هدف گذاری

چگونه به اهداف بلند مدت زندگی دست یابیم؟

آیا برای شما پیش آمده که هدف متعالی در نظر گرفته باشید ولی توان دستیابی به آن را در خود نبینید؟ یا برای مدتی حرکت به سمت هدف بزرگ را آغاز کرده باشید، اما در میانه راه از تحقق آن مایوس و ناامید شده باشید؟

باید بگوئیم یکی از فاکتورهای مهم در تعیین هدف، چالش برانگیز بودن آن است، در واقع هدف باید ما را وادار به خروج از ناحیه امن کند، پس باید اهداف بزرگ، واقعی و دور از دسترس تعیین کنیم، به طوری که در رسیدن به آن تردید داشته باشیم، در این صورت بخش بزرگی از مغز درگیر این چالش می شود و درصد موفقیت افزایش می باید.

آنتونی رابینز می گوید: ” مردم تنبل نیستند، آن ها در واقع اهداف ضعیفی دارند که به آن ها الهام نمی‌بخشد.”

ممکن است بپرسید، حال که هدفی تا این اندازه بزرگ و دور از دسترس در نظر گرفتیم چگونه باید به آن دست یابیم؟

کنفوسیوس می گوید: “یک سفر هزار فرسنگی با برداشتن قدم اول شروع می شود.”

چگونه اهداف کوتاه مدت تحقق می یابند؟

یکی از راهکار های اصلی و مهم در تحقق اهداف بلند مدت، تبدیل یک هدف بزرگ به چندین هدف کوچک، در دسترس و قابل اندازه گیری می باشد، در واقع با تمرکز بر اهداف کوتاه مدت و تحقق آن ها در بازه زمانی مشخص به اهداف بلند مدت خواهیم رسید.

اهداف کوتاه مدت، همان طور که از نام شان پیدا است بازه زمانی کوتاه همانند یک روز، یک هفته، یک ماه و یک سال را شامل می شوند و در صورتی که به درستی تعیین شوند، می توانند گامی مهم و موثر در دستیابی به اهداف بلند مدت باشند.
بدون اهداف کوتاه مدت، مسیر هدف گنگ و تاریک است، در صورتی که هدف بلند مدت ما رشد دهنده باشد با دستیابی به هر هدف کوتاه مدت، فرد دستخوش تغییر و بهبود شده و به نسخه بهتری از خود تبدیل می شود. در ادامه پارامترهای موثر در تحقق اهداف کوتاه مدت را بررسی می کنیم.

پاداش شگفت انگیز مغز

با تحقق اهداف کوتاه مدت، دوپامین که یک پیام رسان موثر در مغز است به میزان زیادی در بدن ترشح می شود و احساس شادی و رضایت در فرد به وجود می آید، در نتیجه انگیزه، انرژی و تمرکز جهت تحقق اهداف بعدی افزایش می یابد، بر اساس نظریه روانشناسان، با انجام درست هر کاری از جمله کوچک ترین آن ها همانند مرتب کردن تخت خواب تا بزرگ ترین اهداف زندگی، مغز به عنوان پاداش دوپامین ترشح می کند که از نظر روانی این رضایت خاطر، چون سوختی جهت حرکت در مسیر هدف خواهد بود.
خوب است بدانیم هر چه کار مهم تر و موثرتری را به انجام برسانیم مغز دوپامین بیشتری را در بدن جاری می کند که اشتیاق و آرامش بیشتری را در طول مسیر خواهیم داشت، در واقع افرادی که اغلب موفقیت های کوچک در جهت اهداف بزرگ دارند، اشتیاق، خلاقیت و انگیزه یادگیری بیشتری در ادامه مسیر خواهند داشت. تحقق اهداف کوتاه مدت، موجب افزایش اعتماد به نفس، بهبود نگرش فردی، افزایش تمرکز و سطح انرژی شده، در نتیجه بهبود فردی را به دنبال خواهد داشت.

ایجاد عادت اتمام کار

همه افراد می خواهند به خواسته های خود برسند و احساس موفق بودن داشته باشند، اما باید بدانیم ما زمانی می توانیم به موفقیت برسیم و اهداف خود را محقق کنیم که عادت کنیم کارهای خود را تمام و کمال به انجام برسانیم، با ایجاد این عادت، همیشه اقدامات خود را تا انتها پیگیری می کنیم. انجام اقدامات روزانه و هفتگی و به اتمام رساندن آن ها، نیروی انگیزه و اراده جهت دستیابی به اهداف را تقویت خواهد کرد و بالعکس ناتمام ماندن کارها باعث ایجاد استرس و عدم تمرکز و هدر رفت انرژی خواهد شد.

ایجاد عادت نظم و انضباط

نظم و انضباط یک عادت موثر در موفقیت است، زمانی که اقدامات با نظم، ترتیب و طبق برنامه انجام می شوند، بازدهی و اثربخشی افزایش می یابد، اغلب افراد کم و بیش تاثیر شگفت انگیز نظم را در امور مختلف شغلی، خانواده، تحصیلی و دیگر بخش ها تجربه کرده اند و پذیرای این اصل در زندگی هستند.

هر یک از ویژگی های فردی، پیامدهای مطلوبی به دنبال دارند، اگر نظم و ترتیب را به عادت و ویژگی خود تبدیل کنیم، موجب افزایش روحیه خودباوری و ایجاد تعادل در مسیر دستیابی به اهداف بلند مدت خواهیم شد، زیرا با داشتن برنامه و لیست کارهای روزانه، هفتگی و ماهانه، فشار روانی ناشی از بهم ریختگی ذهنی از بین خواهد رفت و ما می توانیم کارها را در کمترین زمان ممکن به انجام رسانده و کنترل زندگی خود را به دست بگیریم.

بررسی نتایج اهداف کوتاه مدت

پس از تعیین اهداف کوتاه مدت باید مشخص کنیم که با رسیدن به هر یک از اهداف چه دستاوردی خواهیم داشت و در کجای مسیر قرار خواهیم گرفت. در واقع باید ببینیم در هر مقطع زمانی، چه کارهایی را باید انجام دهیم و چه نتایجی را به دست خواهیم آورد، باید به طور روزانه برای هدف خود کاری هر چند کوچک مثل تماس تلفنی و خرید کتاب انجام دهیم.

چگونه اهداف بلند مدت محقق می شوند؟

تحقق اهداف بلند مدت در زندگی

دنیای امروز بسیار پیچیده، پرشتاب و غیر قابل پیش بینی است، بنابراین ما نمی توانیم مسیر اهداف بلند مدت را علی رغم روشن و واضح بودن هدف، به طور کامل مشخص کنیم، اما تا جایی که شعاع دید ما امکان می دهد باید مسیر را تعیین کنیم، به طور مثال ما قصد داریم از شهری به شهر دیگر سفر کنیم، مقصد و زمان حرکت مشخص است و امکانات لازم برای سفر را تهیه می کنیم، اما تا زمانی که ندانیم از کدام مسیر باید به مقصد برسیم حرکت اشتباه ما می تواند باعث فرسودگی و از دست رفتن منابع شود.

اغلب برای رسیدن به مقصد ممکن است چندین راه وجود داشته باشد، در چنین شرایطی مسیری را که انتخاب می کنیم باید از صحت و درستی آن اطمینان داشته و کوتاه ترین راه باشد تا در کمترین زمان به آن جا برسیم، همچنین باید مسیری باشد که کمترین خطرات و تهدیدات را داشته باشد.
در واقع ما نیاز به نقشه راه داریم تا مسیر رسیدن به هدف، نقاط کلیدی و این که چه زمانی و چگونه به آن هدف برسیم را مشخص کنیم، انرژی و زمان ما محدود است و مشخص نبودن مسیر موجب تعلل، سردرگمی و در برخی اوقات گمراه شدن و از دست رفتن هدف می شود.

تعیین منابع اهداف بلند مدت

شناسایی و توسعه منابع و امکانات، یکی از اقدامات مهم در مسیر دستیابی به اهداف بلند مدت است، در این مرحله باید به این سوال پاسخ دهیم که “منابع و امکانات ما برای حرکت در مسیر هدف چیست؟”

باید توجه داشته باشیم که باید منابع دورنی مثل ویژگی ها، توانمندی ها و عادات مثبت را به عنوان منابع اصلی در نظر بگیریم، منابع ما نباید وابسته به دیگران باشد، زیرا با نبود منابع درونی، هر منبع بیرونی از بین خواهد رفت.
منابع درونی در واقع دانش، مهارت، پشتکار، صبوری، تغییر پذیری و اراده است که جهت دستیابی به اهداف اهمیت دارند و باید یادداشت شوند، همچنین باید دیگر منابع مورد نیاز جهت طی کردن مسافت را نیز مشخص کرده و هر آن چه که لازم است در خود ایجاد و تقویت کنیم.
در این مرحله فکر کنیم که از ابتدای مسیر تا روزی که اهداف بلند مدت محقق می شوند، به چه منابعی نیاز خواهیم داشت، هر چه تعدد منابع درونی بیشتر و مقاوم تر باشند سرعت دستیابی به اهداف بیشتر خواهد بود.

تعیین موانع اهداف بلند مدت

افرادی که موانع و چالش های مسیر اهداف را پیش بینی و برای آن ها راهکارهای درستی اتخاذ می کنند، احتمال تحقق اهداف و خواسته هایشان بیشتر خواهد بود. باید بپذیریم که موانع و دست اندازهای مسیر، ممکن است در روند و سرعت حرکت ما اخلال ایجاد کند، بنابراین حائز اهمیت است که آن ها را شناسایی و از پیش رو برداریم، عمده موانع نیز مانند منابع درونی هستند و از وجود خود ما نشأت می گیرند.
موانع درونی، نقاط ضعف، رفتارها و عادات نادرست ما هستند که در همه ی افراد کم و بیش وجود دارد، هر چند در شرایط پیچیده جامعه ی امروز، وجود موانع بیرونی و چالش های آن واقعیتی انکار ناپذیر است، اما تاثیر موانع درونی در عدم تحقق اهداف، بیش از موانع بیرونی است.

همه افراد دوست دارند موفق شوند و سطح کیفیت زندگی خود را ارتقاء دهند، اما باید پرسید : ” آیا حاضرند سختی ها و موانع این مسیر را بپذیرند؟”

معمولا افراد تمایل ندارند سختی های راه را تحمل کنند، وقت بگذارند، از تفریحات خود بگذرند، استرس تحمل کنند و هزینه مالی پرداخت کنند، از این روی تا زمانی که از منطقه امن خود خارج نشوند و موانع را شناسایی و آن ها را از بین نبرند به اهداف خود نخواهند رسید، وقتی موانع شناسایی و برای رفع آن ها برنامه ریزی شود، دیگر بخشی از فرایند هدف خواهند شد، اما وقتی شناسایی نشوند و به صورت غیر قابل پیش بینی در مسیر با آن ها مواجه شویم، می توانند باعث اختلال در روند فعالیت ها، سرعت حرکت و در نتیجه ناامیدی و خستگی شوند.

 

 

Rate this post
نمایش بیشتر

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا