ارزش های معنوی در عشق چیست ؟ چقدردر روابط خانوادگی تاثیرگذار است ؟

ارزش های معنوی  باید در دل زندگی باشد .اگر به خداوند ایمان داشته باشیم، اگر هر روز سپاسگزاری کنیم، اگر به جای غم و غصه لذت هایمان را بشماریم و به جای دشمنان دوستانمان را بشماریم، احساس خوبی خواهیم داشت. هر چیزی که ما قدرش را بدانیم موجی از اندروفین در بدنمان جاری می کنیم و این موج حس سعادتمندی بوجود می آورد. وقتی که تشکر و سپاسگزاری می کنیم  سرشار از معنویت و باورهای قلبی میشویم . احساس می کنیم به خداوند نزدیکتر شدیم. و احساس خوشبختی وسعادتمندی داریم.

هدف و برنامه زندگی در زناشویی اگر جمال و مال باشد نه تنها زندگی پوچ ، بی نتیجه ، فاسد و مختل خواهند شد بلکه در اثر ظهور اختلافات از همان مال و جمال نیز استفاده نخواهند کرد ولی اگر برنامه زندگی برنامه دینی باشد یعنی از روی عدالت، ارزش های معنوی، حقیقت و دوستی صورت گیرد ،زندگی زناشویی برای همیشه توام با صفا، مهربانی و محبت خواهد بود.

مثلث عشقی چیست | مثلث عشقی رابرت استنبرگ

نقش یک زن خوب در خوشبختی خانواده چگونه است؟

زن شریک زندگی مرد است و جریان زندگی آنان ، خوشبختی ، موفقیت و کامیابی در زندگی وابسته به حسن و زیبایی نیست و صلاح عمل ، نظم و تدبیر ، نیکویی مرد و زن می باشد.پس ایمان و ارزش های معنوی یک زن در خوشبختی یک خانواده سالم خیلی موئراست.

تأثیر زن در خوشبختی ، تشکیل و نظم صحیح خانواده بیشتر است .زن می تواند برنامه زندگی را طوری تنظیم کند که هم خودش هم همسرش با کمال خوشی و آسایش و سعادت ادامه زندگی داده و از هر جهت (مادی، معنوی، مالی، آبرویی و …) فکر مرد تأمین گردد. آری چنین زنی بزرگترین وسیله سعادت و کامیابی مرد بوده و زندگی مادی و معنوی او را تأمین خواهد کرد.

حضرت محمد می فرماید: “از سعادت مرد است که زنی داشته باشند که دیدن او انبساط و سرور بخشد و در غیاب مرد خود را و مال او را نگهداری کند .همچنین  موجب شقاوت و بدبختی مرد است که چون زنش را ببیند گرفته حال ، ناراحت و کدورت خاطر پیدا کرده ، از زبان او در آزار باشد و هنگامی که نزد او نیست از جهت مال و ناموس امنیت نداشته باشد.”

نقش ارزش های معنوی درحفظ سلامت روان زوجین چیست؟

برای اینکه سلامت روان خود را حفظ کنیم باید احساس رضایت و احساس خوشبختی دز زندگی داشته باشیم، باید قدر لحظه های خود را بدانیم و سپاسگزاری کنیم.

وقتی که انسان در دام غرایز واحساسات ، پوچی و بی معنایی زندگی قرار بگیرد دچار اضطراب ،افسردگی و انواع اختلالات روانی قرار می گیرد برای اینکه انسانها بتوانند از این عوامل بحران زای زندگی خارج شوند یا آن را کنترل کنند باید زمینه نشاط و احساس عزت نفس را در خود تقویت کنند و برای بدست آوردن این نیاز باید ارزش های معنوی خود را تقویت کنند.

زن و مرد باید هر دو برای لذت بردن از زندگی در همه حال به یاد خدا باشند و به او توکل کنند. با هم به حل مشکلات بروند تا بتوانند مسیرهای سخت و طولانی موفقیت و خوشبختی را با هم طی کنند.

تاثیر بی اعتقادی و نبود ارزش های معنوی در زندگی مشترک

در خانواده ای که بی اعتقادی ، نبود ارزشهای معنوی و الهی موج می زند قطعاً چنین خانواده ای نمی تواند از زندگی لذت برده و احساس خوشبختی کند .افرادی که از زندگی خود راضی هستند شاد زندگی می کنند،.آنان سعی می کنند با استفاده از قلب و عقل خود به زیبایی زندگی فکر کنند و می دانند که ناملایمات زندگی نمک یک زندگی شاد و رضایت بخش است.

آنها دائماً در حال سپاسگزاری هستند . برای آینده خود اهداف و آرزوهای بزرگی دارند و باور دارند که خوشبخت و شاد آفریده شده اند.

ولی بی اعتقادی  و عدم ارزش های معنوی در زندگی سبب می شود تا آنان اسیر اندیشه ها و افکار نا زیبای خود شوند و در زندگی خود احساس بد بختی و درماندگی کنند. چنین افرادی دارای عزت نفس و قطعاً اعتماد بنفس پایین تری هستند.

نقش ارزش های معنوی یک زن در پرورش فرزند چیست؟

زوجهایی که گرفتار انحرافات اخلاقی ، امراض معنوی و فقدان معنویت هستند فرزندان آلوده می زایند. ناخوشی و امراض معنوی در نظر بیشتر مردم منحصر به امراض جسمانی است .ولی سئیات اخلاقی و صفات ناپسند را به حساب نا خوشی نمی آورند. هنگام ازدواج توجه مردان معطوف به زیبایی صورت ، اندام و سلامت جسم زنان است و از صفات اخلاقی ،اعتقادات وملکات وارزش های معنوی زن پرسش نمی کنند . زنان نیز مردان را به همان نظر نگاه می کنند.

هر چند جنین از یک سلول آمیخته از نطفه زن و مرد بوجود می آید و پدر و مادر در پیدایش کودک هر دو بالسویه دخیل هستند ولی فرزند وراثت، ویژگیهای جسمی و صفات روحی را از هر دو بهره گرفته و به آنان شبیه می باشد . شکی نیست که با قرار گرفتن نطفه در رحم زن رابطه وراثتی و سازندگی پدر با وی قطع شده و این تنها مادر است که کودک را می سازد.

تمام حالات جسمی و روانی مادر بر روی فرزند تأثیر می گذارد زیرا رحم مانند یک عضو مادر است. همان طور که حالات جسمانی مادر  و موادی که از آن تغذیه می کند روی جنین اثر می گذارد، افکار ، اخلاق وارزش های معنوی او  نیز در جسم و جان فرزند تأثیر می گذارد.

غم و غصه های مادر، غضب آلودگیها و برآشفتگیها، برافروختگیها و هیجانات، بدبینی، بد اخلاقی، کینه توزیها و حسد ورزیهای مادر، خیانتها ، پلیدیها و همچنین ایمان و تقوای مادر، پاکدلی و پاک نیتی، صفا و مهرورزی، خیر خواهی، نوع دوستی، آرامش نفس و اطمینان مادر، شجاعتها و شهامتهای مادر و تمام سجایای اخلاقی مادر همه و همه در نطفه و فرزند تأثیر می گذارد و اثر خوب و بد خود را نشان می دهد و خوشبختی و بدبختی کودک را در رحم پی ریزی می کند.

حضرت رسول اکرم فرمود: “ریشه سعادت و شقاوت مردم را باید در رحم مادر جستجو کرد. تمام اعمال و افعال یک زن در تکوین فرزند آینده موثر است.”

چه تفاوتی بین عشق معنوی و عشق انسانی وجود دارد؟

بعضی از مردم بر این عقیده اند که عشق انسانی عشقی است احساسی بین زوج های خوشبخت یا عشق بین والدین و فرزندان و آن را کم ارزش و ناچیز می پندارند .آنان  فکر می کنند عشق معنوی از درجات بالاتری برخوردار است ،حال آنکه تا انسانها نیازها ،خواسته های عاطفی و جسمی  خود را برطرف نکنند نمی توانند به آن ارزش های معنوی  یا معنویت برسند.

اکثراً عشق انسانی را عشق مجازی می دانند و عشق معنوی را عشق حقیقی.

روابط عاشقانه در زندگی مشترک به چه معنا است؟| چگونه روابط عاشقانه را در زندگی عملی سازیم؟

جالب است بدانید هورمون عشق به نام “اکسی توسین” در رابطه با معنویت نقش اساسی  دارد و از باورهای معنوی ما حمایت می کند.

مولوی می گوید: “تمام امید، آرزوها ، عشقها و محبتهایی که افراد به انواع چیزها دارند مثل خانواده، دوستان، بهشت، باغ و بستان، غذا و،فعالیت و نوشیدنی ،همه اینها  اشتیاق و نزدیکی به خداوند است و عشق است . عشق معنوی بالاترین نیرو در سطح جهان هستی است. اگر انسانها بتوانند عشق را بدون قید و شرط در قلبشان جای دهند  ،هر آنچه در عالم هستی وجود داشته باشد به سمت او جذب خواهد شد .عشق بالاترین و با ارزش ترین چیز در جهان است و ریشه اش در خانه ی خدا وارزش های معنوی است و حد و مرزی ندارد.

ار لحاظ مفهوم بین عشق جسمانی و عشق معنوی تفاوتی وجود ندارد ، یک عشق کامل آمیخته ای از هر دو است که به انواع و اشکال مختلف خود را نشان می دهد.

در واقع تا نیازها و خواسته های روحی خودمان را نشناسیم نمی توانیم به عشق الهی برسیم. نه تنها عشق انسانی از درجه پستی برخوردار نیست بلکه سبب شناخت و درک بیشتر عشق معنوی است. در واقع عشق معنوی با آموزش، دوست داشتن و پذیرش عشق انسانی شروع می شود.

ارزش های معنوی سبب خواهد شد که احساس رضایتمندی در کیفیت زندگی ایجاد گردد و همچنین سلامتی فکری و روانی حاصل شود. در کل پرورش اخلاقیات و اعتقادات سبب شکوفایی فکری خواهد شد و باعث می شود که انسان تفکری سالم  و صحیح از زندگی خود پیدا کند و می تواند ماهیت زندگی خود را در جنبه های مختلف بهبود ببخشد.

چگونه عشق ورزیدن را بیاموزیم ؟
Rate this post
خروج از نسخه موبایل