رو در رو شدن با چالش ها، به جای نادیده گرفتن آنها بیانگر حضور مدیری موفق و رده بالا در سازمان است. چرا که در زمان بروز چالش‌ها، باید تغییر در نگرش و دیدگاه بزرگان سازمان بوجود آید که شروع آن از مدیر سازمان است. در نظر داشته باشیم، در زمان بروز هر مشکلی مدیران، هم سطح کارمندان، در پی کسب اطلاعات لازمه خواهند بود و اطلاعات بدست آمده را با هم به اشتراک می‌گذارند. برای یک مدیر موفق بودن فرمول جادویی وجود ندارد . اما می توان با رعایت چند توصیه از افراد موفق نظیر بیل گیتس، استیو جابز و…. میتوانیم نقاط مثبت خود را قوت بخشیم.

مدیر موفق از دیدگاه بیل گیتس

بیل گیتس از مدیرانی است که توانایی پیش بینی رویداد‌های بزرگ را دارد. این از وجه تمایزهای مدیران موفق نسبت به مدیران عادی است.

توصیه بیل گیتس برای تغییر نگرش در مدیران

به ایده‌ها اجازه شکل گرفتن دهیم.
محیطی برای گفتگو بین اعضای سازمان ایجاد کنیم.
چالش پیش آمده را با افراد مربوطه در میان می‌گذاریم .
همواره از اخبار بد استقبال می‌کنیم و در پی راه حل برای آن خواهیم بود.
تصمیمات پیرامون چالش‌ها را با آگاهی می‌گیریم.

پیشنهاد بیل گیتس برای مدیر موفق شدن

افراد مناسب را استخدام کنیم و به راحتی افراد ناکارآمد را از سازمان اخراج کنیم. با حضور افراد ماهر و قوی نتایج مطلوب بدست‌ می‌آید. استخدام افراد خبره و با تجربه آسان نیست.

استخدام افراد مناسب

افراد با هوش را استخدام کنیم، چرا که این افراد در زمانی که شرایط کار سخت است باهوش و ذکاوت خود راه حل ها را می‌یابند.
کسی که بتواند با دیگران تعامل برقرار کند تا نظمی که در سازمان بوجود آمده است، به هم نخورد.
از شاخصه های مهم در استخدام، فعال و پر انرژی بودن کارمند است، چرا که چنین فردی بهتر می‌تواند با اعتماد به نفس، سود بیشتری را عاید سازمان کند.
صداقت یک فرد از ویژگی های مهم برای استخدام است، چرا که اعتبار یک سازمان وابسته به صداقت کارکنان آن است.

از نکات مهم دیگر که باید در استخدام مورد توجه قرار گیرد، ارتباط برقرار کردن با مشتریان و مخاطبان به شکل موجه و خوب توسط کارمندان است. چرا که یک کارمند مسئول عرضه محصول و خدمات سازمان به مخاطبان و مشتریان آن است.

فراهم کردن محیط مناسب

به عنوان مدیر موفق، با شناخت کافی از کارکنان باید بدانیم، دادن اتاق مجزا کارایی آنها را بالا می‌برد یا حضور در محیط باز! اما آنچه که مهم است، فراهم کردن محیطی مناسب برای بالا بردن عملکرد و بازدهی کارکنان است. محیط کار باید افراد را به کار علاقه مند کند تا آنها ایده‌ها را راحت تر بیان کنند، چون به حفظ انگیزه در آنها کمک می کند. برای مثال قرار دادن وسایل بازی در محیط کار یا پرورش گل وگیاه در کنار کارهای روزانه و….

روی اهداف سازمان متمرکز شویم

اگر همواره در حال یادگیری باشیم و مهارت‌های لازمه را کسب کنیم، به نوعی باعث تمرکز بر کار می‌شود. بالا بردن قدرت تمرکز از چالش‌های پیچیده است لذا ابتدا با تمرکز بر کارهای کوچک آنرا در خود پرورش می‌دهیم. برای متمرکز شدن به چند راه‌کار زیر توجه کنیم:

در جای آرام به آنچه می‌خواهیم فکر کنیم.
روی کارهای کوتاه مدت متمرکز شویم.
روی افکار مثبت تمرکز کنیم و افکار منفی را رد کنیم.
منفی بافی نکنیم
استراحت های کوتاه داشته باشیم

در نظر داشته باشیم بزرگ ترین چالش زندگی متمرکز شدن است. متمرکزشدن بر کار در جایی که رقابت زیاد است، بسیار سخت و دشوار است. مسیر کار و زندگی طولانی است، پس با تمرکز بر انجام کار رو به جلو حرکت کنیم.

موفقیت سازمان

برای اعضای سازمان، آنچه را که هدف ما است و در نگاه ما موفقیت محسوب می‌شود، را واضح و روشن مشخص کنیم. اهداف را واقع گرایانه در اختیار آنها قرار دهیم.

ارتباط درست با کارمندان

دیدگاه بزرگان و کارمندانی که کار می کنند

با ارتباط درست به شکل واقعی، از حضور در کنار کارمندان لذت ببریم. نیاز نیست رابطه‌ها صمیمی باشد. ارتباط را به شکلی مدیریت کنیم که کارمندان به راحتی اتفاقات و باز خورد‌ها را با ما مطرح کنند

روش های برقراری ارتباط با کارمندان

برای بررسی عملکرد کارمندان زمان بگذاریم. اما به این معنی نباشد، که تنها اشتباهات آنها را گوشزد کنیم. بلکه طی بررسی عملکرد کارمندان نقاط قدرت آنها را شناسایی کنیم. آنها را تشویق کنیم تا نقاط ضعف خود را کم رنگ کنند، به عبارتی به آنها طی بررسی ها انگیزه دهیم.
از دیدگاه بزرگان تحسین کردن کارمندان موضوعی بدیهی است، که نشان می‌دهد آنها برای سازمان ارزشمند هستند.
برای توسعه فردی و ارتقا مهارت کارکنان زمینه های لازم را فراهم کنیم. شاید در ظاهر ارتقا و پیشرفت کارمندان باعث به خطر افتادن موقعیت ما شود، اما به عنوان مدیر با ذکاوت باید با این کار مسئولیت کارمندان را بالا تر ببریم. یک مدیر موفق برای رسیدن به اهداف زیر می‌تواند جهت توسعه مهارت‌های کارکنان خودمحیط لازمه را فراهم کند.

توسعه مهارت کارمند

بهبود مهارت مدیریت زمان
افزایش مهارت انعطاف پذیری
یادگیری چیزی های جدید
بهبود مهارت‌های ارتباطی

رشد فردی در نهایت رشد سازمان است. می توانیم بگویم توسعه فردی استعداد و پتانسیل افراد را توسعه می‌دهد.
موفقیت های تیم را با کارمندان شریک شویم و با این کار به آنها حس اعتماد و قدر دانی را منتقل کنیم و به آنها نشان می دهیم که حضورشان برای شرکت و مخاطب های آن حائز اهمیت است.
یک مدیر موفق از دیدگاه بزرگان به کارکنان خود می آموزد که دقیقا مخاطب آنها کیست و رضایت چه کسی را در چه چهار چوبی باید بدست آورند به نوعی با این کار ما به عنوان مدیر به کارکنان خود اولویت بندی را آموزش میدهیم.

قاطعیت

یک مدیر موفق در ابتدا خوب پیرامون موضوعات تحقیق می‌کند و تصمیمات قاطعانه می‌گیرد. مردد بودن و تردید داشتن در تصمیم گیری باعث اتلاف وقت می‌شود و در اجرائیات اختلال ایجاد می‌کند.

مسئولیت پذیری

از دیدگاه بزرگان به عنوان مدیر موفق باید مسئولیت پذیر باشیم. کارمندان معمولا به انجام کار مهم رغبت دارند. اما همواره لازم است، کسی کارهای غیرضروری را انجام دهد. انجام این قبیل کارها به کارمندان آموزش می دهد چطور در مقابل چالش‌ها عمل کنند!

تقویت مسئولیت پذیری

پاسخگویی: ما در قبال رفتاری که دیگران انجام می دهند و عکس العملی که بخواهیم نشان دهیم مسئول هستیم. نباید دنبال مقصر باشیم. در قبال هر چالشی که ایجاد شده باشد، به عنوان مدیر موفق باید به کارکنان پاسخ‌های واقع گرایانه دهیم.

شنونده خوب: برای بدست آوردن اطلاعات باید ابتدا خوب به دیگران گوش دهیم و نیاز‌های دیگران را بر نیازهای خود مقدم بدانیم‌.

کارها را به تعویق نیندازید: برای جلوگیری از این اشتباه برای انجام هر کار و اجرا آن، مهلت تعیین کنیم. خود را برای انضباط فردی و قرار گرفتن در سختی ‌های ناشی از آن آماده کنیم.

مدیر موفق از دیدگاه استیو جابز

بسیاری از شخصیت‌های بزرگ توانسته اند سبک‌های مدیریتی متفاوت از خود بروز دهند، که مجموعه را با رهبری و مدیریت آنها بشناسند. رهبران برجسته که با نو‌آوری هایشان عامل تغییرات بزرگ شدند. یکی دیگر از این رهبران استیو جابز است که با نیروی محرک خاص خود مجموعه بزرگ اپل را با کمک همکارانش ایجاد کرد. از ویژگی مهم استیو جابز در رهبری شخصیت کاریزماتیک وی، کما‌ل گرایی، الهام بخش بودن را می‌توان اشاره کرد. اگر چه فردی کامل نبود، اما با هوش و اعتماد به نفس خود تغییرات شگرفی را ایجاد کرد. از مشخصه‌های مهم مدیریت وی ریسک پذیری بالا، چشم انداز بلند مدت، قدرت همکاری خوب با دیگران را می توان اشاره کرد.

توصیه های استیو جابز برای یک مدیر موفق شدن

استیو جابز یک رهبر با دیدگاه سنتی نبود. اگر چه سخت گیر بود، همین رویکرد عامل شهرت و موفقیت وی شده بود. در حقیقت استیو جابز یک رهبری بود که تحول گرایی می‌کرد، چنین رهبری به همکاران خود انگیزه می‌دهند تا آنها الهام بخش دیگران باشند.

چشم انداز یک مدیر موفق:یک مدیر موفق از دیدگاه بزرگان همچون آقای جابز فراتر از واقعیت را می‌بیند و با مهارت خود نوآوری های خاص و منحصر به فرد می‌کند.
قدرت انگیزشی بالا: از وظایف مهم مدیران هدایت افراد به سمت اهداف سازمان است که جز با ایجاد انگیزه و حفظ آن امکان پذیر نیست. ایجاد انگیزه به نوعی باعث تحقق رویای کارکنان می‌شود
هدایت کردن: اگر یک مدیر رویاها و توانایی های یک فرد را برای تحقق رویاهای دیگری به کار گیرد بیانگر هوش و ذکاوت اوست.
به محصول بیش از پول اهمیت دهیم: اگر تمرکز خود را روی تولید محصولات با کیفیت قراردهیم و به آرزوهای کوچک، جامه واقعیت بپوشانیم، همه چیز متفاوت می‌شود. تولید محصولی که به ظاهر غیر ممکن می‌آید، سرمایه‌ها را به سمت سازمان هدایت می ‌کند.
رویای خود را دنبال کنید: اگر به رویای خود باور داشته باشیم ، هیچ غیر ممکنی برای ما وجود ندارد. باور واقعی به یک رویا باعث هدایت اعضای تیم یا سازمان به سمت واقعی شدن آن می‌شود. کسی که به خود و هدفش باور ندارد و آن را دست یافتنی نمی‌بیند، نمی‌تواند یک مدیر موفق باشد. یک مدیر موفق برای اهداف و رویای خود ریسک می‌کند و بهای آنرا می‌پردازد.

با توجه به توصیه بیل گیتس و استیو جابز و بررسی دیدگاه بزرگان همچون آنها می توانیم بگوییم مدیر موفق شدن غیر ممکن نیست تنها باید نقاط قوت خود را بشناسیم و آنها را قوی تر کنیم چرا که تقویت آنها نقاط ضعف را کمرنگ می کند. توجه داشته باشیم که همه می توانند موفق باشند، به شرطی که بخواهند بهای موفقیت را بپردازند.