پرورش کودکان هوشمند

افزایش هوش کودکان با استفاده از 10 توصیه آلبرت انیشتین

با این که آلبرت انیشتین متخصص تعلیم و تربیت نبود، اما اهمیت بسیاری برای افزایش هوش کودکان قائل می شد و در مناسبت های مختلف دیدگاه های مختلفی را مطرح می ‌کرد. این دانشمند از مدرسه گریزان بود و شیوه خشک و خشنی که در بسیاری از مدارس مرسوم بود را کاملاً اشتباه می ‌دانست، ولی در تمام عمر خود سعی در تشویق اولیا و مربیان داشت تا روش های انسانی تر و صحیح تری را برای آموزش و تقویت خلاقیت کودکان خود در پیش بگیرند.

این دانشمند در اظهارات خود بیان کرد که با هرگونه زور و تنبیه در آموزش مخالف است و بر این عقیده بود که بد ترین چیز برای یک مدرسه این است که روش کار خود را با ترس و زور و قدرت نمایی ساختگی، استوار کند.
به گفته ی این دانشمند استفاده از چنین روشی ویرانگر احساسات سالم، صداقت و اعتماد به‌ نفس شاگردان خواهد بود، این دانشمند با کودکان دوستیه نزدیکی داشت و در هنگام معاشرت با کودکان، خود را در سطح آن ها قرار می داد، او معتقد بود روح یک طفل دست نخورده و دوست داشتنی است و ما با فردی شاداب، پر از شور و صداقت طرف هستیم.

ضریب هوشی چیست؟ | ضریب هوشی افراد مشهور چند بوده است ؟

در ادامه به بررسی 10 توصیه مهم و کاربردی از دیدگاه آلبرت انیشتین در ارتباط با افزایش هوش کودکان می پردازیم.

1. دانش ‌آموزان و دانشجویان همانند مشعلی هستند که باید روشن شوند.

این دانشمند در کودکی از انجام تکالیف مدرسه و حفظ کردن آن ها متنفر بود و بیشتر زمان خود را  به مطالعه آزاد می پرداخت و بر این عقیده بود که برای یادگیری هر علمی می ‌توان بر کتاب‌ های مختلف روی آورد، پس لزومی به حفظ آن ها در ذهن نیست.
هدف از آموزش باید تحریک کنجکاوی، علاقه و افزایش هوش کودکان باشد. سیستم های آموزشی فقط به انتقال اطلاعات به ذهن دانش آموزان می پردازند، اما در زمان های گذشته به دلیل عدم وجود سیستم، حفظ اطلاعات بسیار ارزشمند واقع شده است.

آن چه امروز بسیار ارزشمند است، توانایی استفاده از اطلاعات و دانش موجود برای حل مسائل و چالش های مختلف می باشد، پس بهتر است کودکان را به تفکر تشویق کنیم و اشتیاق فهمیدن را در آن‌ها افزایش دهیم.

شکوفایی استعداد کودکان با روش های ویژه و پرورش خلاقیت در کودکان

2. عشق معلم نسبت به دانش آموز از وظیفه بهتر است.

شور، عشق و اشتیاق مسری است. زمانی شور و اشتیاق به شاگردان انتقال پیدا می کند که معلم عاشق شغل و دانش باشد و سپس آموزش دهد.

هر معلمی با بالا رفتن تجربه اش درک خواهد کرد که برخی از کار ها در کلاس درس ضروری است، او یاد می گیرد که برخی از اعمال را نباید انجام دهد و برای ارتباط بهتر گاهی اوقات خود را جای شاگردان کلاس بگذارد. معلم هایی که در کلاس خود به تحرک و فعالیت می پردازند نسبت به دیگر معلمان نسبت به کار خود دارای عشق و علاقه می باشند. هنگامی می ‌توانیم تاثیرات مثبت و ماندگار یک معلم را در زندگی دانش آموز پیدا کنیم که معلم عاشق کودکان باشد.

معلمانی که عاشقانه تدریس می‌ کنند، خاطرات ماندگاری را برای فرزندان خود باقی می گذارند، زیرا ما انسان ها در کودکی بیشتر تحت تاثیر رفتار بزرگ تر ها قرار می گیریم. یک معلم عاشق می تواند بهترین الگوی تربیتی برای کودکان باشد حتی می تواند، الهام بخش آن ها در تمام طول عمرشان باشد.

یکی از هنرهای معلمان که باید آن را بیاموزند ساده کردن مطالب است. کودکان به دلیل ذاتی که دارند عاشق یادگیری چیزهای جدید هستند، پس اگر مطالب سخت و پیچیده باشند ممکن است در یادگیری آن دچار تردید شوند و اشتیاق خود را برای یادگیری از دست بدهند.

برای بیان ساده مطالب لازم است عمق آن ها درک شود، به این معنا که به صورت روشن و شفاف مطالب بازگو شود، البته برای درک عمق مطالب نیازمند به اندیشیدن آن در جوانب مختلف هستیم.

3.شرایط را برای تقویت خلاقیت کودکان خود فراهم کنیم.

افزایش خلاقیت کودکان

زمانی یادگیری به خوبی انجام می‌ شود که دانش‌آموزان بدون احساس فشار و اضطراب به یادگیری بپردازند، البته ما می توانیم به کمک داستان‌ها و مثال ها زمینه را برای یادگیری کودکان فراهم کنیم.
یکی از مهم ترین مهارت هایی که باید در مدرسه به کودکان آموزش دهیم، مهارت خود آموزی است. یاد دادن مهارت خود آموزی به کودکان مانند، یاد دادن مهارت ماهی گیری به آن ها است، در واقع آموزش باید به درستی انجام شود تا یک تحول جالب و هیجان انگیز را برای یادگیری به وجود آورد و هم چنین باعث افزایش هوش کودکان شود.

اگر به اجبار به یادگیری بپردازیم، تمایل طبیعی خود را برای  آموزش از دست خواهیم داد. با ایجاد شرایط مناسب و تحریک کنجکاوی باعث تشویق تفکر می ‌شویم و یادگیری را به صورت لذت بخش و هیجان انگیز با تمام اعضای بدن خود درگیر خواهیم کرد.

تاثیر محیط بر هوش کودکان چیست؟ | نقش محیط در افزایش هوش کودکان را بدانیم

4. برای افزایش هوش کودکان برای آن ها داستان های تخیلی بخوانیم.

یکی از عجیب ترین توانایی های ذهن بشر داشتن قدرت تخیل است. برای به وجود آوردن ذهنی خلاق بهتر است از قدرت تخیل استفاده کنیم،
تمامی ساخته های انسان ها از یک چیز کوچک گرفته تا اختراع هواپیما، ابتدا فقط یک ایده در ذهن هر کدام از آن ها بوده است. بهترین و فوق العاده ترین خیال پردازان کودکان هستند، اما به دلیل سن کم آن ها، بزرگ تر ها با منطقی خالی و خشک به ایده ها و نظرات آن ها اهمیتی نشان نمی دهند.
آن ها به جای تشویق و تقویت خلاقیت کودکان خود، واقعیت هایی را برای منصرف کردن آن ها بیان می‌ کنند. عده زیادی از کودکان ۲ تا ۵ سال به عنوان نابغه تخیل شناخته می شوند، در صورتی که در بزرگسالان فقط 2% نابغه وجود دارد.
داستان های تخیلی باعث افزایش هوش کودکان می شود و کودکان را به تفسیر و تحریک فعالیت برای تفکر خلاق و ایده پردازی تشویق می کند.

خلاقیت در کودکان چیست؟اهمیت و ضرورت پرورش خلاقیت در کودکان چیست؟

5. برای ایده های احمقانه امیدی وجود دارد.

با تمسخر و خندیدن به ایده های عجیب و غریب کودکان آموزش آن ها را دچار مشکل می کنیم. تمامی ایده های بیان شده در ابتدا احمقانه به نظر می‌رسند، پس این که ایده های کودکان احمقانه در نظر گرفته شوند، یک موضوع عادی است، چون دیدگاه منطقی و واقع بینانه بزرگسالی را ندارند.
زمانی خلاقیت کودکان سرکوب و مسدود می شود که ایده ها و افکار آن ها را مورد تمسخر قرار دهیم، ایده های عجیب کودکان نشانه خلاقیت و ایده پردازی آن ها است، پس بهتر است به جای مسخره کردن به بررسی و تشویق ایده‌های آن ها بپردازیم.

6. یادگیری باید با لذت انجام شود به طوری که متوجه گذر زمان نشویم.

تکالیف درسی معمولاً به عنوان یک شکنجه محسوب می شوند، به خاطر این که به اجبار انجام می دهیم و دیگر هیچ هیجان و لذتی در آن برای ما وجود نخواهد داشت.
روش های مختلفی برای افزایش هوش کودکان و علاقمند کردن کودکان به درس وجود دارد، یکی از مهم ترین آن ها آموزش صحیح و تبدیل آن به یک بازی و تفریح است، با در نظر گرفتن پاداش برای آن ها لذت بیشتری از درس خواندن می برند و به انجام این کار تشویق می شوند.

طبق نظریه جیمز، همان طور که انگیزه باعث انجام کار می شود، عملکرد نیز باعث ایجاد انگیزه می شود، اگر دانش آموزان برای دریافت پاداش تکالیف خود را درست انجام دهند، به احتمال زیاد به موضوعات درسی نیز علاقمند می شوند و انگیزه یادگیری در آن ها افزایش پیدا می کند.

بازی های موثر در تقویت هوش کلامی کدامند؟ | چگونه هوش کلامی کودکان خود را فزایش دهیم؟

7. آموختن با مثال یکی از بهترین روش های تقویت خلاقیت کودکان.

مفهوم های دشوار و انتزاعی را به کمک مثال آوردن می توانیم آسان تر و قابل فهم تر بیان کنیم. مفهوم ریاضی به دلیل انتزاعی بودن آن بسیار سخت در نظر گرفته می شود، اما به کمک مثال های عینی به راحتی می‌توانیم آن ها را بیان کنیم و یاد بگیریم، پس بهتر است برای یادگیری کودکان با مثال برای آن ها موضوعات را بیان کنیم.

8. باور کودکانه بزرگ ترین دشمن خلاقیت است

باور کودکان برای افزایش هوش

گشودن ذهن کودکان و تقویت تفکر انتقادی، یکی از مهم ترین آموزه های تربیتی و آموزشی است. آن ها باید یاد بگیرند بدون دلیل و بررسی هیچ گونه آموزشی را نپذیرند و پس از به چالش کشیدن آن و بررسی های لازم به آموختن بپردازند.
عدم رشد تفکر انتقادی یکی از دلایل عقب ماندگی جوامع و شیوه خرافه پرستی است. علت بسیاری از دشمنی ها و فجایع انسانی باورهای کودکان است، پس باید به کودکان یاد دهیم که به هر چیزی فکر کنند و هر باوری را با تفکر شخصی خود بسنجند، در این صورت است که به بزرگسالانی متفکر و روشن فکر تبدیل خواهند شد و اسیر باور های کودکانه نخواهند ماند.
به گفته انیشتین اهمیت مدرسه بیش از هر چیزی در عرضه قابلیت ‌هایی است که تفکر و داوری مستقل را تضمین می کند، نه در ارائه بعضی معلومات تخصصی.

 9. مسئله‌ را به‌خوبی درک کنیم و ساده توضیح دهیم

ساده‌ کردن مطالب، هنری است که هر معلمی باید آن را بیاموزد. کودکان به‌ صورت طبیعی علاقه مند به یادگیری چیزهای جدید هستند، اما اگر مطالب به شکل دشوار و پیچیده برای آن ها بازگو شود، ممکن است در میزان توانایی یادگیری و هوش خود تردید کنند و به مرور اشتیاق‌ آن ها به آموختن از بین برود. برای ساده بیان کردن مطلب، لازم است که آن را عمیقا درک کرده باشیم. درک عمیق موضوع به معنای روشن و شفاف شدن مطلب برای خودمان است و فقط زمانی می‌توانیم آن را به‌ سادگی و روشنی آموزش دهیم که به درک روشنی از مطلب رسیده باشیم. 

10. آموزش یک هدیه‌ی با ارزش است، نه یک وظیفه‌ی سخت و دشوار

اینشتین همیشه از شیوه‌ی آموزش خشک و اجباری مطالب به کودکان در مدارس ناراحت بود و در مورد تاثیرات این نوع آموزش‌ ها می گوید: اگر کسی حیوان درنده‌ای را صبح تا شب به زور و به ضربِ شلاق وادار به خوردن کند، بدون این که این حیوان اشتهای خوردن داشته باشد، به‌ زودی می‌تواند خوی درندگی را از آن حیوان سلب کند، به‌ ویژه اگر غذاهای خاصی را هم انتخاب و حیوان را وادار به بلعیدن آن ها کند، بهتر به این کار توفیق خواهد یافت.

اگر آموزش به‌ درستی انجام شود، هر آن چه یاد می‌گیریم برای ما یک تحول جالب و هیجان‌انگیز خواهد بود، اما اگر قرار باشد چیزی را با زور و تحمیل یاد بگیریم، به مرور یادگیری را وظیفه‌ای دشوار می دانیم و تمایل طبیعی خود به آموختن را از دست خواهیم داد. ایجاد شرایط مناسب، تحریک کنجکاوی کودکان و تشویق آن ها برای تفکر، باعث می‌شود که یادگیری یک فعالیت لذت‌بخش و هیجان‌انگیز برای آن ها باشد.

5/5 - (1 امتیاز)
نمایش بیشتر

مریم ابوطالبی

مربی مهارت های زندگی - مدرس دانشگاه

نوشته های مشابه

‫15 دیدگاه ها

  1. This blog is definitely rather handy since I’m at the moment creating an internet floral website – although I am only starting out therefore it’s really fairly small, nothing like this site. Can link to a few of the posts here as they are quite. Thanks much. Zoey Olsen

  2. I was wondering if you ever thought of changing the structure of your blog? Its very well written; I love what youve got to say. But maybe you could a little more in the way of content so people could connect with it better. Youve got an awful lot of text for only having 1 or two images. Maybe you could space it out better?

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا