیت داریم پینترست و اینستاگرام مکان مناسبی برای رشد کسب و کار ما است.

در قدم سوم، ارزیابی، بازاریابی های گذشته، برآورد هزینه و سود و زیان آن ها، اجرایی کردن، ادامه کمپینی که هدف ما را بیشتر و بهتر برآورده کند، حذف کمپین هایی که زیان مالی و معنوی به همراه داشت و همچنین ارزیابی تمام این موارد از کمپین رقبای کاری، تا بتوانیم از تجربه آن ها استفاده کرده و پلن بهتری در راستای اهداف دیجیتال مارکتینگ خود بچینیم.

در قدم چهارم، در این قسمت که می تواند بسیار مهم باشد و نباید آن را نادیده گرفت، آماده بودن برای اتفاقاتی است که ممکن است در آینده روند کار ما را در این کسب و کار دیجیتال تحت شعاع قرار دهد، زیرا همان طور که می دانیم فضای وب بسیار متغییر است خصوصا در کشور ما که مبحث بی ثباتی چشم گیر تر می باشد، پس بهتر است برای تمام اتفاقات احتمالی یک برنامه استراتزیک داشته باشیم و برای پیش بینی اتفاقات آینده می توانیم از یک آینده پژوه مشورت بگیریم، نظاره ای به روندهای در حال ظهور دیجیتال مارکتینگ در جهان و سایر کشورها، به ما تا حد زیادی در پیش‌بینی آینده کمک می کند.

در قدم پنجم، در این مرحله بعد از تمام ارزیابی هایی که انجام دادیم، نوبت می رسد به اختصاص بودجه به نیروی انسانی و نرم افزارها که باید آن ها را بر اساس استراتژیک بازاریابی دیجیتال خود تعیین کنیم؛ اما آیا باید فرد جدیدی را برای این کار استخدام کنیم یا برای تعدیل بودجه یک کارمند قبلی را بر این کار اختصاص دهیم، فقط باید در نظر داشته باشیم که اگر کارمندی که این کار را انجام می دهد، در این زمینه تخصص لازم را ندارد، حتما بودجه ای را برای آموزش او در این زمینه در نظر بگیریم تا در زمان و هزینه های مربوط به خسارت نامتخصص بودن صرفه جویی کنیم، در نظر داشته باشیم که کارمندی که در مرحله دوم کار در سازمان قرار است این مسئولیت را انجام دهد حتما زمان مشخصی را برای او در نظر بگیریم تا تفهیم وظایف شود.

در قدم ششم، تولید محتوا یکی از ارکان اصلی دیجیتال مارکتینگ است و بازاریابی محتوا کلید رسیدن به هدف بازاریابی دیجیتال می باشد.

محتواها بسته به نوع کسب و کار ما تعیین می شود و می تواند متنی یا به صورت عکس، ویدئو و یا پادکست باش.د این روزها اینفو گرافیک، عکس نوشته و موشن گرافیک بسیار مورد توجه بازاریابان محتوا و مخاطبین قرار دارد.

محتوا های مختلف نیاز به تولید کننده، نویسنده و حتی ابزار و تجهیزات دارند و برای تهیه آن ها نیاز به اختصاص بودجه داریم و اگر در شروع راه هستیم، می توانیم از فریلنسرهای این کارها کمک بگیریم و برون سپاری انجام دهیم.

در قدم هفتم، تعیین کنیم از طریق چه بستری قرار با مخاطبان خود در ارتباط باشیم، این کار نقش اساسی در تعیین بودجه مارکتینگ پلن خواهد داشت. انتخاب این بستر بسته به نوع بیزینس ما و مشتریان ما دارد. برای اکثر کسب و کار ها داشتن سایت گزینه خیلی خوبی خواهد بود. در حالی که برای بعضی دیگر بهتر است در شبکه‌های اجتماعی فعالیت کنند، عده ای دیگر همراه به وب سایت یا اپلیکیشن هم نیاز دارند. مهم ترین نقش را برای تعیین بستر مناسب مشتریان ما بازی می کنند، آن ها کسانی هستند که بیشتر با گوشی موبایل یا تبلت سر و کار دارند یا از طریق کامپیوتر به دنبال نیازهای خود در فضای نت می گردند، تشخیص این موضوع نیز برای مشخص کردن بودجه مورد نیاز دیجیتال مارکتینگ ما بسیار پر اهمیت است.

در قدم هشتم، اساسی ترین مزیت‌ بازاریابی دیجیتال این است که نیاز به گذراندن دوره‌ های طولانی برای بررسی نتایج کمپین های تبلیغاتی خود نداریم، زیرا می‌توانیم روزانه نتایج را از طریق ابزارهای مختلف تحلیل و بررسی کنیم، همچنین می توانیم این کار را به یک شرکت تحقیقاتی یا افردی که در آنالیز و تحلیل داده تبحر دارند بسپاریم، با بررسی و تجزیه و تحلیل داده ها می‌توانیم مشخص کنیم که استراتژی بازاریابی دیجیتال ما و تکنیک‌های مورد استفاده در مارکتینگ پلن ما تا چه اندازه موفقیت‌آمیز بوده است، به عبارتی آیا بودجه خود را درست هدایت کرده ایم یا آن را به هدر داده‌ایم. شاید در نیمه راه متوجه ‌شویم که نقاط ضعف کار کجا است یا این که ایراداتی در کار می بینیم که باید بیشتر روی آن ها تمرکز کنیم.

این بررسی ها سبب می‌شود ریسک پلن ما در دیجیتال مارکتینگ تا حد ملموسی پایین بیاید و بودجه ما صرف موارد غیر ضروری نشود، چرا که به صورت لحظه ‌ای و با استفاده از نرم‌افزارها و ابزارهای خاص می‌توانیم برنامه‌های بازاریابی را تجزیه تحلیل کنیم.

مهم ‌ترین ابزار ها در دیجیتال مارکتینگ می ‌توان به سرچ کنسول، گوگل آنالیتیکس، MOZ، KWFINDER  و دیگر ابزارهای اشاره کرد. اصولا به حداقل تبحر در دو ابزار نیاز داریم تا به کمک آن ها بتوانیم مارکتینگ پلن خود را تحلیل و بررسی کنیم.

باید یک هدف مشخص برای انجام این کار قرار دهیم و با توجه به آن هدف، تعیین بودجه کنیم و تا جایی که می توانیم علمی پیش برویم و از آزمون و خطا برای برنامه ریزی بازاریابی دیجیتال خود به دور باشیم.

بازاریابی درون گرا و بازاریابی برون گرا

باید این دو نوع روش بازاریابی را بشناسیم و تعیین کنیم که کدام برای ما مناسب است و بر اساس بودجه ی خود آن را تعیین کنیم.

بازاریابی دیجیتال درون گرا

دراین نوع از دیجیتال مارکتینگ تمرکز روی تولید محتوا عالی و هدفمند است و با رعایت قوانین سئو که رکن اصلی بازاریابی درون گرا  است می توانیم به هدف خود با کمترین بودجه در بازاریابی دیجیتال نزدیک شویم، البته اگر برون سپاری (out source) ندارید، زیرا برون سپاری خود هزینه بردار است.

بازاریابی دیجیتال برون گرا:

در بازاریابی دیجیتال برون گرا اساس کار تبلیغات گسترده است، از طریق ایمیل مارکتینگ یا تبلیغات در سایت ها و حتی تبلیغ پیج یا کسب و کار ما در google Adwords، صفحه ما را در صدر جستجو ها بر اساس کلمات کلیدی قرار می گیرد و این به میزان خواسته ما و تعداد صفحات هم ردیف، بودجه اش متغییر است.

بررسی آماری دیجیتال مارکتینگ

باید بدانیم هر ساله شرکت ها بودجه بیشتری را به دیجیتال مارکتینگ خود اختصاص می دهند، بر اساس آمار در سال 2011 بودجه اختصاص داده شده به طور متوسط 19 درصد از بودجه کل تبلیغات بوده و در سال 2016 این درصد به 35 رسیده است! این مساله بیان گر اهمیت و قدرت دیجیتال مارکتینگ در سال های اخیر و رشد بی سابقه آن می باشد.

در بین روش ها و ابزارهای دیجیتال مارکتینگ، ویدیو بیشترین رشد را داشته و حتی پیش بینی می شود تا سال 2021 به دو برابر نسبت به سال 2016 افزایش یابد.

یش بینی شده که سرمایه گذاری در تبیلغات پولی سرچ محور، نمایش محور، شبکه های اجتماعی، آنلاین ویدیو و ایمیل مارکتینگ تا سال 2021 به 46 درصد کل بودجه دیجیتال مارکتینگ می رسد.

در آمارگیری و تحقیقات از 2500 دیجیتال مارکتر سوال شده است که کدام ترکیب بودجه مارکتینگ به بهترین بازده (ROI) منجر می شود و پس از بررسی جواب آن ها به این نتیجه رسیده اند که ایمیل مارکتینگ به بهترین بازدهی یا نرخ بازگشت سرمایه منجر می شود و ایمیل مارکتینگ جزء بالاترین بازدهی، شبکه های اجتماعی قرار دارد.

بر اساس آمارهای درست در بازاریابی دیجیتال همچنان فیسبوک بیشترین نرخ سوددهی را دارا می باشد و بعد آن اینستاگرام در ردیف دوم قرار دارد و در رتبه های بعدی توییتر و پینترست می باشد.

برای اختصاص بودجه به دیجیتال مارکتینگ کسب و کار خود، باید تمام جنبه ها را بررسی کرده و بهترین پلتفرم و روش بازرایابی را انتخاب کرده و استراتژی بازاریابی و استرتاتژی محتوایی خود را بر اساس آن بچینیم.