تحلیل رفتار متقابل (TA)

من کودک – تعریف کودک لجباز، کودک طبیعی و کودک تطبیق یافته

تعریف من کودک چیست؟ در این مقاله به تعریف من کودک می پردازیم.

در درس قبل به معرفی من کودک پرداختیم، حالا در دوره آنلاین تحلیل رفتار متقابل به بررسی مفهوم و تعریف کودک لجباز، کودک طبیعی و کودک تطبیق یافته می پردازیم.  درتحلیل های  درس گذشته با تعریف تحلیل رفتار متقابل آشنا شدیم و متوجه شدیم که بخش « کودک » درون ما  و « احساسات » در هم آمیخته اند. و زمانی که احساسات ما غلبه بر افکار و منطق ما می کنند؛ ما در حالت « کودک » قرار داریم.

تعریف من کودک

« بیشتر واکنش های کودک در مقابل رویداد ها به صورت احساسی ضبط می شود.»

حالت « کودک » مانند  « والد » حالتی است که شخص می تواند در هر زمان آن را فعال کند؛ اتفاقات زیادی ممکن است روی دهد که می تواند احساسات دوران کودکی را در ما تداعی کند و به وجود آورنده آن ها شود. قرار گرفتن ما در وضعیت های مشکل و ناراحت کننده باعث یادآوری؛ مرور و زنده شدن احساس بیهودگی و ناراحتی های قدیمی می شود که شبیه همان احساس های دوران کودکی است ؛ بنابراین وقتی شخص در جدال با احساسات گرفتار می شود؛ ما آن را غلبه کردن « کودک » بر شخص می نامیم. بدیهی است که بر عکس این حالت نیز وجود دارد؛ زمانی که به موفقیتی دست می یابیم ؛ احساسات خوشایند موجود در « کودک » مانند نیروی خلاقیت؛ حس کنجکاوی ؛ شوق جست و جو و کشف در ما زنده می شود.

اریک برن کیست؟ + زندگینامه بنیان گذار تحلیل رفتار متقابل (TA) + pdf

مثال هایی از حالت شخصیتی« کودک » :

۱. ای کاش می توانستم امروز بیشتر بخوابم.

۲. شیرینی خوردن خیلی لذت دارد.

۳. وقتی هوا تاریک می شود؛ دلم می گیرد و می ترسم.

 

انواع تقسیم بندی کودک – تعریف من کودک

تعریف من کودک - انواع کودک

« کودک » به دو بخش تقسیم می شود:

۱.« کودک طبیعی  » 

۲. « کودک تطبیق یافته »

  

« کودک طبیعی »

هرگاه بدون توجه به شرایط استرس زای بیرونی و به طور کامل خودانگیخته رفتار کنیم ؛ در حالت « کودک طبیعی » به سر می بریم. واکنش های « کودک طبیعی » بدون توجه به انتظارات والدین و به طور صریح ابراز می شوند و انرژی لازمه را از هسته درون به دست می آورد.

« کودک انطباق یافته »

زمانی که با انتظارات ؛ قوانین و دستور های صادر شده از سوی والدین یا سایر بزرگسالان به دو صورت کاملا متفاوت فرمان برداری یا سرپیچی ؛ سازگار می شویم و واکنش نشان می دهیم؛ بیان می شود که در حالت « کودک انطباق یافته » هستیم.

« کودک انطباق یافته » کودکی است که در طول دوران رشد خود می آموزد که به شیوه های متفاوتی باید با ناهنجاری ها و آزار های محیط اطراف خود انطباق یابد و خود را با آن سازگار کند. به همین علت رفتار خود را با انتظارات دیگران و حدس هایی که در مورد آن ها در ذهن خود می پروراند؛ تنظیم خواهد کرد و عملکرد خود را به صورتی در پیش می گیرد که با احساسات و تمایلات یا اعتقادات دیگران هم خوانی داشته باشد.

رفتارهای « کودک انطباق یافته » همواره به آن صورت است که گویی والدین با نگاه کردن رفتار یا شنیدن گفتار کودک او را تحت نظر دارند. به این ترتیب رفتاری بسیار محدود تر از «کودک طبیعی » دارد؛ محدود به  آن چه که والدین می خواهند.

« کودک انطباق یافته » ممکن است مطیع ؛ خوش اخلاق ؛ کوشا ؛ سرکش یا هر شکل دیگری به نظر برسد ؛ بنابراین می توانیم بگوییم  « کودک انطباق یافته »  به دو صورت  « کودک مطیع » و  « کودک شر » خود را نمایان می سازد.

اما به هر حال به صورتی رفتار خواهد کرد که والدین یا جانشینان آن ها از او انتظار دارند.

« کودک انطباق یافته » ممکن است ؛ سه الگوی رفتاری متفاوت یعنی  « مهر طلب »  ؛  « آزار گر »  و « قربانی » را داشته باشد.  البته عملکرد هر دو « کودک طبیعی » و « کودک انطباق یافته » ممکن است به شیوه « اینجا و اکنون (برحسب شرایط زمانی و مکانی کنونی ) »  یا بر طبق پاسخ های سرمشق گرفته از دیگران باشد؛ هر دو ممکن است با خلاقیت عمل کنند یا رفتارها و عکس العمل های همیشگی خود را نشان دهند. تنها نکته ای که به وسیله آن می توان این دو را از هم تشخیص داد؛ این است که کدام یک از آن ها رفتاری آزادانه دارد و کدام بر طبق انتظارات دیگران عمل می کند.

واژه  «سرکشی » یا «شر » بودن که یکی از اصطلاحات توصیف کننده رفتار است ؛ خاصیت ضدیت با دیگری را در رفتار فرد نشان می دهد. با این وجود ؛ حتی این ویژگی نیز هنگامی که در مورد « کودک انطباق یافته » به کار می رود ؛ هنوز نیز معنای انطباق بر مبنای انتظارات دیگران را در خود نهان دارد.

 در حقیقت ممکن است در چنین شرایطی فرد؛ به صورت ظاهری بر خلاف آن چه که به او توصیه می شود؛ عمل کند ؛ اما در اصل رفتار او به نوعی همگام با خواسته آن ها باشد. این وضعیت اغلب نتیجه دو واکنش متضاد والدین در مقابل کودک است.

« سرکشی » یا  « شر » بودن در برخی موارد به طور کامل و آشکارا و واضح تایید می شود. به عنوان مثال ممکن است؛ ما به عنوان پدر یا مادریبرای آن که کودک آن ها به سختی نیفتد؛ به لجاجت ها؛ بحث ها  و دعواهای او بها  می دهیم و با توجه و نوازش کردن او « سرکشی » را در او تقویت می کنیم..

آیا می دانید چرا این اتفاق می افتد؟!

آیا می دانید مقصر اصلی این اتفاق کیست؟!

من کودک - والدین

صدردر صد خودمان . یعنی پدر و مادر. و دلیل آن هم این است که ما اغلب اوقات حواس مان به فرزندان مان نیست؛ و آن زمانی که باید به آن ها بها دهیم و ارزش قائل شویم این اتفاق نمی افتد؛  و این جاست که کودک برای جلب توجه « سرکش » می شود.

اما در مورد «کودک طبیعی» وضعیت به صورت دیگری است. برچسب « سرکش » هنگامی به او زده می شود که بر طبق خواسته خود عمل کند و والدین او را تایید نکنند. حقیقت این است که در چنین حالتی  کودک اصلا سرکشی نمی کند و این برچسب بیشتر از آن که توصیف کننده ؛ رفتار کودک  باشد؛ ناشی از باورهای والدین او خواهد بود ؛ بنابراین والدین با استفاده از این برچسب موجب ایجاد احساس گناه در کودک می شوند تا شاید بتوانند او را مجبور به تغییر رفتار سازند؛ ولی اگر با این شیوه ادامه دهند؛ او به طور کامل به یک کودک به ظاهر ساکت و آرام تبدیل خواهد شد.

با هم به مثال هایی از ارسال پیام از یک حالت شخصیتی و دریافت پاسخ های احتمالی از هر یک از حالت های شخصیتی توجه کنیم:

 

۱. ارسال پیام از سوی « والد » و دریافت پاسخ های احتمالی از حالت های شخصیتی مختلف:

-پیام « والد » : ماشین خیلی کثیف شده؛ تمیزش کن.

-پاسخ والد « حمایت گر » : ماشین کثیف خیلی اشکال نداره ؛ اول باید خانه را تمیز کنم.

-پاسخ والد « انتقادگر » : تو هم از ماشین استفاده می کنی ؛ پس باید خودت تمیزش کنی.

-پاسخ « بالغ » : فعلا وقت ندارم ؛ شاید فردا تمیزش کنم.

-پاسخ « کودک طبیعی » : الان خسته ام ؛ نمی توانم .

-پاسخ « کودک مطیع » : باشه الان تمییز می کنم.

-پاسخ « کودک طغیان گر » : چرا دست از سرم برنمی داری ؛ همیشه از من ایراد می گیری .

 

۲. ارسال پیام از طرف « بالغ » و دریافت پاسخ های احتمالی از حالت های شخصیتی مختلف :

-پیام « بالغ » : کودکان به محبت نیاز دارند تا بدون کمبود رشد کنند.

-پاسخ « والد حمایت گر » : اگر به کودکان محبت کنیم ؛ به حرف ما گوش می دهند.

-پاسخ « والد انتقادگر » : بچه بی ادب لایق محبت نیست.

-پاسخ  « بالغ » : مشکلات رفتاری افراد در بزرگسالی این مطلب را تایید می کند.

-پاسخ « کودک طبیعی » : محبت کردن را خیلی دوست دارم.

-پاسخ «کودک مطیع » : اگر به دیگران محبت کنم ؛ یک روز هم حتما به من محبت می کنند.

-پاسخ « کودک طغیان گر » : من فقط به کسی محبت می کنم که به من محبت کند.

 

۳. ارسال پیام از طرف « کودک » و دریافت پاسخ های احتمالی از حالت های شخصیتی مختلف:

-پیام « کودک » : از کار زیاد خسته شدم .

-پیام « والد حمایتگر » : تو باید کار را تعطیل و استراحت کنی .

-پاسخ « والد انقادگر » : تقصیر خودت است که هیچ وقت به مرخصی نمی روی.

-پاسخ « بالغ » : چرا یک روز مرخصی نمی گیری؟

-پاسخ « کودک طبیعی » : بیا با هم بریم مسافرت.

-پاسخ « کودک مطیع » : اگر مرخصی بگیری رئیس عصبانی می شود.

-پاسخ « کودک طغیان گر » : اداره که رفتی کار نکن.

بطور خلاصه در این مقاله به من کودک پرداختیم و موارد مهمی را در این زمینه مطرح نمودیم.

4.3/5 - (7 امتیاز)
نمایش بیشتر

مریم ابوطالبی

مربی مهارت های زندگی - مدرس دانشگاه

نوشته های مشابه

‫14 دیدگاه ها

  1. Hey there this is somewhat of off topic but I was wondering if blogs use WYSIWYG editors or if you have to manually code with HTML. I’m starting a blog soon but have no coding knowledge so I wanted to get guidance from someone with experience. Any help would be enormously appreciated!

  2. It’s a pity you don’t have a donate button! I’d most certainly donate to this fantastic blog! I suppose for now i’ll settle for bookmarking and adding your RSS feed to my Google account. I look forward to brand new updates and will talk about this blog with my Facebook group. Chat soon!

  3. Hiya, I’m really glad I’ve found this info. Nowadays bloggers publish only about gossips and internet and this is actually irritating. A good blog with interesting content, that is what I need. Thanks for keeping this web site, I’ll be visiting it. Do you do newsletters? Can not find it.

  4. I’ve been surfing on-line greater than three hours nowadays, yet I never found any fascinating article like yours. It is lovely price enough for me. In my opinion, if all website owners and bloggers made just right content as you did, the web will probably be much more helpful than ever before.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا