اگر سوء پیشینه دارید این جا استخدام شوید!!! | دکتر نبی کیست؟

می خواهیم به کمک این مقاله راهی برای رسیدن به موفقیت فراهم کنیم، همه ما این سوال را از خود می پرسیم که چگونه برخی از انسان ها در زندگی به موفقیت های بزرگ دست پیدا می کنند، راز رسیدن به موفقیت آن ها چیست؟
رویای کار آفرینی و رسیدن به هدف، رویایی محقق شونده در افکار تمامی جوانان است، زیرا همه ما انسان ها دوست داریم وارد کسب و کاری شویم که ما را به موفقیت می رساند.
خداوند این فرصت را در اختیار ما قرار داده است که با پیدا کردن مسیر زندگی خود بتوانیم بر زندگی دیگران تاثیر گذار باشیم و به آن ها کمک کنیم تا مسیر زندگی خود را پیدا کنند.
رسیدن به موفقیت و کارآفرین شدن کار سختی نخواهد بود به شرط آن که برای آن تلاش شود، البته ما بر این باوریم دنیای امروز دنیای به شدت علمی شده است و اگر ما بخواهیم به صورت دیمی زندگی کنیم یا کسب و کاری را هدایت کنیم قطعا راه به جایی نخواهیم برد.در دنیایی که پر از فرصت است اگر به صورت علمی زندگی نکنیم، قطعا تمامی فرصت ها را از دست خواهیم داد.
در این قسمت  می خواهیم بخشی از زندگی یک مرد بزرگ را برایتان بیان کنیم، مردی که با تمامی شرایط سخت روزگار و با تمامی پستی و بلندی های زندگی جنگیده تا رویای جوانی و نوجوانی خود را محقق سازد و بتواند به افرادی که  همانند او شرایط سخت زندگی را تجربه کرده اند یاری رساند. این شخص پس از هر شکست محکم تر از قبل ایستاده تا به زندگی خود و دیگران رنگ تازه ای دهد.
این شخص کسی نیست جز دکتر علیرضا نبی، کسی که به عنوان برترین کار آفرین کشور شناخته شده است.
مردی که بیشتر از هر شخصی به خود فرد استخدام شونده فکر می کند نه به میزان مفید بودن آن برای کسب و کار.
اما قصه این مرد بزرگ چیست؟ چگونه به این جایگاه رسیده است؟ چه چیزی در وجود او شکل گرفته تا او را به این سمت بکشاند؟

قصه دکتر نبی از آن جایی شروع می شود که از استاد خود درخواست می کنند نکته ای به ایشان بیاموزند که تا کنون به کسی نیاموخته است و در قبال این درخواست پاسخی دریافت می کنند که هیچ گاه از یاد نخواهد برد.
استاد به ایشان می گوید: “طوری زندگی کن که اسمت با جسمت زیر خاک نرود.”
ایشان می فرمایند، پس از شنیدن این جمله به فکر فرو رفتم و برای برگشت به شهر سوار تاکسی شدم، اما از رادیوی تاکسی جمله ای از امیر المومنین شنیدم که متحول شدم و حالم بد شد، در آن زمان تصمیم گرفتم یک کار متفاوت انجام دهم.
امیر المنومنین در آن جمله فرمود: چه سکوتی دنیا را فرا می گرفت اگر هر کس به اندازه عملش صحبت می کرد.
به گفته دکتر نبی برای این که حال ما خوب باشد، ابتدا باید حال بد را تجربه کنیم تا یک حسی در وجود ما ساخته شود، ایشان معتقد هستند که کار تکراری محکوم به شکست است، پس تصمیم گرفتند کاری نو و متفاوت انجام دهند، زیرا کار نو ماندگار است، پس به سراغ افرادی رفتند که هیچ کسی به آن ها کار نمی دهد، یعنی افرادی که سوء پیشینه داشته باشند.
این مرد بزرگ کار را با هدف کمک به دیگران راه اندازی کرده اند و به دنبال کاری دستی می گشتند، نه کار ماشینی.
این مرد پر توان هدف کار خود را پول قرار نداده است، اما معتقد است پول خودش می آید به سراغت، ایشان در مورد پول یک جمله زیبا می گویند، “که هر گاه با پول قهر کنیم، پول خودش می آید و منت ما را می کشد”.

[aparat id=”fStYo”]

دکتر نبی می گویند: به دنبال کاری می گشتم که مورد پسند خداوند هم باشد، پس به سراغ یک میوه قرآنی رفتم، که در این کتاب هفت بار از آن نام برده شده است.
این مرد بزرگ چگونگی رسیدن به موفقیت خود را این گونه بیان می کنند که ما اگر باور کنیم که خدا با ما است و  به ما کمک می کند به موفقیت می رسیم.

 

جذابیت موفقیت این انسان بزرگ(دکتر نبی) چیست؟

 

اما نقطه عجیب ولی واقعی این مرد با قلبی بزرگ این است که در کارخانه های خود شرط استخدام نیرو را داشتن سوء پیشینه بازگو کرده اند و افرادی که در این کارخانه ها کار می کنند، اغلب مجرمان و معتادان دیروز جامعه ما و یا زنان بی سرپرست ما هستند.
در این کارخانه جات بیش از 1000 نفر نیروی مستقیم در حال فعالیت است و صد ها خانم از راه دور و در منزل برای فرآورده های زیتون همکاری می کنند.
همچنین جالب است بدانیم 18 هزار نفر با شرایط سوء پیشینه در انتظار استخدام خواهند بود و به طور تقریبی همه محصولات به اروپا و آمریکا صادر می شود.

دکتر نبی می گویند: من کسانی را برای کار انتخاب می کنم که از قالب آسیب هایی که من از کودکی در زندگی دیده ام و تجربه کرده ام خارج نباشند.
ایشان می فرمایند: اگر می خواهید به کسی کمک کنید، پنهانی این کار را انجام دهید.

[aparat id=”mHXTv”]

سه گروه از افراد در این کارخانه ها کار می کنند که با کادر درمانی مورد حمایت قرار گرفته اند:
گروه اول زندانی های جرائمی هستند که دوران محکومیت خود را طی کرده اند.
گروه دوم زنان سرپرست خانواده هستند که به علت های مختلف همسر خود را از دست داده اند.
گروه سوم معتادانی هستند که بهبود یافته اند و یک سال از پاکی آن ها می گذرد.

دکتر نبی می گوید: این دیدگاه ما است که می تواند ما را به موفقیت برساند.