مدل ذهنی مانند لنزهایی هستند که از طریق آن ها جهان را می بینیم و تفسیر می کنیم.
مدل ذهنی، مدلی است که در افکار ما به صورت خودآگاه ساخته و شبیهسازی شده است. برای خودآگاهی باید از دنیای اطراف و رابطی که با دنیا می توانیم داشته باشیم، آگاه باشیم. این شاید ساده ترین تعبیری باشد که می توانیم از مدل ذهنی ارائه دهیم.
مدل ذهنی در واقع توصیف فرآیند تفکر فردی دربارهٔ چگونگی کار در دنیای واقعی است. مدل ذهنی نمایشی از جهان پیرامون، روابط بین بخش های مختلف آن و درک مستقیم یک فرد در مورد اقدامات خود و نتایج آن میباشد. مدلهای ذهنی میتوانند رفتارهای ما را شکل دهند و روش هایی را برای حل مشکلات و انجام وظایف ایجاد کنند.
مدل ذهنی نوعی نماد داخلی یا نمایش واقعیت خارجی است و نقش مهمی در شناخت، استدلال و تصمیمگیری بازی میکند. در روانشناسی، اصطلاح مدلهای ذهنی گاهی اوقات برای اشاره به شبیهسازی ذهنی استفاده میشود.
نکته اصلی یک مدل ذهنی این است که ابتدا باید هدف آن را درک کنیم.
مدل سازی چیست؟
مدل، تصویر ساده شده ای از یک واقعیت بیرونی است. انسان از واقعیت های بیرونی مدل می سازد تا بتواند جهان را بهتر و ساده تر درک کند.
مثالی که در تعریف مدل ذهنی کاربرد زیادی دارد، مثال نقشه ی جغرافیایی است. می توان گفت یک نقشه ی جغرافیایی از یک شهر یا کشور تقریبا هیچ شباهتی با واقعیت آن شهر یا کشور ندارد، اما وجود همان شباهت ها و جزییات اندک کمک شایانی به بشر کرده است تا زندگی بهتری داشته باشد.
مدل سازی تلاش بشر برای فهم جهان اطراف است. انسان ها از دیر باز اعتقاد به صاف بودن زمین داشتند و زمین را مرکز عالم می دانستند که خورشید و تمام ستاره ها و سیاره ها به دور آن می چرخند. این تصویر، مدلی از جهان بود که انسان ها براساس مشاهدات خود ساخته بودند.
تا این که کوپرنیک تناقضاتی در این مدل پیدا کرد و مدل خورشید مرکزی را ارائه داد. این مدل جدید که بنیان های علم ستاره شناسی را زیر سوال برد، توصیف دقیق تری از عالم داشت، اما این پایان راه نبود و ستاره شناسان همواره با مشاهدات جدید این مدل را اصلاح و تکمیل کردند.
مدل ذهنی و سایر مدل ها، حقیقت را به ما نشان نمی دهند، پس حقیقت واقعی برای ما قابل درک نخواهد بود، ما تنها تلاش می کنیم آن چه مشاهده می کنیم را طوری توصیف کنیم تا به روابط بین تمام اجزاء در سیستم هستی توجه شود. هیچ کدام از این مدل هایی که در جهان وجود دارد کاملا درست یا کاملا غلط نیستند، زیرا بسیاری از جزئیات در مدل ها وجود ندارند، اشتباهات و نواقص در واقع بخش جدایی ناپذیری از مدل ها هستند. هیچ کس نمی تواند ادعا کند مدلی که ارائه کرده کامل است و هیچ نقصی ندارد.
ویژگی مدلهای ذهنی
مدلهای ذهنی بر اساس مجموعهای از مفروضات اساسی به وجود می آیند که آنها را از دیگر بازنماییهای پیشنهادی در روانشناسی متمایز میکند، هر مدل ذهنی نشان دهنده احتمال میباشد. یک مدل ذهنی، نشان دهنده ی احتمالی است که در همه ی شیوهها ممکن است رخ دهد.
مدلهای ذهنی مبتنی بر اصل حقیقت هستند، در واقع آن ها شرایطی را نشان میدهند که احتمال پذیر هستند، پس با این وجود مدلهای ذهنی میتوانند آن چه را که اشتباه میباشد، نشان دهند.
کاربرد مدل ذهنی
مدل ذهنی می تواند در هر رشته ای از زندگی ما نفوذ کند. در زندگی واقعی، هیچ مشکل، وظیفه یا مسئلهای محدود به یک مورد نیست و در این صورت میتوانیم از مدلهای ذهنی رایج استفاده کنیم تا در سناریوهای متمایز و پیچیدهای که در محل کار یا خانه به وجود میآید استفاده شود.
رایجترین کاربردهای مدل ذهنی در تجارت و اقتصاد خواهد بود، زیرا اکثر مردم، حتی اگر در رشته اقتصاد مهارت خاصی نداشته باشند و دوره ای را برای آن پشت سر نگذاشته باشند، حداقل به طور ابتدایی با مدلهای ذهنی اقتصادی مانند نظریه بازی و عرضه و تقاضا آشنا هستند.
وقتی چیزی گران است، بیشتر افراد می دانند که باید تقاضای زیاد و عرضه محدودی برای آن وجود داشته باشد. این یک مدل ذهنی بصری و به طور کلی مفید است که تمایل به پیش بینی قیمتها را دارا می باشد.
تأثیر مدل ذهنی در گسترش تفکر
مدلهای ذهنی یکی از روشهای عالی برای تشویق و گسترش تفکر افراد است. علم، پر از فرضیاتی است که میتواند به عنوان مدلهای ذهنی توصیف شود.
مهم ترین مدل ذهنی، مدلی است که بیان کننده آینده نگری باشد. مدلهای ذهنی صرفاً ابزاری هستند که باید مورد استفاده قرار گیرند و همواره باید هدف هر شخصی در هر جایگاهی یافتن بهترین ابزارها باشد و در صورت نیاز، ابزارهای جدیدی را برای انجام کار خلق کند.
مبحث یادگیری در سازمان اهمیت ویژهای داره و در این قسمت است که اهمیت مدل ذهنی هر یک از افراد خود را نشان میدهد. تصویری که افراد در زمان فکر کردن به موضوعی در ذهن خود میسازند، مبنایی برای تصمیمگیری آن ها خواهد بود. این مبنا در واقع بر اساس شکلگیری استراتژی، ساختار و سیاستهایی که آن فرد به کار می برد، قرار میگیرد.
بسیاری از ما انسان ها از مدلهای ذهنی مختلفی استفاده می کنیم که مانع پیشرفت و یادگیری ما می شود، مثلا اگر به یک شخص وسایلی را برای بهتر انجام دادن کار ها دهیم، او با ذهنیتی که دارد، امکان دارد فکر کند که آن تجهیزات مانع درست انجام دادن کار هایش می شود و هرگز یاد نخواهد گرفت که چگونه کار های خود را با آن انجام دهد.
در ذهن ما همهی جزئیات دنیای واقعی وجود ندارد، پس برای درک وقایع از یک مدل ذهنی پیروی میکنیم و بر اساس آن تحلیلها را انجام میدهیم و اقدام میکنیم، اگر ما مدلهای ذهنی خودمان را تغییر دهیم و در جهت مثبت گام برداریم، بسیاری از موانعی که بر سر راه یادگیری خودمان قرار داده ایم حذف خواهند شد و به راحتی می توانیم به آن چه می خواهیم دست پیدا کنیم و در مسیر یادگیری قرار بگیریم.
الگوهای ذهنی چگونه عمل میکنند؟
تاثیر این مدلها و فلسفه شکلگیری آن ها با ذات و هدف آفرینش انسان گره خورده است، میتوانیم با اطمینان بگوییم که الگوها یا مدلهای ذهنی بر جنبههای خاصی از زندگی و رفتار های ما تاثیر میگذارند و به تجربیات و اعمال ما جهت میدهند.
تمام اکتشافات و اختراعات بشر، در ابتدا تنها یک مدل ذهنی بوده اند. هرچیزی که در ذهن ما شکل بگیرد، میتواند تبدیل به یک رویداد واقعی شود، پس اگر الگوهای ذهنی خود را به صورتی منظم ایجاد کنیم، این نظم به زندگی فیزیکی ما راه پیدا میکند و باعث میشود در کارها و برنامههای خود، بهتر عمل کنیم.
نحوه ترک عادت های بد ذهنی
این ما هستیم که افکارمان می سازیم و افکار ماست که آینده ی مارا خواهند ساخت. همین نکته نمایشگر این است که افکار نیک و مثبت می تواند آینده روشنی را برای ما بسازد. اما آیا می شود افکار بد را حذف کرد ؟ خیلی سخت هست که بتوانیم افکار بد را از ذهن خود کامل بیرون کنیم اما می توانیم آن ها را با افکار مثبت جایگزین کنیم. در مرحله اول باید این عادت ذهنی را شناسایی کنیم و به آن آگاه باشیم و در مرحله دوم از ترک عادت های بد ذهنی، به این فکر می کنیم که چه عادت ذهنی مثبتی را جایگزین عادت ذهنی بد قبلی کنیم.