فرمول چهار “د” طلایی در مدیریت زمان – دوره جامع مدیریت زمان

چهار « د »  کلید مدیریت زمان

 کلید مدیریت زمان چیست؟!
چطور می توانیم با داشتن کلید مدیریت زمان؛ قدرتمند تر از همیشه باشیم؟!

در درس قبل از دوره مدیریت زمان به نقش تفکر مثبت در مدیریت زمان اشاره کردیم و در این درس نگاهی  به نگرش برایان تریسی به مدیریت زمان داریم و کنترل بیرونی و درونی در روانشناسی مدیریت زمان.

روش مان برای مدیریت زمان باید رویکرد وسیعی در سبک زندگی مان باشد و با گرامی داشتن زندگی مان آغاز می شود؛ با گفتن این که زندگی من چیز با ارزش و مهمی است و هر دقیقه و ساعت آن برای من ارزشمند است و این که قصد دارم از هر لحظه آن به درستی استفاده کنم. مدیریت زمانی یک مهارت است. مجموعه ای از تکنیک ها است. همانند تایپ کردن با دستگاه تایپ است؛ مانند دوچرخه سواری و ورزش کردن؛ با تمرین زیاد می توانیم این مهارت را یاد بگیریم.  به چهار « د » نیاز داریم.

چهار « د » ، فرمول مدیریت زمان

« اول از همه داشتن میل و آرزو است »

باید میل شدیدی به کارآمد شدن در زمینه مدیریت زمانی داشته باشیم . باید  بدانیم برای من برای تو موفقیت بسیار مهم است و فرق میان مردان و زنانی که موفق نیستند و با مردان و زنان موفق در این نیست که آن ها خیلی بهتر و باهوش تر هستند؛ بلکه به خاطر این است که از توان بالقوه ی شان بیشتر استفاده می کنند. از وقت شان استفاده بهتری می کنند و در ۲۴ ساعت شبانه روز کارهای بیشتری نسبت به بقیه انجام می دهند.

« دومین فرمول مدیریت زمان ، داشتن قوه ی تصمیم گیری است »

اگر ما میل شدیدی داریم که مدیر زمان خوبی شویم؛ باید تصمیم بگیریم زمان مان را به بهترین نحو سامان دهی نماییم به طوری که افراد ما را الگوی خودشان قرار دهند.

« سومین کلید داشتن عزم و اراده است »

می دانیم که ایجاد هر عادتی به تکرار زیاد نیاز دارد. اما صورت ناخودآگاه تمایل دارد به کارهای قبلی اش برگردد. پس باید با اراده باشیم و برای این کار تمایل و آرزوی مان ؛ به با اراده شدن ما کمک خواهند کرد.

«سرانجام چهارمین و مهم ترین فرمول مدیریت زمان، داشتن نظم است»

نظم موثر و کارآمد ؛ نیرویی است که ما را مجبور می کند هر آن چه را که لازم است بکنیم را در زمان خودش انجام دهیم؛ چه ما آن کار را دوست داشته باشیم یا نه و یا حال انجام دادن آن را داریم یا نه. داشتن این نظم و انضباط برای موفقیت ما ضروری است.

اکنون بیاییم بحث را در مورد برخی راهکارهای مدیریت زمان ادامه دهیم. « توانا » برنامه های بسیاری در مورد پیشرفت های شخصی و مدیریتی دارد؛ پس بیاییم با رمز شماره یک آغاز کنیم؛ ما به آن می گوییم: 

روان شناسی مدیریت زمان

روان شناسی مدیریت زمان چیست؟!

روان شناسی مدیریت زمان روی اصل بسیار ساده ای به نام قانون کنترل؛ استوار است و قانون کنترل صریحا

می گوید: شما تا اندازه ای که روی زندگی تان کنترل دارید خوب و خوشحال هستید و احساس مثبتی در مورد خودتان دارید و تا حدودی نسبت به خودتان منفی نگر هستید که احساس کنید زندگی تان در کنترل خودتان نیست. 

اکنون یکی از بهترین تعریف های مدیریتی زمان این است: قابلیت کنترل حوادث.

و این به آن معنا است که شخصی که در مدیریت زمانی خوب عمل می کند ؛ قادر است در وقوع حوادث زندگی اش نقش داشته باشد و آن ها را به نحوی سازماندهی کند که تماما تحت اختیار او باشد ( مانند این که روی صندلی راننده نشسته و فرمان دست اوست ) شخصی که مدیریت زمانی ضعیفی دارد در موقعیتی قرار می گیرد که به نظرش می رسد وقوع حوادث از اراده او خارج می شود.

اکنون تفاوت بین برنده ها و بازنده ها این جاست: 

برنده ها مرکز کنترل درونی بالایی دارند.

افراد موفق مرکز کنترل درونی بالایی دارند در حالی که بازنده ها از آن بهره مند نیستند. تفاوت های بین افراد کارآمد و ناکارآمد به نحوه بهره گیری از وقت شان بر می گردد.

و حالا می رسیم به نکته ی دوم در مورد مدیریت زمان؛ یکی از عوامل تعیین کننده خود پنداری است.

می دانیم که هر شخصی خود پنداره ای دارد که عملکرد و رفتارشان را در بیرون؛ کنترل می نماید. خود پنداره برگرفته از تمام تفکرات؛ تصاویر و به خصوص باورهایی است که خودمان به ذهن داریم. بعضی از افراد معتقدند که بسیار کارآمد و منظم می باشند. باید این سوال را از خودمان بپرسیم:

باورهای مان در مورد خودمان و نگرش مان نسبت به مدیریت زمان چیست؟!  

قابلیت های ما چیست؟!  

چون اگر باور داشته باشیم مدیر زمان خوبی هستیم طبیعتا کارهایی انجام می دهیم که با آن در یک راستا باشد. چون خودپنداره ی ما مکررا ما را به تلاش برای داشتن ثبات درونی وا می دارد؛ اگر باور داشته باشیم مدیر زمانی خوبی هستیم ؛ حتما یک مدیر زمانی خوب خواهیم بود.

شما می توانید با « توانا » به کلاس بروید ؛ همه ی تکنیک ها را فرا بگیرید؛ و کارهایی که دلتان می خواهد انجام دهید؛ اما اگر خود پنداره ی شما این باشد که انسان نا منظم یا وقت نشناسی هستید یا بیش از حد کار می کنید و زیادی کار دارید  و اگر باورهای تان را عوض نکنید  توانایی شما برای مدیریت زمان تان بهبود نخواهد یافت. خوب چگونه باید باورهای تان را تغییر دهید؟

در این جا دوباره به موضوع اول بر می گردیم . اول از همه تصمیم بگیریم که این کار را انجام دهیم: 
تصمیم گیری برای مدیر زمان خوب شدن نقطه شروع ماست.

اکثر افراد در مورد مدیریت زمان صحبت می کنند ؛ در مورد مدیریت زمان فکر می کنند یا دوره های آن را طی می کنند اما هیچ گاه واقعا تصمیم نمی گیرند که شخص منظم و کارآمد و موثری شوند . وقتی این تصمیم را بگیریم قدم های روان شناختی زیر به دنبال خواهند آمد:

اولین قدم تغییر کلام مان است. به خودمان بگوییم من شخص منظمی هستم . من شخص منظمی هستم .

( دوره مدل ذهنی توانا در این خصوص به شما کمک می کند).

اگر کسی از شما پرسید به او بگویید:

من شخص منظمی هستم . هر وقت بگویید من شخص منظمی هستم ضمیر ناخودآگاه تان آن را به عنوان یک دستور می پذیرد و عملا شما را به سمت منظم شدن حرکت می دهد.

دومین قدم این است که خودمان را تجسم کنیم و تصویری که از خودمان ساختیم را تغییر دهیم. مجسم کنیم مدیر زمانی خوبی هستیم . خودمان را منظم تصور کنیم . افراد منظم چطور هستند؟! آیا آرام تر؛ کارآمد تر؛ ریلکس تر و راحت ترند؟!  آیا میزشان تمیز تر است؟! آیا هیچ وقت عجله ندارند؟!  آیا از اضطراب و تنش کمتری رنج می برند؟! اگر چنین تصاویری داریم پس حتما مدیر زمان موفقی را تجسم کنیم. تصویر ذهنی واضحی از خودمان بسازیم که در آن شخصیتی باشیم که کنترل زیادی روی وقت و زندگیش دارد.

سومین قدم این است که « طوری وانمود کنیم که اگر بود.» گاهی اوقات افراد می گویند:

نمی دانیم اگر منظم بودیم چطور می بودیم. خب کاری که باید بکنیم این است که وانمود  می کنیم چطور انسان منظمی باشیم. وانمود می کنیم انسان منظمی هستیم و این بر اساس نتیج روان شناسی رفتار می باشد. 

شعار ما این است « وانمود کنید تا به عینیت برسد »  به تدریج خود پنداری مان را تغییر دهیم. در مورد خودمان همان طور فکر کنیم که می خواهیم باشیم. خودمان را یک برنده و یک کاربر قوی تصور کنیم. به یاد داشته باشیم که تمام فعالیت های ما نتیجه چگونگی استفاده از زمان مان است.
هر چه زمان پربار تری داشته باشیم؛ کارآمدی و بازده مان افزایش می یابد. بهره وری؛ عملکرد و پاداش مان را زیاد می کند؛ رضایت ما را بیشتر خواهد کرد و در نهایت موقعیت؛ قدرت و اعتبار ما را در زندگی افزایش می دهد.

در این مقاله به فرمول مدیریت زمان و راه کارهای آن پرداختیم. امیدواریم با بکار گیری از این راهکار بتوانیم در زمان خود، صرفه جویی کرده و آنرا بهتر مدیریت کنیم.