تاریخچه نظریات روانشناسی

تعریف درونگرایی و برونگرایی چیست؟ نظریه روانشناختی یونگ

درونگرایی و برونگرایی در نظریه یونگ چیست؟ در این مقاله به درونگرایی و برونگرایی در نظریه یونگ می پردازیم.

در درس قبل از دوره ی نظریات روانشناسی سایت توانا به بررسی زندگینامه ی کارل گوستاو یونگ و تفاوت دیدگاه این روانشناس با زیگموند فروید در تعریف ناهشیار و همچنین اصول بنیادی از دیدگاه یونگ پرداخته شد. در این درس به تعریف تیپ های روانشناختی از دیدگاه یونگ پرداخته می شود.

 

درونگرایی و برونگرایی در نظریه یونگ و کاربرد آن

 

درونگرایی و برونگرایی در نظریه یونگ

از نظر کارل یونگ، نحوه ی نگرش و تفکر و ادراک انسان ها از محیط پیرامون توسط دو نگرش برون گرایی و درون گرایی آن مشخص می شود.

 یونگ دریافت که هر یک از افراد به صورت ناخودآگاه به یکی از این دو رویکرد تمایل بیشتری دارند و بطور غریزی به سمت یکی از آن ها کشیده شده و مطابق با آن رویکرد رفتار می کنند.

 

درونگرایی و برونگرایی در نظریه یونگ و کاربرد آن

 

ریشه ی کلمه ی برون گرایی “اکستروس” و همچنین ریشه ی کلمه ی درون گرایی ” اینترو” می باشد که در این رویکرد افراد برونگرا به سمت دنیای بیرون و افراد درون گرا نیز به سمت دنیای درون تمایل بیشتری نشان می دهند.

 

برون گرایی چیست؟

افراد برونگرا به صورت کلی افرادی اجتماعی هستند که به دنیای بیرون علاقه بیشتری از خود نشان می دهند که این هم نقطه قدرت و هم نقطه ی ضعف آن ها است.
افرادی که از رویکرد برون گرایی استفاده می کنند به مردم علاقه ی زیادی دارند و اغلب اوقات خود را در کنار انسانهای دیگر می گذرانند. برون گراها به راحتی می توانند خودشان را با محیط بیرون وقف دهند و سازگاری نسبی را برای خود ایجاد کنند و اگر که این ویژگی در آن ها خیلی تعریف شده باشد نیز می تواند از آن ها فردی سازد که برای هماهنگی با هر محیطی تغییر رنگ دهند. بطور کلی افراد برون گرا افرادی هستند که بیشتر به دنیای بیرون کشیده شده و گاهاً نیز از خود و شرایط بدنیشان غافل می شوند.

 

درون گرایی چیست؟

بر خلاف برون گراها، افراد درون گرا بیشتر ترجیح می دهند که ساکت باشند و موقعیت های آشنا را به موقعیت های نا آشنا ترجیح می دهند . اغلب خجالتی هستند و کناره گیری را پیشه می کنند . این دسته از افراد به گفتگوی درونی با خود بیشتر اهمیت داده و زمان های زیادی را به تفکر درونی می پردازند.

هر چند که از نظر افراد برون گرا،درون گراها خود شیفته جلوه می کنند و گاها نیز برچسب افسرده خویی بر آن ها می زنند، در حالی که انسان های درون گرا به دنیای درون خودشان علاقه ی زیادی دارند و این رویکرد رفتاری آن ها می باشد.

به طور کلی تمامی افراد هر دو گرایش را در خود دارند که یکی ازاین رویکردها در آن ها بارزتر می باشد و در زمان لزوم نیز رویکرد مغلوب می تواند خود را نمایان سازد و یا این امکان نیز وجود دارد که فرد برون گرا جذب فردی درون گرا نیز شود.


مقاله پیشنهادی: کدام تیپ شخصیتی بهتر می فروشند؟ اگر فکر می کنید برونگرا ها، در اشتباهید!


کارکردهای درونگرایی و برونگرایی در نظریه روانشناختی یونگ

همانطور که بررسی شد یونگ دو رویکرد درون گرا و برون گرا را به جامعه ی علمی مطرح کرده و در ادامه ی نظریاتش به چهار کارکرد روانشناختی نیز اشاره کرد که به ادراک ما اشاره دارند و این کارکردها را: حس، شهود، تفکر و احساس نامید.

 

درونگرایی و برونگرایی در نظریه یونگ و ترجیحات موجود در ان

 

به طور کلی حس و شهود از فرایندهای عقلانی پیروی نمی کنند، به عنوان مثال حس تجربیات را از طریق حواس می پذیرد اما ارزیابی نمی کند و تفکر و احساس نیز جزو کارکردهای عقلانی محسوب می شوند که پدیده ها را مورد ارزیابی قرار می دهند.

 

تیپ های مشتق درونگرایی و برونگرایی در نظریه یونگ

با ترکیب کارکرد ها و رویکردهای برون گرا و درونگرا هشت تیپ روان شناختی بوجود می آید که آن ها را: 
تیپ های برون گرای متفکر، درون گرای متفکر، برون گرای احساسی، درون گرای احساسی، برون گرای حسی، درون گرای حسی، برون گرای شهودی و درون گرای شهودی 
می نامند که به شرح آنها پرداخته می شود.

 

کارکرد متفکر

متفکران توجه کمتری نسبت به احساس ها و عواطف خود و یا دیگران داشته و علاقه زیادی به نظم دادن امور دارند.

تیپ های برون گرای متفکر افرادی هستند که بسیار به قوانین پایبند بوده و به حقایق ایمان دارند. این دسته از افراد عموما خشک به نظر می رسند و می توانند به مدیران خوبی در جامعه تبدیل شوند. از ایرادات این دسته از افراد می توان به عقاید صفر یا صد آن ها اشاره کرد که گاها نیز متعصبانه با عقایدشان برخورد می کنند.

بعد دیگری از افراد متفکر نیز وجود دارند که درون گرای متفکر نامیده می شوند. این دسته از افراد آنچنان به اندیشه، نظریات و افکار تمرکز دارند که گاهاً گوشه نشین هستند و از جمع کناره گیری می کنند. این دسته از افراد احساس در ناخودآگاهشان مدفون شده است و کاملا سرد بنظر می رسند و اما اگر که احساساتشان فوران کند دیگر کسی آن ها و یا رفتارهایشان را نمی شناسد.

 

کارکرد احساس

احساسی ها کلا به مقایسه ی حال و خاطراتشان می پردازند. تیپ برون گرای احساسی بطور کل افرادی عاطفی هستند که بسیار مردمی بوده و در موقعیت های عمومی راحت برخورد می کنند و به عقاید دیگران نیز اهمیت می دهند. از لحاظ روانشناختی اگر این طیف در افراد پر رنگ شود می تواند افرادی “نمایشی” بسازد که سعی در جلب توجه دیگران داشته باشند.

در طیف دیگر افراد درون گرای احساسی وجود دارند که احساسات عمیقی را تجربه می کنند که تنها به دوستان مورد اطمینانشان بروز می دهند. این افراد تودار و نفوذ ناپذیرند . آن ها  بسیار پرعمق بوده و از اصول اخلاقی خود پیروی می کنند.

 

کارکرد حس

افرادی که از این رویکرد استفاده می کنند نیز دو تیپ شخصیتی دارند که در تیپ برون گرای حسی افرادی واقع گرا وجود دارد که دنیا را به همان صورتی که هست قبول دارند. این افراد به تجربه کردن چیزهای جدید علاقه نشان داده و با شرایط بیرونی نیز سازگاری می شوند.

افراد درون گرای حسی نیز افرادی آرام و پر توجه به تمامی ریز نکات پیرامون می باشند. این افراد می توانند استعدادهای شگرفی نیز در زمینه ی هنر از خود بروز دهند و مانند تمامی تیپ های درون گرا در ظاهر خشک و سرد به نظر می رسند.


مقاله پیشنهادی: چگونه علاقه و شغل مناسب خود را پیدا کنیم و بشناسیم؟ – دوره استعدادیابی


کارکرد شهود

تیپ های برون گرای شهودی افرادی خلاق و مد گرا هستند که از فرصت های پیش رو تمامی استفاده را می کنند. از طرف دیگر افراد درون گرای شهودی نیز افرادی خیال پرداز و گوشه گیر هستند که به مادیات و یا گاها نیازهای فیزیولوژیکی انسان کم توجه هستند که اغلب تماس کمی با واقعیت برقرار می کنند.

 

Rate this post
نمایش بیشتر

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا