هدف گذاری

10 اشتباه رایج در هدف گذاری کدام است؟

 اشتباهات رایجی در فرایند هدف گذاری وجود دارد که اگر رعایت نکنیم، ممکن است اشتباه یا اشتباهات را بارها و بارها تکرار کنیم، چنان چه اهداف خود را به درستی نشناسیم، زندگی همانند کشتی بدون سکانی خواهد بود که در دریای مواج این سو و آن سو می رود.
هدف گذاری اولین عامل در خلق زندگی ایده آل و تحقق آرزو ها است، حتی اگر تفکر مثبت داشته باشیم، بدون هدف هیچ حرکتی جهت نمی گیرد و هیچ مقصدی مشخص نخواهد شد.

بنجامین مایس می گوید:”باید به خاطر داشته باشید که تراژدی زندگی نرسیدن به هدف نیست، بلکه این است که هیچ هدفی برای رسیدن به آن نداشته باشید.”

تلاش بدون هدف، همانند پرتاپ تیری در تاریکی است، با وجود این که تلاش های ما بی نتیجه می مانند، به این فرایند ادامه می دهیم و همیشه به نتایج یکسان می رسیم. همه انسان ها با محدودیت های زمانی، انرژی و منابع مواجه هستند و صرفه جویی و استفاده بهینه از این منابع در گرو انتخاب اهداف درست و صحیح می باشد، از این روی آشنایی با اشتباهات رایج در سیستم هدف گذاری که در ادامه تشریح می شود، موجب تعیین اهداف دقیق تر و موثرتر خواهد شد.

آنتونی رابینز می گوید: چنان چه خواسته‌ها و اهداف خود را نشناسیم، کشتی بدون سکانی خواهیم بود که حتی در اوج مثبت‌اندیشی، همواره مسیر خود را دگرگون می‌کنیم.

1.تعارض بین باور و هدف

اهداف ما باید با ارزش ها و باورهای ما همسو باشند، در غیر این صورت احتمال دستیابی به اهداف بسیار کم خواهد بود. شخصی که در طی مسیر هدف، پیوسته احساس تناقض و تعارض دارد، دچار تردید و ضعف در تصمیم گیری می شود و در نهایت انگیزه و اراده خود را از دست خواهد داد، پس بهتر است هر گونه تعارضی قبل از مکتوب کردن اهداف، شناسایی و مدیریت شوند.

2.عدم وجود معیار مشخص

معیارها در شکل گیری اهداف و تحقق آن ها حائز اهمیت هستند، پس به هنگام تعیین اهداف باید پاسخ هایی به سوالات مهم “چه”، “چرا” و “چگونه” بدهیم، پاسخ به این سوالات کمک می کند که اهداف را واقع گرایانه انتخاب و اولویت بندی کنیم.
کارکرد دیگر معیار در فرایند، حرکت به سمت هدف می باشد، هدفی که قابلیت سنجش نداشته باشد، فاقد معیارهای مشخص جهت اندازه گیری میزان فاصله با هدف بوده و افراد نمی دانند که در کجای مسیر قرار دارند، همچنین صحت مسیر طی شده نیز قابل بررسی و ارزیابی نخواهد بود. در واقع با استفاده از معیارهای سنجش، شاخص هایی جهت ارزیابی میزان پیشرفت در زمان های مشخص در نظر گرفته می شود که بر اساس این ارزیابی می توانیم برنامه ریزی درستی برای ادامه مسیر داشته باشیم.

3.وجود اهداف متعارض

برخی افراد اهدافی تعیین می کنند که در تعارض با یکدیگر هستند و صرف زمان و انرژی جهت تحقق این دو موجب تحمیل هزینه خواهد بود، به طور مثال، شخصی که در پی راه اندازی کسب و کار جدید با درآمد خوب است و در شغل فعلی به دنبال ترفیع پست می باشد، برای دست یابی به این ترفیع، شروع به تحصیل، ارتقا مدرک تحصیلی و توسعه ارتباطات درون سازمانی می کند، مسلما این شخص زمان لازم برای هدف گذاری و برنامه ریزی برای راه اندازی شغل جدید نخواهد داشت، در نتیجه کسب و کار جدید به دلیل عدم زمان دار بودن، امکان راه اندازی نخواهند داشت و یا با تاخیر راه اندازی خواهند شد که در آن صورت بسیاری از فرصت های درآمدزا در آن بخش از دست خواهد رفت، همچنین با ارتقا پست در شغل اول، امکان برنامه ریزی برای ایجاد ثبات و توسعه کسب و کار جدید وجود نخواهد داشت.

4.کمال گرایی بیش از حد

بر اساس نظریه روانشناسی، کمال گرا کسی است که می خواهد تمام کارها را از ابتدا تا انتها به بهترین شکل به انجام برساند و هیج نقصی در آن نباشد، این افراد معمولا ترس و استرس زیادی را متحمل می شوند و گاهی این ترس چنان غلبه می کند که فرد توان ادامه و حرکت در مسیر را ندارد. فرد کمال گرا به شدت نتیجه گرا است و از فرصت ها و تجربه های لذت بخش مسیر بهره نمی برد و منتظر نتیجه می ماند، این که بخواهیم برنامه های خود را به درستی به انجام برسانیم، عالی است و موفقیت ما را به شدت افزایش می دهد، اما این روند تا زمانی می تواند تاثیر مثبت داشته باشد که به چرخه کمال گرایی مبتلا نشده باشیم.

5.داشتن اهداف کلی

اهداف باید ملموس و با جزئیات مشخص شوند، اگر اهداف به صورت کلی مطرح شوند و نتوانیم تصویر روشن و واضحی از فرایند رسیدن و تحقق آن داشته باشیم، قابلیت دستیابی نخواهیم داشت. مغز انسان بر اساس تصویر ذهنی شکل گرفته و نتایج را رقم می زند، پس زمانی که هدف کلی همانند کسب موفقیت مالی تعیین می کنیم در حقیقت نقشه راه مشخصی در دسترس مغز نخواهد بود که بر اساس آن عمل کند و به هدف برسد.

6.تعیین هم زمان تعداد زیاد اهداف

تعیین همزمان اهداف از اشتباهات رایج هدف گذاری

برخی از افراد به طور همزمان در پی دستیابی به تمام آرزوهای کوچک و بزرگ خود هستند که این کار کاملا اشتباه است، با توجه به این که امکانات و منابع ما محدود است، باید حداکثر سه هدف اصلی به صورت همزمان در نظر بگیریم، برخی از اهداف ما با یکدیگر هم راستا هستند، یعنی با تحقق یک هدف بزرگ، سایر اهداف نیز محقق می شود. به طور مثال، زمانی که راه اندازی کسب و کار جدید با درآمد خوب را به عنوان هدف در نظر می گیریم به موازات آن هدف خرید خانه و ماشین خوب هم محقق خواهد شد، از این روی با سازماندهی و دسته بندی درست اهداف و تعیین حداکثر سه هدف اصلی، تمرکز و سرعت ما جهت دسترسی به آن ها بیشتر خواهد شد.

7. عدم پذیرش شکست

هدف، یک مقصد و یا موقعیت مطلوب است که ما بی وقفه برای رسیدن به آن تلاش می کنیم، لذت بردن از مسیر دستیابی به هدف و تمرکز بر فرایند هدف، به جای فکر کردن به نتیجه و استفاده از فرصت های جدیدی که در طی مسیر به دست می آیند، بسیار حائز اهمیت بوده و تاثیر بسزایی در کیفیت زندگی ما دارد.
با این رویکرد اگر ما به هدف خود نرسیم، بدون شک دستاوردهای ارزشمندی در طی مسیر به دست آورده ایم که ما را به انسان بهتری تبدیل کرده است، زمانی که به اهداف خود نمی رسیم، پذیرش شکست و بررسی فرایند هدف گذاری و اقدامات مسیر، بسیار مهم است، تا اشتباهات خود را شناسایی و از آن ها درس بگیریم و با تجربه بیشتر و آمادگی بالاتر به سوی اهداف نو و راه های جدیدی که برای ما گشوده می شود حرکت کنیم.

بیل گیتس می گوید: خوب است که موفقیت را جشن بگیریم، اما درس هایی که از شکست می گیریم مهم تر هستند”.

8.زمان دار نبودن اهداف

فرایند دستیابی به هدف باید در یک بازه زمانی شروع و به پایان برسد تا با تحقق به موقع آن، با اعتماد به نفس و حال خوبی که به دست می آوریم به سراغ هدف بعدی برویم. زمان دار نبودن هدف و مشخص نبودن زمان شروع و پایان، باعث تاخیر و تعلل در اجرای برنامه ها و در نهایت به تعویق افتادن نتیجه نهایی می شود، بر اساس قانون پارکینسون، مدت زمان انجام کار به اندازه بازه زمانی است که برای آن تعیین می کنیم، یعنی اگر برای نوشتن یک کتاب سه ماه زمان تعیین کنیم، سه ماه زمان صرف خواهد شد و اگر یک سال زمان تعیین کنیم ظرف یک سال انجام می شود، بنابراین زمانی که برای دستیابی به اهداف تعیین می کنیم نباید طولانی باشد، زیرا انرژی و زمان ما که مهم ترین منابع ما هستند، تلف خواهند شد و اهداف دیگری را که می توانستیم در طی این مدت به آن ها دست یابیم، از دست می دهیم، از سویی دیگر اگر زمان بسیار کمی در نظر بگیریم، دچار استرس و عدم تمرکز خواهیم شد، در نتیجه زمان تعیین شده باید متناسب به بزرگی یا کوچکی هدف تنظیم شود.

9.تمرکز بر روی یک بخش زندگی

چرخ زندگی از 8 بخش کسب و کار، تندرستی، عاطفی، معنویت، خانوادگی، روابط، رشد، سبک زندگی و توسعه فردی تشکیل شده که برای ایجاد تعادل در این چرخ باید اهداف در بخش های مختلف تعیین شوند، در صورتی که بر روی یک هدف تمرکز کنیم و برای سایر بخش ها برنامه و هدفی نداشته باشیم، هماهنگی بخش های مختلف این چرخ از بین خواهند رفت. به طور مثال، اگر هدف ما راه اندازی کسب و کار جدید در طی یک سال آینده باشد و برنامه ریزی های درستی در جهت این هدف صورت گرفته باشد، در صورتی که در طی این مدت از سایر بخش های زندگی غافل باشیم با رسیدن به آن هدف احساس خوبی نخواهیم داشت، زیرا در سایر بخش ها عملکرد درستی نداشته ایم.
در صورتی حال ما و اطرافیان ما بعد از رسیدن به یک هدف، خوب خواهد بود که هدف ما تمامی بخش های زندگی ما را تحت تاثیر قرار دهد.

10.ناشناخته بودن قله بعدی

برخی افراد وقتی به قله موفقیت می رسند، برای فتح قله بعدی برنامه و هدفی ندارند و در همان نقطه متوقف می شوند. در واقع باید گفت حفظ موفقیت مهم تر از تحقق آن است، زیرا ما با تحمل سختی و رنج های مسیر موفقیت به هدفی می رسیم، اما پس از گذشت یک دوره شادمانی و لذت حاصل از آن رسیدن، دیگر احساس موفقیت نمی کنیم و این مربوط به عملکرد مغز است که پس از مدتی هیجانات و شور و اشتیاق شرایط را عادی می کند،  از این روی برای حفظ موفقیت باید سیستم موفقیت تعریف کنیم که یادگیری مداوم، همنشینی با انسان های موفق و یاری رساندن به انسان ها، اجزای این سیستم را تشکیل می دهند و با عملکرد درست در هر بخش، ما همواره در تکاپوی تبدیل شدن به انسان بهتر و موفق ترخواهیم بود.
مسیر موفقیت پایان ناپذیر است، پس باید پیش از حرکت به سمت یک هدف، هدف بعدی را نیز مشخص کنیم، این گونه است که حافظ موفقیت های خود خواهیم بود، ضمن این که تمام تلاش ها و اقدامات همسو و هماهنگ، در نهایت ما را به موفقیت های عظیم خواهند رساند، در واقع باید قبل از شروع حرکت، یک هدف بزرگ و بلند مدت تعیین کرده و آن هدف را به هدف های کوتاه مدت تقسیم کنیم و با دست یابی به یک هدف کوتاه مدت، با انگیزه و اشتیاق به سمت هدف بعدی حرکت کنیم.

سی اس لوئیس می گوید: ” شما هرگز پیر نمی شوید تا زمانی که هدف دیگری را تعیین کنید و رویای جدید در سر بپرورانید”!

Rate this post
نمایش بیشتر

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا