از زمانی که علم و صنعت رشد کرده و تحولی عظیم در جهان به وجود آمده، همچنین با پیدایش ماشین های صنعتی جهان به سوی صنعتی و ماشینی شدن رفته و یک رقابت متوسط بین صنعتگران و تولید کنندگان شکل گرفت که گروهی با این تغییر همراه نشده و از دور رقابت جا ماندن.
به عنوان مثال شرکت بزرگ نوکیا در دوره ی خود قدرت بزرگی را در دست داشته، اما با پیدایش علم، تکنولوژی و تغییر موج، دیگر نمی تواند با افکار قدیمی در بازار برای خود جا پیدا کند. 
بعد از موج صنعتی و پیدایش کامپیوتر و اینترنت جهان و کسب و کارها دگرگون شد و تحول بزرگی در جهان به وجود آمد،  همچنین کسب و کارهای جدیدی متولد شد و نحوه در آمد و مبادلات به  خود چهره جدیدی گرفت و سازمان های بزرگی  پا به عرصه رقابت گذاشتند. دنیای امروز دنیای سازمان ها است و انسان و نیروی انسانی یکی از ارزشمند ترین مهره های آن سازمان محسوب می شود.
شرکت ها برای این که به توسعه و رشد دست پیدا کنند، مستلزم این هستند که بتوانند از نیروی انسانی خود به صورت دقیق و علمی استفاده کنند، همچنین سازمان ها برای بقا نیازمند نیروهای انسانی خلاق، سازنده و نوآور هستند تا با دیدگاه های جدید و تفکر خلاقانه خود تضمین دهند که شرکت در این بازار پیشرفته، رو به زوال و نابودی نمی رود.

با پیدایش کامپیوتر و اینترنت و روند رو به رشد تبادل اطلاعات، این نظریه شکل می گیرد که دیگر نیازی به وجود منابع انسانی نباشد، چرا که کامپیوتر سریع تر و بهتر می تواند اطلاعات را دریافت و تحویل دهد و همچنین هزینه کمتری می تواند نسبت به نیروی انسانی و کارگر داشته باشد. حال چرا نیروی انسانی همچنان به عنوان یک نیروی ارزشمند و کاربردی از آن استفاده می شود؟
در واقع نمی توانیم به صورت کامل ماشین های کامپیوتری را جایگزین منابع انسانی کنیم، زیرا با پیشرفت روز افزون علم، سازمان ها برای بقا و ماندن در صحنه رقابت نیازمند افکار و ایده های تازه و سازنده هستند، در نتیجه خلاقیت نقش بسیار مهمی را در آن ها ایفا می کند.

طرز تفکر انسان، جذب اطلاعات، دریافت و یادآوری، داشتن قدرت تجزیه و تحلیل، آینده نگری و قدرت داشتن تجسم و خلق یک ایده نو را شامل می شود.

از آن جا که خلاقیت یکی از ویژگی های انحصاری انسان است و کامپیوتر در سه مرحله فعالیت، جذب و ضبط استدلال نقش دارد و نمی تواند خلاقیت را به کار برد و دست به خلاقیت و ایده ی نو و تازه زند، نیروهای انسانی همچنان می تواند رکن اصلی یک سازمان به کار آیند.

بنابراین هر سازمانی نیازمند یک مدیر خلاق خواهد بود تا بتواند گروه را برای پیشرفت آماده کند. مدیریت خلاق نمی تواند برای نو شدن از افکارهای قدیمی و سنتی بهره ببرد، بلکه باید با استراژدی و آینده نگری سبک جدید و نو را در سازمان خود خلق کند. مدیران بایستی در مجموعه خود بین کارمندان و مدیران رابطه صمیمی و دوستانه برقرار کنند، این احساس امنیت و آرامشی که بر اثر صمیمیت ایجاد می شود، سبب می شود افکار خلاقانه در ذهن آن ها شکوفا شود.

راه های افزایش خلاقیت در مدیریت

برای این که یک فرد بتواند ایده ای را کشف کند و خلاقیتی را به وجود آورد، ابتدا باید یک سری قئاعت را رعایت کند.

 1- آمادگی

در این مرحله فرد به جست و جو و جمع آوری اطلاعات می پردازد و سعی می کند آن ایده ای را که در ذهن دارد، تجزیه و تحلیل کند و جنبه های مختلف آن ایده را بررسی کرده و به ایده های مختلف دست پیدا کند. هر چند داشتن بینش درست و اینده نگری از جمله خصوصیات یک  مدیر خلاق است، اما آمادگی یعنی پیشرفت شخصی، بالا بردن و اماده کردن مهارت خود از دانش و تخصصی که بتواند در برابر تغییرات، ایده ای ناب استخراج کند، در واقع نگرشی نسبت به اینده داشته باشد و از فرصت ها بهترین استفاده را ببرد و آن چه را که به دست آورده، به جامعه عمل برساند. اکثر مدیران خلاق، فکر و ایده های مختلف را بدست می آورند و برحسب نیازهای اینده محصولی خلق می کنند، اما به شکست مواجه می شوند، چون آن قدرت اجرا کردن و عمل را ندارند و نمی توانند ایده های خود را به جامع عمل برسانند.

2- بصیرت

بعد از بررسی و ریشه یابی آن موضوع را به ضمیر ناخوداگاه خود بسپارد و آن چه را که به او الهام می شود جذب کند و راه حل های مناسب را دریافت کند. مسائل و موضوعاتی انتخاب می کند که قبلا مورد توجه قرار نگرفته باشد و فکر و ایده های بکر و ناب را انتخاب می کند.

3- آزمایش

زمانی که به جمع بندی کلی دست یافت، راه حل های مناسبی را کشف کرده و با بررسی و آزمایش به یک حمع بندی اصلی برسد، که ایا آن ایده مناسب وضع مورد نیاز جامعه و سازمان خواهد بود؟ و در نهایت یک نتیجه مناسب را انتخاب کند.
مدیر موفق، کسی است که در زمان مشکل و موانع سازمان، بتواند در لحظه راه حل مناسب را کشف و مدیریت کند، ریسک پذیر باشد و دست به کشفیات متفاوت بزند.

ویژگی های خلاقیت چیست؟

برای این که یک خلاقیت شکل گیرد، ابتدا باید دانست که ویژگی های خلاقیت چیست؟ زیرا زمانی که مدیر مجموعه ویژگی های عمل خلاقانه را بداند راحت تر و بهتر می تواند در سازمان نقش خود را انجام دهد.

1. نو باشد

هر فکری که به ذهن وارد می شود باید نو و بکر باشد، نباید در گذشته سابقه ای از آن پیدا شود. شخص خلاق نباید، یک سری اطلاعات را کپی و جمع آوری کرده و با کمی تغییر آن را ارائه دهد، به طور کلی نباید تکراری و کپی باشد. ایده باید مسائل و مشکلاتی که در مجموعه وجود دارد بر طرف کرده و شرکت را به سمت پیشرفت و هدفی خاص هدایت کند.

2. مفید باشد

ایده های خلاق باید بر اساس نیاز جامعه خلق شود، اگر ایده ای که خلق می شود بهره وری نداشه باشد، ایده به حساب نمی اید. ایده باید درصدی از نیازها را برآورده کند و تعداد زیادی از مشکلات و مسائل را برطرف کند، پس ایده نباید خصوصی و کارایی کوتاه مدت داشته باشد.

3. برای رفع عموم و موجب اثر بخشی باشد

زمانی یک  ایده شکل می گیرد که توانایی آن را داشته باشد برای برطرف کردن مسئله، راه حل های مختلفی را نشان دهد، تا بتوان از بین چند گزینه یک راه را که جنبه مثبت و اثر بخش دارد، انتخاب نمود، در واقع نباید نیاز جنبه شخصی داشته باشد، بلکه باید برای نیاز عموم و کلی خلق شود.

4. مداوم و پایدار باشد

اندیشه وقتی به مرحله عمل و اجرا در می آید، فقط در یک زمان کوتاه مورد استفاده و بهره وری قرار نمی گیرد، یک فکر آنی، موقتی و سطحی نمی باشد، بلکه در یک مدت طولانی وحتی برای چند نسل قابل استفاده می باشد، بنابراین سازمان ها برای پیشرفت، بقا و رشد نیازمند خلاقیت و نوآوری هستند و به خودی خود نمی توانند شکل بگیرند؛ بلکه داشتن یک نیروی انسانی، پویا و فعال می تواند پیشرفت را رقم بزند.