خیانت یعنی نادیده گرفتن تعهدی که فرد به شخص دیگری داده است. خیانت رابطه ای جنسی و عاطفی و یا ترکیبی از هر دو است که خارج از چارچوب روابط زناشویی و به صورت مخفیانه اتفاق می افتد. این رابطه تهدیدی برای زندگی مشترک محسوب می شود، خیانت یعنی پشت کردن به دیگری.
در خیانت دو عامل مهم وجود دارد که یکی از آن ها به صورت مخفیانه رخ می دهد و دیگری آسیبی است که خیانت بر زندگی مشترک وارد می کند. خیانت برای رسیدن به رضایت و برطرف شدن نیاز های فردی رخ می دهد و فرد تنها به دنبال برطرف کردن نیاز خود است و برای رسیدن به هدف، خطر یک رابطه پنهانی را به جان می خرد. زن و مرد در ابتدای زندگی زناشویی خود به یکدیگر قول می دهند که تا پایان زندگی به یکدیگر وفادار باشند، در صورتی که یکی از طرفین به این عهد و وفاداری عمل نکند، به همسر خود خیانت کرده است. خیانت در زندگی زناشویی به معنی ارتباط با جنس مخالف است که باعث اختلال و از بین رفتن استحکام خانواده می شود، در خیانت نیازی نیست که حتماً طرف مقابل از وجود چنین رابطه ای مطلع شود، بلکه عدم وفاداری یکی از طرفین به عهد و پیمان خود نیز موجب آسیب به زندگی مشترک می شود. ممکن است افراد برای کار خود و زیر پا گذاشتن تعهدات شان دلایل زیادی بیاورند، اما هیچ کدام از این دلایل باعث نمی شود که خیانت تأثیری در زندگی آن ها نداشته باشد.
از آن جایی که مردها از نظر روانشناسی خصلت حمایت کننده دارند تمایل دارند از زنان بیشتری حمایت کنند، از این رو می توان گفت که از نظر شخصیتی مردان بیشتر از زنان ممکن است خیانت کنند، این خیانت ممکن است عاطفی، جنسی و یا ترکیبی از هر دو باشد.
خیانت عاطفی چیست و چگونه رخ می دهد؟
زمانی که فرد با مشکلی مواجه است و ترجیح می دهد احساسات خود را با فردی غیر از همسر خود در میان بگذارد، خیانت عاطفی شکل می گیرد. ممکن است فرد در محیط کار خود و یا از طریق شبکه های اجتماعی سعی در برقراری رابطه کند، از نظر زنان خیانت عاطفی خطرناک تر است، زیرا زنان به واسطه شناخت و آگاهی از شخصیت مردان احتمال خیانت جنسی را از سوی مردان می دهند، زنان قبول دارند که افراد خوش چهره و جذاب تری از آن ها وجود دارند و این موضوع ممکن است همسران آن ها را وسوسه کند تا عهد و پیمان خود را زیر پا بگذارند، اما توجه کردن مردان به زنان دیگر به واسطه فضیلت های شخصیتی آن ها از نظر زنان ناراحت کننده تر است، در این صورت زنان این گونه می پندارند که دیگر نمی توانند همسران خود را مجذوب کنند و دیگر احساسی بین آن ها نیست.
پژوهش ها نیز نشان می دهد که بیش از 70 درصد زنان، پذیرش خیانت عاطفی را دشوارتر می دانند، البته آن ها هر گونه خیانت را مخرب دانستند و بیان می کنند که هر گونه خیانت باعث ایجاد تزلزل در بنیان های خانواده می شود، از سویی دیگر اعتراف به خیانت جنسی برای همسران راحت تر است ،ولی نباید این گونه تصور کرد که انجام این نوع خیانت کار درستی است.
به طور مثال مردی زمان زیادی از وقت خود را با همکاران خانم خود می گذراند و با آن ها غذا می خورد، آن ها ممکن است دلیل این رفتار را صحبت کردن در مورد کار بدانند، اما در صورتی که این روند بارها اتفاق بی افتد ممکن است فرد به جای صحبت کردن در مورد مسائل کاری، اقدام به صحبت کردن در مورد عقاید و افکار خود کند، در این شرایط ممکن است مرد دریابد که آن زن بیش از یک همکار برای او معنا و ارزش دارد، در نتیجه هنگام هم صحبتی با او احساس گناه می کند.
همانطور که گفته شد ممکن است خیانت عاطفی از طریق شبکه های اجتماعی رخ دهد، در این صورت مردان بسیاری از زمان خود را صرف گذراندن در فضای مجازی می کنند و ترجیح می دهند از این طریق با فردی صحبت کنند، در این رابطه افراد با این که یکدیگر را نمی بینند، اما تمایل زیادی به انجام این مصاحبت دارند، زیرا حس می کنند این رابطه بیشتر از ارتباط و هم صحبتی با همسرشان نیازهای آن ها را رفع می کند.
خیانت عاطفی را می توان به واسطه نوع رابطه به انواع کورکورانه، رابطه مقطعی و گذرا و رابطه انتقام جویانه تقسیم کرد.
خیانت جنسی چیست و احتمال وقوع آن در چه مردانی بیشتر است؟
خیانت جنسی به معنای داشتن رابطه جنسی هر کدام از همسران با فرد دیگری است. این خیانت در همه فرهنگ ها ناخوشایند و ناپسند به شمار می آید، در این خیانت مهم نیست که فرد در زندگی مشترک خود به چه میزان با تعارض و مشکل روبرو است، در هر صورت این رفتار مطلوب نیست و باید توجه داشت که خیانت به شکل آگاهانه رخ می دهد، پس نمی توان دلیل این رفتار را نحوه ارتباط همسر خود دانست، معمولاً این نوع خیانت زمانی رخ می دهد که همسران در رابطه خود به یک پایداری و ثبات دست یافته اند و دارای فرزند هستند و به خوبی از یکدیگر حمایت می کنند، اما رابطه آن ها از نظر عاطفی با یکدیگر خوب نیست، معمولاً مردان بیشتر از زنان مرتکب این نوع خیانت می شوند، زنان غالباً برای برآوردن نیاز های عاطفی اقدام به خیانت می کنند.
از سویی مردان کمی پیدا می شوند تا به خیانت خود اعتراف کنند، پژوهش ها نشان داده است که کمتر از 10 درصد مردها به خطای خود اقرار می کنند و بیش از 60 درصد آن ها سعی می کنند ارتباطات خود را انکار کنند و فقط در شرایطی اعتراف به خطای خود می کنند که مدرکی دال بر این موضوع وجود داشته باشد، همچنین از نظر جامعه شناسی امکان خیانت در برخی گروه ها بیشتر است، به طور مثال این احتمال در بین افرادی که در دوره متوسطه از تحصیل باز مانده اند بیشتر است، همچنین این احتمال میان همسرانی که از نظر مالی به یکدیگر وابسته هستند بیش تر از سایرین است، معمولاً مردانی که از همسر خود درآمد کمتری دارند 5 برابر سایرین دست به خیانت می زنند، خیانت به معنای پایان زندگی مشترک نیست چرا که بیش تر ازدواج ها حتی پس از برملا شدن خیانت به طلاق منجر نمی شود، اما ممکن است این گونه زوج ها به واسطه مشکلات دیگری که با آن روبرو می شوند اقدام به جدایی کنند.
خیانت ممکن است ترکیبی از نوع عاطفی و جنسی باشد که به آن خیانت مرکب می گویند، این خیانت بیش از انواع دیگر رخ می دهد، در این خیانت فرد نخست درگیر مشکلات عاطفی می شود و در نهایت به خیانت جنسی می انجامد و یا بالعکس.
چه دلایلی منجر به خیانت از سوی مردان می شود؟
مردان بیشتر به دلیل بی توجهی همسران خود اقدام به خیانت می کنند. این بی توجهی ممکن است به دلایل مختلفی صورت بگیرد که عبارتند از:
تاثیر توجه زنان به خانواده خود در خیانت
مردان تمایل دارند تا همواره اولین شخص در زندگی زنان خود باشند، آن ها علاقه دارند همسران شان در خصوص هر چیزی ابتدا با آن ها صحبت کنند، اما برخی از زن ها تمایل بیشتری به خانواده خود دارند تا همسران شان و در مورد مسائل زندگی شان نیز نخست با خانواده خود مشورت می کنند و سپس موضوع را با همسر خود در میان می گذارند، این رفتار باعث دلسردی و بی علاقگی مرد می شود و این گونه می پندارد که چندان مورد تأیید همسر خود نیست، در نتیجه رابطه زوجین با یکدیگر کمرنگ می شود و به خیانت می انجامد.
عدم توجه زنان به رابطه زناشویی
رابطه زناشویی نقش مهمی در استحکام خانواده دارد، بی توجهی زنان به این موضوع و عدم برقراری رابطه ای مطلوب به مرد فرصت می دهد تا برای یافتن رابطه مورد نظر به دنبال رفع آن در خارج از کانون خانواده باشد. برای جلوگیری از وقوع این اتفاق همسران باید در مورد نیازهای خود بیشتر با یکدیگر صحبت کنند.
رفتار آمرانه زنان
در صورتی که زنان رفتاری آمرانه و تحکم آمیز نسبت به همسران خود داشته باشند، مردان احساس می کنند که همسرشان همانند یک رئیس رفتار می کنند و سعی دارند آن ها را مدیریت کنند، در این صورت مردان نسبت به همسران خود دلسرد شده و برای رهایی از دستورات آن ها اقدام به خیانت می کنند.
توجه بیش از اندازه به فرزندان و دوستان
بعضی از زنان بیشتر زمان خود را صرف بزرگ کردن کودکان خود یا تفریح با دوستان خود می کنند و همسران خود را از دایره ارتباطی خود حذف کرده و یا در آخرین مرحله قرار می دهند، در این صورت مردان احساس می کنند همسران شان علاقه ای به آن ها ندارند یا از دید همسران شان چندان با ارزش و مهم نیستند، در نتیجه سعی می کنند این احساس را با بودن در کنار فرد دیگری تجربه کنند.
ملامت مردان
تحقیر و نکوهش مردان موجب شکستن اقتدار آن ها می شود، مردان تمایل دارند تا از دید همسران خود نیکوترین فرد باشند و ملامت کردن مردان منجر به عصبانیت آن ها می شود و در نهایت مردان دیگر مانند گذشته به همسران خود علاقه ندارند، که این خود عاملی برای وقوع خیانت است. برای جلوگیری از این رخداد باید توجه داشت که به جای ملامت همسر خود سعی کنیم از محسنات او حرف بزنیم و در هنگام اعتراض به رفتار او از کلمات و گفتار مناسب استفاده کنیم، از سویی سرزنش همسران اعتماد به نفس آن ها را خدشه دار می کند و زمانی که افراد در این موضوع دچار ضعف باشند علاقه کمتری نسبت به خود دارند و نمی توانند به درستی احساس خود را به همسرانشان ابراز کنند.
رفتار مادرانه
بسیاری از زنان همانند یک مادر با همسران خود برخورد می کنند، آن ها مردان را کودکانی می پندارند که نیاز به مواظبت و نظارت دارند. این رفتار زنان ممکن است نخست برای مردان جالب باشد، اما پس از گذشت زمان برای آن ها آزاردهنده می شود و مردان تمایل دارند با ازدواج از مادران خود جدا شوند و این رفتار زنان خود عاملی برای جدایی مجدد آن ها و خیانت شان می باشد.
از سویی زنان به مردان قدرتمند تمایل دارند و پذیرش رفتار مادرانه زنان از سوی مردان به معنی پذیرش ضعف است. از این رو زنان نیز در هنگام مواجهه با همسران شان احساس رضایت و خرسندی نمی کنند و در ارتباط با آن ها دلسرد و خسته می شوند.
تردید
سوءظن نسبت به همسران یکی از عواملی است که می تواند باعث خیانت شود، ظن بی مورد به مردان و تجسس در حریم خصوصی آن ها، باعث تزلزل در رابطه بین همسران می شود.
توجه به مادیات
ممکن است زنان به دلایل مختلفی همانند ترس از آینده، بیشتر زمان خود را به کار کردن سپری کنند، در این صورت همسران خود را فراموش کرده و به نیازهای آن ها توجهی نخواهند داشت. این موضوع خود موجب دلسردی در ارتباط بین همسران می شود و بهانه ای برای خیانت مردان به وجود می آورد. برای جلوگیری از این کار باید مهارت های برقراری ارتباط و حفظ آن را آموخت، به طور مثال می توان با ارسال یک پیام از ایجاد فاصله بین همسران کاست.
ماهواره
رشد و توسعه رسانه ها و ابزارهای ارتباط جمعی نظام مقدس خانواده را با بحران روبرو کرده است، ماهواره به عنوان یک رسانه مدرن، باعث هویت شکنی می شود. این ابزار با طی کردن دیوارها و مرزها و خراب کردن آن ها هویت تاریخی جامعه را خدشه دار می کند و زمانی که هویت به عنوان یک ذخیره تاریخی قطع شود، نظام خانواده فرو خواهد ریخت. ماهواره باعث تغییر در افکار و شیوه زندگی ایرانی ها شده است، به گونه ای که ماهواره سعی دارد زندگی آن ها را به شیوه خود برنامه ریزی کند. استفاده از ماهواره در بین افرادی رواج دارد که از محرومیت ها و سرخوردگی های مختلفی مانند کمبودهای عاطفی، تنهایی، بی اعتنایی، بی ثباتی خانوادگی و بی اعتقادی به ارزش های خانوادگی رنج می برند. استفاده از ماهواره در بین خانواده های ایرانی نگرانی هایی مانند خطر رواج بی بند و باری، شکستن قبح بی وفایی و خیانت را به دنبال دارد. نفوذ برنامه های ماهواره ای با تغییر در نگرش و ارزش های سنتی، انتظارات همسران را نسبت به یکدیگر تغییر داده است و این خود عاملی برای بروز خیانت می باشد.
