هدف گذاری

اهمیت تعیین موقعیت فعلی در دستیابی به اهداف چیست؟

اهداف از اجرای اقدامات مشخص، منظم و پیوسته تحقق می یابند، در واقع با برنامه ریزی می توانیم اهداف را به بخش‌های مشخص و گام‌های تعیین شده تبدیل نموده و به کمک این مهارت، دستاوردهای بسیاری در زندگی داشته باشیم.
هر برنامه از بخش های آغازین، میانی و انتهایی تشکیل می‌شود که هر یک از این بخش ها نیازمند زمان‌بندی است، قبل از هر حرکتی باید نقطه آغازین خود را مشخص کنیم که من دقیقا در چه جایگاه و موقعیتی در رابطه با اهدافم هستم، به عنوان مثال اگر بخواهیم از شمال به سمت جنوب به مقصد مشخص حرکت کنیم باید با استفاده از نقشه، بهترین مسیری که ما را به مقصد می رساند را مشخص کنیم و هر روز پیش از شروع حرکت، نقشه را نگاه کرده تا موقعیت فعلی خود را در نقشه تعیین کنیم.

پیش از مکتوب کردن اهداف بزرگ باید معیارها و ضوابطی به منظور سنجش میزان پیشرفت خود تعیین و برای دستیابی به هر یک از بخش های تعریف شده در برنامه، زمان مشخص کنیم.
اولین و مهم ترین معیاری که ما را در تعیین اهداف درست هدایت می کند، شناخت و ارزیابی موقعیت فعلی در زندگی است، زیرا بدون اطلاعات اصلی، مسیر و مقصد درست حاصل نخواهد شد و منجر به هدف گذاری اشتباه می شود، در نتیجه انرژی و زمان ما بیهوده صرف خواهد شد.

فریدریش هگل می گوید:هستی خاص انسان حاصل خودآگاهی است.”

همه ما به مرور زمان با کسب مهارت ها، توانمندی ها، تجارب و رفع نقاط ضعف به مجموعه ای از منابع تبدیل می‌شویم و با این تبدیل، فرصت ها و کارهای جدیدی به وجود می آید که می توانیم آن ها را به انجام برسانیم.
هر کدام از ما انسان ها اگر در شرایطی قرار گرفتیم که از وضعیت فعلی خود در حوزه ای از زندگی راضی نیستیم، هرگز نباید در آن موقعیت محصور شویم، بلکه باید با ارزیابی درست از خود، تمامی عادات و رفتارهای خود را بررسی ‌کنیم و پس از بررسی تعیین کنیم که کدام کارهای اساسی ما درست بوده است، چه کاری باید متفاوت از آن چه انجام دادیم، انجام می‌دادیم، بزرگ ترین موفقیت ها و ناکامی های ما کدامند و دلایل آن ها چه بوده، در نتیجه با جمع آوری این اطلاعات مسیر حرکت از موقعیت فعلی به سوی مقصد ایده‌آل تغییر جهت خواهد داد.

در این مرحله مشخص می کنیم که کدام کارها، رفتارها و عادات های خود را متوقف کنیم و کدام کار ها را انجام دهیم که تاکنون انجام نداده ایم، به این ترتیب اگر به اندازه کفایت خود، وقت برای ارزیابی موقعیت فعلی خود بگذاریم، در واقع چندین برابر آن در زمان و انرژی خود صرفه‌جویی کرده ایم، چرا که با این تحلیل امکان بازنگری در اهداف نیز وجود دارد و انتخاب هدف درست، نیمی از موفقیت خواهد بود.

جرج سانتایانا می گوید: ” کسانی که نمی توانند گذشته را به یاد آورند محکوم به تکرار آن هستند.”

تعیین معیارها در دستیابی به اهداف

برای دستیابی به مقصد باید تحلیل درست و صادقانه ای از مبدا خود داشته باشیم، باید خود را به درستی ارزیابی کرده و تعیین کنیم کجا هستیم و نقطه ی آغاز کجاست، از آن پس آن نقطه به عنوان معیاری جهت بررسی میزان پیشرفت ما خواهد بود، به عنوان مثال شخصی که می‌خواهد وزن خود را کاهش دهد، در وهله اول باید وزن فعلی را مشخص کند از آن پس وزن، معیاری جهت ارزیابی روند حرکت ما به سوی هدف خواهد بود.

در هر یک از اهداف ما در هر زمینه ای اعم از شغلی، مالی، عاطفی و سلامتی باید ارزیابی دقیق از وضعیت فعلی داشته باشیم تا آن را مبنا و معیار سنجش عملکرد خود در جهت دستیابی به اهداف قرار دهیم، توجه به معیارها عملکرد ما را به میزان قابل توجهی بهبود خواهد بخشید، به عنوان مثال اگر هدف ما افزایش دو برابری درآمد سالانه باشد، نباید درآمد سالانه فعلی را مبنا قرار دهیم، بلکه درآمد ساعتی در آن سال را باید محاسبه کرده و آن گاه بررسی کنیم که چگونه و با انجام چه کاری می‌توانیم درآمد ساعتی خود را دو برابر کنیم، می‌بینیم که چگونه با معیار درآمد، خود را مجاب به عملکرد بهتر و موفقیت‌های بیشتر خواهیم کرد.

 ارزیابی سطح مهارت ها و توانمندی ها

ارزیابی مهارت ها و توانایی ها نشانه ی اهمیت تعیین موقعیت فعلی

با توجه به سطح دانش و مهارت ها می توانیم موانع امروز خود را کنار بگذاریم و در مسیر جدیدی برای دستیابی به آینده ای ایده آل حرکت کنیم، نکته حائز اهمیت این است که قبل از هر اقدامی برای تغییر مسیر باید سطح مهارت ها و توانایی های خود را بسنجیم و در صورتی که نیاز به تقویت بیشتر این مهارت ها بود برای آن برنامه ریزی و زمان بندی کنیم.
برای این منظور باید ببینیم در مسیر جدید چه فرآیندها و بخش‌های مهم و حساسی وجود دارد که در موفقیت ما در آینده تأثیرگذار هستند، به طور مثال اگر هدف ما راه اندازی کسب و کار جدید باشد، باید بخش های اصلی  و مهم این کسب و کار را شناسایی کنیم و مهارت و امکانات مرتبط با هر فرایند را بسنجیم و اگر نیاز به تکمیل کردن آن دانش و مهارت است قبل از هر اقدامی به تقویت آن بخش بپردازیم. اگر فقط در یکی از مهارت های کلیدی برای شغل جدید ضعیف باشیم این موضوع به شدت نقش تعیین‌کننده‌ای در عدم پیشرفت ما خواهد داشت، پس باید مهارت های سطح عالی خود را که در موفقیت شغلی ما نقش اصلی دارند، مشخص کنیم و همچنین مهارت‌های ضعیفی که در عملکرد سایر مهارت های عالی نیز تأثیرگذار هستند را بیابیم و در پی تقویت آن ها باشیم.

سازگاری با محیط و شروع از نقطه صفر

چارلز داروین می‌گوید:” تنها قوی‌ترین و هوشمند ترین موجودات به بقای خود ادامه نمی دهند، بلکه موجوداتی به بقای خود ادامه می‌دهند که بتوانند خود را با محیط سازگار کنند.”
در قرن بیست و دوم که جهان به واسطه ی توسعه تکنولوژی و وجود بازارهای رقابتی در سطح ملی و بین‌المللی به سرعت در حال تغییر و تحول است، بخش اعظمی از دستاورهای کنونی ما آثار خود را از دست داده اند،بر اساس پژوهش های صورت گرفته بیش از ۷۰ درصد موفقیت کنونی ما که نتیجه اهداف و تصمیمات گذشته بوده با سپری شدن زمان و تغییر شرایط نه تنها آثار مثبت خود را از دست داده اند، بلکه مشاهده می کنیم که در برخی بخش ها مسیر طی شده، مسیر نادرست بوده است، از این روی آن چه که حائز اهمیت است، این است که در برابر این تحولات و تغییرات گسترده باید انعطاف پذیر بوده و برای حفظ روند، رشد و پیشرفت در برنامه ها و فعالیت های خود بازنگری کنیم.
در این مرحله که می‌خواهیم با اقدامات اصلاحی، آینده بلند مدت خود را بار دیگر خلق کنیم، باید با تفکر از نقطه صفر به این سوال مهم پاسخ دهیم که با دانش و درکی که امروز از خود و جهان اطراف خود دارم کدام کار و فعالیت کنونی من به صلاح نبوده و ترک آن به نفعم خواهد بود؟ در واقع باید ببینیم کدام کار یا فعالیت است که اگر دانش و اطلاعات امروز را داشتیم سراغ آن نمی رفتیم.

تفکر از نقطه صفر در تمامی زمینه های مالی، سلامتی، شغلی و روابط کاربرد دارد، پاسخ به این سوالات به شجاعت و صداقت زیادی نیاز دارد تا اشتباهات خود را ببینیم و اقرار کنیم، اما با پاسخگویی به آن‌ها که منتج به اصلاح فرایند و یا ترک موقعیت فعلی در زمینه خاص می‌شود، از ضررهای آتی پیشگیری شده و شرایط متفاوتی را تجربه خواهیم کرد، به طور مثال، در رشته ای که تحصیل کرده‌ایم اگر دانش و علم امروز خود را داشتیم آن را انتخاب می کردیم؟  آیا شریک کاری فعلی که داریم اگر علم و اطلاعات امروز را در گذشته داشتیم، او را انتخاب می کردیم؟  آیا سرمایه گذاریی که انجام داده ایم، اگر علم و دانش امروز را در گذشته کسب می‌کردیم آن سرمایه‌گذاری را انجام می دادیم؟ با این گونه سوالات می توانیم تمامی جنبه های زندگی خود را بررسی نموده و در صورتی که پاسخ هر سوال مثبت باشد، باید به دنبال سریع ترین و بهترین راهکار برای جلوگیری از ادامه فعالیت باشیم.

پیتر دراکر، پدر علم مدیریت، این فرایند را “ترک کردن خلاق” می نامد. باید این سازگاری و انعطاف را داشته باشیم که هر کار و فعالیتی که سودی ندارد آن را ترک کنیم و در راستای دستیابی به اهداف بزرگ و عمده خود، این آمادگی وجود داشته باشد که خود را در موقعیت صفر قرار داده و زندگی را از نو شروع کنیم.
تصمیمات و دستاوردهای گذشته که اکنون بسته به تغییرات محیطی و شرایط جامعه دیگر بازدهی مناسب را ندارند، نباید مانع تحولات و رشد ما شوند و ما را از دستیابی به آینده ای شادتر و موفق تر باز دارند.
این صداقت، شجاعت و صبوری در ما باید وجود داشته باشد تا خود را دوباره بیابیم و در مسیر جدید زندگی حرکت کنیم، این کار مشابه این است که یک شبه ناگهان شغل خود را از دست داده باشیم و دوباره مجبور باشیم شغل جدیدی بدست آوریم و یا خلق کنیم، باید با خود فکر کنیم با این مهارت ها و دانشی که داریم اگر امروز بخواهیم شغل جدیدی انتخاب کنیم به سمت چه شغلی می رفتیم؟

چگونه با شناسایی وضعیت فعلی در حل مسأله، اهداف محقق می شوند؟

حل مسأله یکی از مهارت های کلیدی است که دستیابی به آن احتمال رسیدن به اهداف را به میزان قابل توجهی افزایش می دهد. این مهارت در تصمیم‌گیری بهتر و در نتیجه کیفیت زندگی بهتر تأثیر بسزایی دارد.
در مسیر دستیابی به اهداف با بروز موانع، مسأله به وجود می آید. حل مسأله فرایندی است که بر موانعی که در مسیر دست یابی به اهداف بر سر راه ما قرار می گیرند، غلبه می کند.
مراحل حل مسئله، شامل شناسایی وضعیت فعلی، مسیر و وضعیت مطلوب می باشد”، برای این که از مسیر درست به وضعیت مطلوب برسیم نیازمند شناخت دقیق وضعیت فعلی هستیم، در صورتی که اطلاعات درستی از وضعیت فعلی نداشته باشیم شناخت مسئله نیز به درستی صورت نمی‌گیرد و در نتیجه به حل مسئله نیز نخواهیم رسید. در واقع تحلیل موقعیت فعلی اولین قدم در حل مسئله است.

ارل نایتینگل می گوید: “مسأله شما این است که فاصله میان جایی را که هم اکنون در آن قرار دارید و هدف هایی را که می خواهید به آن برسید پل بزنید.”

Rate this post
نمایش بیشتر

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا