معرفی کتاب

کتاب «موهبت کامل نبودن» از برنی براون – معرفی کتاب

اولین و بارز ترین نکته ی قابل تامل، عنوان این کتاب است، « موهبت کامل نبودن»!

مگر می شود کامل نبودن مان یک موهبت باشد؟

مگر تمام تلاش آدمی در جهت رشد، آگاهی و بالندگی برای « تکامل » نیست؟

پس چطور این نقص، این کامل نبودن می تواند یک موهبت باشد؟

بحث اصلی این کتاب در مورد رها کردن خود آرمانی و پذیرش خود واقعی است.

موهبت کامل نبودن – پذیرش خویشتن

پذیرش داستان خود و دوست داشتن خود در جریان داستان شجاعانه ترین کاری است که می توان در تمام عمر خود انجام داد.

زندگی کردن با تمام وجود یعنی این که از موضع ارزشمندی با زندگی درگیر شویم، همین هنگام با پرورش شجاعت، شفقت و پیوند صبح هنگام که از خواب بیدار می شویم با خود بگوییم مهم نیست چه کاری انجام می دهم و چه مقدار کار انجام نشده روی زمین می ماند در هر صورت من کافی هستم. یعنی این که شب هنگام که به رختخواب می رویم با خود بگوییم: بله، من ناقص، آسیب پذیر و گاه نگران هستم، اما هیچ یک از این ها این حقیقت را تغییر نمی دهند که من شجاع هم هستم و ارزش آن را دارم که عشق و احساس تعلق را تجربه کنم. زندگی کردن با تمام وجود انتخابی نیست که در یک مقطع زمانی صورت بگیرد و بعد کنار گذاشته شود، بلکه یک جریان است. در واقع سفری است که تا پایان عمر ادامه دارد.

هدف این کتاب معرفی و شفاف سازی گزینه‌هایی است که زندگی کردن با تمام وجود را ممکن می سازد.

قبل از هر سفری و از جمله این سفر، باید درباره ی زاد و توشه ی راه صحبت کرد.

برای زندگی کردن و عشق ورزیدن از موضع ارزشمندی، به چه چیزی نیاز داریم؟

چگونه با کامل نبودن خود رو به رو  شویم؟ چگونه ویژگی های مورد نیاز را پرورش می‌دهیم و موانع را کنار می زنیم؟ پاسخ تمام این پرسش ها این است:
شجاعت، شفقت و پیوند، این زاد و توشه ای است که در سفر زندگی بدان نیاز داریم.

کتاب موهبت کامل نبودن

نویسنده درفصل یک کتاب موهبت کامل نبودن به ذکر یافته هایی در خصوص شجاعت، شفقت و پیوند می پردازد. عشق، احساس تعلق و ارزشمندی. در این فصل سعی بر این است که به برخی از دشوارترین سوال پاسخ داده شود: عشق چیست؟ آیا می توان کسی را دوست داشت و به او خیانت کرد؟ چرا همرنگ جماعت شدن، مانع از احساس تعلق واقعی شود؟ آیا می توانیم والدین یا فرزندان مان را بیشتر از خودمان دوست داشته باشیم؟ هر سفری موانعی دارد و سفر زندگی با تمام وجود، نیز از این قاعده بیرون نیست. در فصل بعد به موانع راه و شیوه ی غلبه بر آن ها و پرورش تاب آوری می پردازد.

پس از پرداختن به موانع، به رهنمودهای ده گانه برای سفر زندگی پرداخته می شود، تمرین های روزانه ای که ما در جهت صحیح هدایت می کنند. هر فصل به یک رهنمود اختصاص دارد ذکر داستان ها، تعاریف، نقل قول ها و ایده های پایان فصل به روشن شدن رهنمود اصلی کمک می کنند. پذیرش داستان زندگی مان می تواند دشوار باشد، اما نه مشکل تر از این که یک عمر بخواهیم از آن فرار کنیم. پذیرفتن ضعف ها و آسیب پذیری ها مخاطره‌آمیز است، اما نه زیان بارتر از این که از عشق، احساس تعلق و شادی چشم بپوشیم، چرا که چشم پوشی از این سه، ما را بیش از هر زمانی آسیب پذیر می سازد. اگر آن قدر شجاع باشیم که با جنبه ی تاریک وجود خود روبرو شویم، می‌توانیم قدرت بیکران جنبه های روشن خود را دریابیم.

Rate this post
نمایش بیشتر

مریم ابوطالبی

مربی مهارت های زندگی - مدرس دانشگاه

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا