دانستنی های ازدواج

مهارت ارتباطی زوجین

ارتباط مؤثر همسران، ارتباطی است که در آن هر یک از زوجین پیام یک دیگر را همان طور که مقصود و منظور طرف مقابل است دریافت کنند. برای مثال مردی تصمیم دارد به همسرش بگوید که دوستش دارد به همین خاطر هنگام رفتن به سرکار متوجه خاک روی میز می شود به ذهنش می رسد به جای این که همسرش را مطلع کند روی میز با خاک یک قلب بکشد و به جای گفتن دوستت دارم یک قلب می ‌کشد. اما وقتی همسرش آن را می بیند فکر می‌کند که همسرش در حال اعتراض نسبت به کثیفی منزل است! بسیاری از بحث ها و اختلافات خانوادگی ناشی از نداشتن مهارت های ارتباطی زوجین از قبیل درست صحبت نکردن و عدم توانایی در رساندن مفهوم و منظور افراد است. همین موضوع باعث به وجود آمدن مشکلات زیادی در زمینه ی مهم ارتباطی شده است به خصوص برای زوج های جوانی که از فرد و خانواده ی او شناخت عمیقی ندارند و اگر کوچک ترین مسئله یا اختلافی پیش بیاید باعث بروز دعوای شدیدی می شود. اما این اختلافات را چگونه باید کنار بگذاریم و ارتباطات را بیش تر از قبل تقویت نماییم؟ برای مثال: هنگام گفت و گو زمان مناسب برای گفت و گو را انتخاب کنیم چون هنگامی که همسر ما ذهنش آرام است و تمرکز بیش تری دارد بهتر می تواند مقصود و منظور ما را درک کند. یا مثلا حرف‌ های همسرمان را خلاصه کنیم چون این کار کمک می ‌کند که متوجه شویم درست فهمیده ایم یا خیر و این گونه همسرمان متوجه می شود که ما به حرف هایش گوش داده ایم. ارتباطات مؤثر باعث شکوفایی اشخاص و بهبود کیفیت زندگی می شود. در این میان مجهز بودن همسران به مهارت های ارتباطی مایه ی سازگاری و رضایت آن ها می شود. هم چنین لازم به ذکر است دانستن مهارت‌ های ارتباطی برای همه لازم است، چون یکی از نیاز های اصلی ما در طول زندگی برقرار کردن ارتباط با دیگران است. پس باید این مهارت را بیاموزیم

مهارت ارتباطی زوجین و زوجی در کافه

هنگامی که دو نفر تصمیم می گیرند با هم ازدواج ‌کنند و پیشینه ی کاملاً متفاوت و سبک زندگی  متفاوت از هم دارند، احتیاج دارند آگاهی و شناخت از مهارت ‌های برقراری ارتباط با همسر خود داشته باشند. هم چنین دو نفر که قصد دارند با هم ازدواج کنند، به دلیل دارا بودن خصوصیات خانوادگی و ژنتیکی کاملاً متفاوت، لازم است هم دیگر را بشناسند، بنابراین قطعا باید بتوانند با هم ارتباط برقرار کنند. حقیقت این است که در جامعه ما مهارت ‌های ارتباطی آموزش داده نشده و اطلاعات ما در این زمینه بسیار کم و محدود است و هر آن چه امروز در این زمینه داریم، دست به دست از خانواده ‌های گذشته به ما رسیده است. اما مهارت های برقراری ارتباطی که از گذشتگان خود آموختیم برای زمان دیگری بوده و امروزه کارایی زیادی ندارد. یا هم چنین یکی از معمول ترین اشتباهات مردم در آموزش مهارت های ارتباطی همسران این است که تصور می کنند برای بهبود مهارت ارتباطی زوجین می توانند توصیه های مشابهی را برای اشخاص مختلف به کار بگیرند یعنی با خودشان فکر می کنند و به این نتیجه می رسند که اگر ارسال پاسخی خاص به پیامی خاص از طرف فرد خاصی نتیجه مطلوب داد حتما برای فرد دیگری هم همین نتیجه را به دنبال دارد. اما باید بدانند در آموزش مهارت های ارتباطی افراد با یکدیگر متفاوت هستند و باید روش های مختلفی را برای ارتباط برقرار کردن در نظر بگیرند. این مسئله در ارتباط بین زوجین نیز باید در نظر گرفته شود. هم چنین به همین منظور تمامی زوجین باید در کارگاه های آموزشی شرکت کنند و مهارت های ارتباطی را بیاموزند.

مهارت ارتباطی زوجین و زوجی سر کلاس

کسی که مهارت های ارتباطی داشته باشد در چند زمینه برای او مفید است؛ اول این که یکی از این موارد انتخاب صحیح همسر آینده است زیرا کسی که مهارت ارتباطی آموخته باشد به خودشناسی رسیده و قطعا دیگران را نیز به خوبی می تواند بشناسد و در تطبیق خواسته ‌های خود با ویژگی ‌های دیگران راحت‌ تر است. دوم این که وقتی کسی انتخاب درست داشته باشد، حقیقتا برای او مسیر ها هموارتر خواهد بود و خیلی از اختلافات را بدون این که جدی شود می تواند حل کند. هم چنین یک کارشناس مسائل خانواده نقش والدین در آگاهی ‌بخشی به زوجین را پر رنگ دانست و اظهار کرد: یقینا والدین نقش بسیار زیادی در مهارت‌ های ارتباطی فرزندان‌ شان دارند و از طرفی لازم است مسئولان نیز کارگاه‌ های آموزشی برای آگاهی بخشی به زوجین برگزار کنند و به این امر مهم توجه بیش تری نشان دهند. هم چنین بررسی کردن زندگی زوجین موفق و نا موفق نشان می دهد که «چگونگی ارتباط»، یکی از وجوه بسیار مهم در تمایز میان این دو گروه است.

عوامل زیادی در برقراری ارتباط نادرست بین زوجین موثر است از جمله:

1پیش زمینه ها:

یکی از راه های شناخت افراد، مشاهده ی گفت و گو و تعامل آن ها با والدین خود و دیگر اعضای خانواده است و هم چنین نوع رفتاری که در خانواده ی اصلی شخص، می بینیم باعث می شود اطلاعات زیادی از پیش بینی نحوه ی رفتار وی بعد از ازدواج در اختیار ما قرار بگیرد. مثلا اگر شخص با خانواده اش صادقانه برخورد می کند به احتمال زیاد بعد از ازدواج نیز رفتار او با همسرش هم همین گونه خواهد بود و اگر پر از اختلال و تعارض است احتمالا همان الگو را در زندگی مشترک به کار خواهد برد.

2تفاوت های جنسیتی:

بین سبک ارتباطی مردان و زنان فرق هایی وجود دارد که نشناختن آن سبب بروز سوء تفاهم و یک سری اختلافات می شود. مثلا مردان کم تر گوش می دهند و بیش تر روی پاسخ دادن و صحبت کردن تمرکز دارند. در حالی که زنان هم بهتر گوش می دهند و درباره ی مسائل شخصی خود راحت صحبت می کنند. یا مثلا مردان علاقه کم تری دارند که درباره ی احساساتشان صحبت کنند مخصوصا احساسات منفی شان اما زنان پس از تجربه ی احساسات منفی علاقه دارند که راجع به آن صحبت کنند.  مردان تمایل دارند که وقتی مشکلی برایشان به وجود آمد با سکوت به دنبال راه حل باشند ولی زنان دوست دارند که راجع به مشکل با همسرشان صحبت کنند و با هم مشکل را حل کنند. پس از آن جایی که موضوع تفاوت های جنسیتی می تواند توجیهی برای تفاوت سبک ارتباطی بین زنان و مردان باشد بهتر است که این تفاوت ها نادیده گرفته نشود.

3وضعیت خُلقی و هیجانی:

وضعیت خُلقی و هیجانی تأثیر بسیار مهمی در ارتباطات دارد. مثلا هنگامی که زوجین در شرایط خلقی منفی مثل نگرانی، عصبانیت، غم، اضطراب و خستگی قرار می گیرند، بیش تر ممکن است که کار ها و حرف های همسرشان را به صورت منفی دریافت کرده و حرف های معمولی و حتی مثبت همسر را نیز به اشتباه درک کنند. پس پیشنهاد می شود که اگر در وضعیت خلقی مناسبی نیستید به آن اعتراف کنید.

4باور ها و انتظارات:

همان طور که می دانید طرح واره ها و باورهای غیر منطقی بر هم زننده ی کارکرد خانواده و سازگاری زناشویی هستند. مطمعنا باور های مثبت درباره ی خود و زندگی به ارتباطی می انجامد که رضایت و شادی را به همراه می آورد. از جمله نگرش هایی که به زندگی مشترک و رابطه زناشویی لطمه وارد می کنند: همه ی مردها یا همه ی زن ها غیر قابل اعتماد هستند، همسرم باید بداند من چه خواسته و چه احساسی دارم و لازم نیست درباره اش با او صحبت کنم و نظیر این ها.

ما در این مقاله سعی کرده ایم تعدادی از تکنیک های ارتباطی مهارت زوجین را برای شما گردآوری کنیم:

تا جایی که امکان دارد از کلمات (همیشه و هرگز) استفاده نکنیم

یکی از مهارت های ارتباطی زوجین این است که در حرف هایمان از کلمات همیشه و هرگز استفاده نکنیم. همان طور که واقفید “حرف” درد زیادی دارد گفتن بعضی از کلمات و جملات سال های سال مثل خوره مغز و روح آدمی را از درون نابود می کند. بعضی از افراد متوجه نیستند حرف هایشان چه آثار مخربی بر روحیه اطرافیانشان بر جای می گذارد و هر چه می خواهند به زبان آورده و ضربه ای که ممکن است به طرف مقابلشان وارد شود برای شان اهمیتی ندارد. زخم برخی حرف ها و جمله ها به قدری عمیق هستند که با یک معذرت خواهی هم ترمیم نمی یابند.

زنی که از شوهرش ناراحت است

چرا سعی نمی کنیم با حرف های قشنگ شخصیت انسان ها را تقویت کنیم و موجب پیشرفت آن ها شویم؟ اگر در حال صحبت با همسرمان هستیم باید حواسمان باشد هیچ وقت از جمله های “تو همیشه” یا “تو هرگز” استفاده نکنیم. مثل جملاتی از قبیل تو هرگز به من اهمیت نمی دهی یا تو همیشه خود خواه بودی  یا مثلا تو هرگز به من گوش نمی دهی و نظیر این ها. در استفاده از کلمات نظیر «هرگز» و «همیشه» دقت کنیم. اگر کسی به ما بگوید «تو همیشه دیر می ‌رسی» چه احساسی پیدا می‌کنیم؟ چون به کار بردن این جملات مانند این است که ما به همسرمان اعلام جنگ کرده ایم. کلمه «هرگز» محدودیت های فوری در زندگی ما ایجاد می کند و هم چنین باعث از بین بردن فرصت ها در زندگی می شود. پس از همین لحظه و اکنون تصمیم بگیرید که هیچ وقت از این کلمات استفاده نکنید و حرف هایتان را مثبت بیان کنید تا تاثیر بیش تری در طرف مقابلتان داشته باشید.

رشته کلام همسرمان را پاره نکنیم

یکی از مهم ترین نکات در مهارت ارتباطی زوجین این است که رشته ی کلام همسرمان را پاره نکنیم. بی احترامی فقط داد و فریاد زدن بر سر دیگران یا فحش دادن به آن ها نیست. این که وسط حرف دیگران هم بپریم یک نوع بی احترامی محسوب می شود. زمانی که در حال صحبت با همسرمان هستیم بگذاریم او کاملا حرف هایش را بزند، کمی صبور باشیم و اجازه بدهیم صحبت هایش تمام شود. هنگامی که حرفش را قطع می کنیم او را عصبانی می کنیم و به وی این احساس را منتقل می کنیم که به حرف هایش گوش نمی دهیم و برایش ارزش قائل نیستیم. وقتی زوجین برای صحبت های یکدیگر گوش شنوا نداشته باشند، از احتیاجات و نیازهای هم بی خبر می مانند. هم چنین وقتی اجازه نمی دهیم جمله ‌اش تمام شود، ممکن است نتیجه ‌گیری غیر واقعی و شتاب زده بکنیم. حتی اگر با بخشی از صحبت های همسرمان و یا کل صحبت او موافق نیستیم، متمرکز بمانیم، توجه کنیم، دقت کنیم و ارتباطمان را قطع نکنیم. تمام ذهن و هم چنین تمرکز خود را بر هدف کلیدی اصلی که ارتباطی صادقانه و راستین است، حفظ کنیم. امکان دارد هر چقدر تلاش کنیم نتوانیم این رفتار خود را کنترل نمائیم در این زمان خوب است بگوییم «نوبت صحبت به من هم بده چون فکر می کنم حرف‌ های غیر منصفانه می‌زنی ولی خوب ادامه بده» در این صورت ما به اندازه ی کافی اعتراض خود را بیان می‌کنیم و احساس خود را مطرح می سازیم. زیرا اعتراض به اندازه ی کافی کوتاه است و طرف مقابل را عصبانی نمی‌کند و می‌تواند به حرف زدن ادامه دهد.

حرف همسرمان را به زبان خودمان خلاصه کنیم

مهارت ارتباطی زوجین و زوجی در حال گفت و گو

یکی از متخصصین در زمینه ی مهارت های ارتباطی زوجین می‌ گوید وقتی همسرمان قصد دارد احساسش را با ما در میان بگذارد سعی کنیم سخن وی را با عبارات خودمان خلاصه کنیم تا بفهمیم منظور او را متوجه شده ایم و بعد از او سوال کنیم آیا درست می ‌گویم؟ در این صورت هر دو به حرف های یکدیگر گوش داده اید. هم چنین این نوع گفت و گو به همسرمان کمک می کند تا متوجه شود برای ما مهم است که منظور اصلی او را درک کنیم. مهارت خلاصه به ما کمک می کند تا مطمئن شویم که مفهوم و مقصود طرف مقابلمان را همان گونه که هست درک کرده ایم. برای خلاصه کردن این نکات را انجام دهیم:

 1-چیزی را که به عنوان نظر همسرمان شنیده ایم با بیان خود عینا تکرار کنیم.

2-از همسرمان بخواهیم خلاصه ای را که برایش بازگو می کنیم تأیید یا تصحیح کند. اگر خلاصه مان را با جمله ای که نشان دهنده هدف و قصد ما از خلاصه سازی است شروع کنیم بسیار راه گشاست.

سعی کنیم از این تکنیک سود ببریم و بپذیریم که گوش دادن به حرف‌ های همسر از اهمیت بسیار مهمی برخوردار است.

از ذهن خوانی پرهیز کنیم

یکی از خطا های ارتباطی ذهن خوانی است. ذهن خوانی یعنی ما برداشت‌ های خود را به دیگران نسبت می‌دهیم، تصور می‌کنیم مردم چگونه فکر می‌کنند، چه می ‌خواهند بکنند و چه احساسی دارند. به جرأت مي توانیم بگوییم كه بخش عمده سوء تفاهم ها و اختلافاتي كه بين اشخاص مختلف و زوجین روی می دهد، بخاطر همين خطاي ذهن خواني است. به همین منظور بايد این کار را متوقف كنيم، چرا كه باعث مي شود در روابط خود با دنيا و آدم هاي اطراف، حقيقت را آن گونه كه هست نبينيم و فقط چيزهايي را ببينيم كه ذهن ما آن ها را مي سازد. توقف ذهن خواني به معناي مثبت و زیبا ديدن دنيا و اتفاقات آن و رها سازي خيال بافي هاي بي اساس و منفي است. ذهن خوانی می‌ تواند کاملا تحریک کننده و خشم برانگیز باشد. مثلا بیان کردن جملاتی مانند: تو دوستان مرا نمی‌پسندی، تو از مسئولیت فرار می‌کنی و… به کار بردن چنین عباراتی از این قبیل می‌تواند مانع گفت و گوی منطقی شود. توجه داشته باشید که اشخاص دوست ندارند که برای فهمیدن منظورشان به حدس و گمان متوسل شوید و حدس اشتباه ممکن است آن ها را شدیدا ناراحت کند و این اتفاقی است که اکثرا روی می دهد. پس بهتر است ذهن خواني را متوقف كنيم و بدانيم كه ما فقط حق داريم مالك افكار و ذهن خود باشيم و نه افراد ديگر و نه حتی همسرمان. به ذهن خود نيز این اجازه را ندهيم رفتار و واكنش هاي ديگران را تفسير و تحلیل كند.

Rate this post
نمایش بیشتر

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا