استعداد یابی

چگونه استعداد خود را کشف کنیم؟-کارگاه استعدادیابی

بنظر شما برای کشف استعداد چگونه می توان عمل کرد؟ چه راهکارهایی برای این مهم وجود دارد؟ در این مقاله به موضوع مهم کشف استعداد می پردازیم.

کشف استعداد و هدف 

اولین شرط سفر تعیین مقصد است.

در دوره استعدادیابی توانا مطرح کردیم اگر ندانیم به کدام شهر می خواهیم سفر کنیم تعیین وسیله ی نقلیه و تعیین مسیر هیچ کمکی به ما نخواهد کرد. آن چه به ما نیرو می بخشد احساسات و عواطف مان است. این عواطف تمام درون ما را در بر گرفته اند.  بهترین مقصد آن است که این احساسات را جریحه دار کند. ما با همین احساسات است که زنده هستیم و انرژی به دست می آوریم. شعله ور شدن آن ها ما را به جلو پرتاب می کند.

در غیر این صورت بهتر است اول سبک زندگی مان را مشخص کنیم. دو راه کار وجود دارد. یک این که می خواهیم زندگی راحت و آرامی را تجربه کنیم و می خواهیم به آرامی زندگی مان را سپری کنیم. یا این که فرد بلند پروازی هستیم و قصد داریم قله ها را بپیماییم. این کاملا به خودمان بستگی دارد.
سبک زندگی شما چه خواهد بود؟!  آن را مشخص کنید و بنویسید.

چگونه استعداد خود را کشف کنیم ؟ چطور استعداد خود را کشف کنیم ؟

استعداد من چیست؟-راه های کشف استعداد

حال مشخص کنیم با توجه به سبک زندگی مان چه اهدافی را دنبال می کنیم. این اهداف شاید در حد تربیت صحیح فرزندانمان باشد. چه خوب که ما از ته دل می خواهیم به رشد افرادی بپردازیم که ضمن تامین نیازها یشان ؛ خانواده و کشورشان را سربلند می کنند.

اما اگر به دنبال اهداف بلند پروازانه تر هستیم بهتر است که به ندای قلب مان گوش کنیم. این سوالات را به خودمان پاسخ دهیم. باورها و ارزش های درونی ما چیست؟! می توانیم برای پیدا کردن آن ها به گذشته برگردیم. اتفاقات تلخ و شیرینی که برای ما افتاده. چه چیزی ما را غم زده و یا شادمان کرده است.  آن را به یاد آوریم و بنویسیم.

باورها و ارزش های مان چیست؟!

ارزش ها تغییر می کنند! 

این امکان وجود دارد که هرچند وقت یک بار ارزش ها تغییر کنند. زمان مشخصی ندارد اما انسان است دیگر. بشر همواره به دنبال تکامل است. نمی دانیم این مسیر تکامل ما را دقیقا به کجا می برد. اما بهتر است فرمان را به دست بگیریم و نگذاریم تا از مسیر خارج شویم.

شاید سبک زندگی مان را بعد از مرحله ای از زندگی تغییر دهیم. ممکن است الان یا شاید بعد ها. پس باید دورنگری برای این موضوع داشته باشیم. ممکن است همان مادری که هدفش بزرگ کردن بچه هایش باشد بعد از این که همه را سر خانه و زندگی شان فرستاد تصمیم بگیرد هیجانات زندگی اش را در اهداف جدیدی پیدا کند. 
اگر فکر می کنیم که بعد از دست یابی به اهدافی که برای خودمان تعیین کرده ایم اهداف دیگری می خواهیم داشته باشیم روی آن کمی فکر کنیم و برای آن زمانی را تعیین کنیم و آماده باشیم تا آن روز فرا برسد.

حالا با این تفاسیر کاری که باید انجام دهیم این است که برای ۵ سال بعد و ۱۰ سال بعد و اواخر عمرمان یک هدف برگزینیم. باید بدانیم اگر روزی دنیا را ترک کردیم می خواهیم به ما چه بگویند؟!

بگویند چه کسی از دنیا رفته است؟! البته ممکن است این اهداف کمی در آینده اصلاح شوند. بهتر است از خودمان انعطاف نشان دهیم. اهداف را مشخص نماییم:
-اهداف ۵ ساله من!
-اهداف ۱۰ ساله من!

انسان ها سه دسته اند. برخی ماشین ها را می سازند و برخی با هزار زحمت پول جمع می کنند تا بعد از ده سال یک ماشین بخرند. برخی هم فقط نگاه می کنند و حسرت می خورند!  امیدوارم همیشه جزو دسته اول باشیم. کاری کنیم که دنیا به ما نیاز داشته باشد و نه ما به دنیا!

اما چگونه ؟!
از راه استعداد.
در این مسیر مواردی هستند که بسیار سازنده خواهند بود. و به ما کمک خواهد کرد که بیشتر و بهتر به استعداد ها و توانمندی های مان پی ببریم.

 

توجه نکردن به گذشته خودمان:

بهترین منبع شناخت  شخصیت و واکنش ما به اطراف دوران کودکی ماست.ممکن است عکس العمل های ما نسبت به گذشته ترمیم یافته باشد اما آن چه طبیعت درون ما را شعله ور می ساخته است هنوز قدرت دارد. ضمن آن که تغییر در دهه های آینده امکان پذیر است اما مینای اصلی توانمندی ها و استعدادهای  ذاتی ما همان دوران است.

کشف استعداد: علاقه داریم ولی استعداد نداریم:

اگر به ما می گویند که استعداد آن کار را نداریم (مثلا خوانندگی) ولی ما هنوز هم احساس می کنیم آن کار را دوست داریم دلیلش این است که به استعداد و توانمندی خاص ذهنی به آن کار کشیده شده ایم و شاید بهتر باشد آن توانایی را در کار دیگری خرج کنیم که با دیگر توانمندی های ما همخوانی داشته باشد. و این خود خلاقیت را به همراه می آورد. مثلا شاید دلیل دوست داشتن خوانندگی این باشد که دوست داریم در مقابل جمع قرار بگیریم و برای آن ها کاری را اجرا کنیم . 
اگر متخصصان به ما گفته اند که استعداد خوانندگی نداریم شاید بتوانیم سخنران خوبی شویم و برای مردم صحبت کنیم . این گونه حس جلوی جمع قرار گرفتن را تجربه خواهیم کرد. 

چگونه استعداد خود را کشف کنیم ؟ چگونه علاقه مندی خود را پیدا کنیم ؟ کشف استعداد

پرش از موضوعات مختلف:

از این شاخه به آن شاخه پریدن یکی از روش ها ی اشتباهی است که موجب می شود ما نمی توانیم به عمق آموزش و توانمند شدن خودمان رسیدگی کنیم. کم بودن ارزش می آفریند. این جمله را حتی در بازار هم می توان دید. محصولی که در بازار کمیاب باشد قیمت بیشتری هم خواهد داشت. همان گونه که یکی از دلایل بالا رفتن قیمت مسکن نیز همین می باشد. این موضوع را به شرایط مغز بسط می دهیم. لازم نیست تماما قسمت های مغز را درگیر کنیم این کار از کیفیت کاری که  هر قسمت انجام می دهد می کاهد. یعنی با انجام فعالیت های زیاد که نیاز به کار گرفتن قسمت های مختلف مغز می شود کیفیت کارها پایین می آید. پس باید روی یک قسمت در هنگام انجام کار تمرکز کنیم.

در دام این نیفتیم که با خودمان بگوییم «من  این توانایی را که در خودم دارم بگذار سراغ توانمندی جدیدی بروم».سعی کنیم توانمندی مان را به کار ببندیم.خیلی خیلی زیاد آن را در جایگاه های مختلف استفاده کنیم.به یاد غرور خرگوش بیفتیم.ممکن است عقب بمانیم.این یک هشدار جدی است! 

 

در درس چگونه علاقه و شغل مناسب خود را پیدا کنیم به این موضوع بیشتر می پردازیم.

تلاش برای تغییر شخصیت:

چون نتایج شخصیت های دیگر را می بینیم ما هم می خواهیم مثل آن ها شویم. بهتر است به جای اینکه خودمان را به کس دیگری تبدیل کنیم؛خودمان را کشف کنیم و در حوزه توانمندی هایمان رشد کنیم.

بر اساس آماری که سازمان گالوپ انجام داده است اگر در حوزه  توانمندی هایمان فعالیت کنیم ۶ برابر موفق تر خواهیم بود.این یکی از معضلاتی است که همیشه می خواهیم مثل دیگران باشیم.در صورتی که بهترین کار و راحت ترین کار پیدا کردن استعدادهای درونی مان است و انجام فعالیت هایی در آن راستا.

 ترس از اشتباهات وتجربیات تلخ گذشته:
این یکی از موارد بسیار قدرتمند است که جلودار ما برای تعیین اهداف صحیح واجرای برنامه ها برای رسیدن به آن خواهد بود.کافی است داستان شکست های افراد مختلف به خصوص افرادی که در حال حاضر به عنوان افراد موفق از آنها یاد می شود را بخوانیم و متوجه شویم که اشتباهات و تجربه های بد همیشه هستند

کشف استعداد روش های پیدا کردن استعداد

و این ما هستیم که باید از آنها به عنوان غنی ترین منبع یادگیری استفاده کنیم.هرکجا که اشتباه کرده ایم را به یاد آوریم و بنویسیم که اگر الان بودیم چه کار می کردیم و چه کار نمی کردیم.این را بدانیم که اینها همان نیروی بازدارنده برای خودبازیابی است و به ما اجازه نمی دهد تا در مغزمان کندو کاو کنیم تا به توانمندی هایمان دست پیدا کنیم.

 

Rate this post
نمایش بیشتر

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا