ایجاد انگیزه توسط رهبر
اهمیت انگیزه از آنجایی مهرز است که، تنها زمانی کارکنان عملکرد بهتری از خود بروز میدهند. که انگیزه کافی برای کار و اجرا آنچه به آنها محول شده است را دارند . انگیزه باعث تعهد کاری آنها و مشارکت در حل مشکلات میشود. به عنوان رهبر باید بتوانیم در کارکنان خود انگیزه ایجاد و آنرا حفظ کنیم . به طوری که اعضا از اینکه برای سازمان کار میکنند، با تمام وجود افتخار کنند.
راه کارهایی برای ایجاد انگیزه
- یک رهبر باید الویت های کارکنان، سوابق آنها ،وضعیت خانواده و مهارت تخصصی آنهاو… را بشناسد. چرا که کمک میکند، بدانیم از چه طریق می توان موثر تر برانگیزه کارکنان اثر گذار باشیم.
- در حین ارزیابی کارکنان آنها باید متوجه شوند، که کارشان برای ما دارای اهمیت است. چرا که اگر آنها به هر دلیلی ناامید شده باشند، بار رفتار ما اهداف تیم را مد نظر قرار داده و دست از تلاش برنمیدارند. پس بهتر است محیط کاری را برای آنها در آرامش نگه داریم.
- اگر کارکنان بدانند، کاری که از آنها خواسته شده را چگونه و به چه نحوی باید انجام دهند، با علاقه بیشتری کار میکنند. چرا که موفقیت آنها مهم است. همچنین برایشان قابل درک میشود. از جهت کاهش نگرانی و حل مشکلات عمل میکنند. اگر افراد ندانند چطور در جهت تخقق شدن اعداف عمل کنند، ممکن است آسیب های جبران ناپذیر وارد نمایند.
از دیگر راهکار هایی که برای ایجاد انگیزه باید اشاره کنیم به موارد زیر می توان اشاره کرد:
- رهبر خوب همواره تلاش میکند که کارکنان توانایی خود را بروز دهند و برای بهبود و توسعه آن زمینه را فراهم میکنند. یادگیری همواره عامل مهم ایجاد انگیزه است.
- فعالیت های خارج از محیط کاری نظیر مهمانی های کوچک یا دورههای هفتگی و ماهانه شناخت اثر بخش تری را از کارکنان برای یک رهبر ایجاد میکند.
- حمایت از کارکنان پشتیبانی از آنها و اینکه آنها بدانند تلاش و زحماتشان دیده میشود، تشویقهای به موقع ، کشف قابلیت های آنها برای افزایش سطح انگیزه اعضا بسیار مهم است.
هر عضوی از تیم یا فردی از یک سازمان میخواهد ارزشمند دیده شود. پس هر هزینهای که برای ارتقا سطح انگیزه کارکننان در نظر گرفته شود، قطعا به قدری سود آوری دارد که، با ارزش باشد. در حقیقت با این چنین هزینههای ما روی پرسنل خود سرمایه گذاری میکنیم.
سطوح رهبری
رهبر بودن یا رهبری دارای 5 سطح است که هر رهبر با سطح مشخص دارای ویژگی هایی خاص خود است. هر سطح در جایگاه خود و وضعیت تیم یا سازمان به کار میرود. لذا سطوح بیانگر بیاهمیتی نیست. اما به ما یادآور میشود که بدانیم چه رهبری میخواهیم باشیم و برای آن کدام ویژگی را در خود تقویت کینم.
- سطح اول- افرادی با توانمندی بالا، با استعداد، مهارت بالا، و دارای عادات خوب، موفقیت ها را میسازند.
- سطح دوم- هدایت توانمندیهای فردی به سمت اهداف، در واقع رهبری که تیمها را عالی اداره میکند.
- سطح سوم ـ رهبران کارآمد که اعضا را برای پیگیری موثر اهداف از قبل مشخص شده سوق میدهند.
- سطح چهارم ـ رهبران با نفوذی که دیدگاه روشنی دارند و از عهده مسئولیتها به خوبی بر میآیند . آنها استانداردهای تدوین شده را به خوبی اجار میکنند.
- سطح پنجم – رهبرانی خلاق که در عین حال متواضع هستند و با جسارت و اراده حرفهای به نتایج عالی و پایدار میرسند . آنها افراد جاه طلب برای سازمان هستند. آنها جانشینهای خود را به گونه ای انتخاب میکنند که سازمان به موفقیتهای بالا تری نسبت به دوره رهبری آنها برسد.
اکنون به بررسی کوتاه درباره رهبری سطح پنجم میپردازیم:
رهبران سطح پنجم
ویژگی شخصیتی این افراد به گونهای است که نیاز به خودستایی و خودخواهی ندارند. وآنها همواره در تلاش هستند که اهداف بزرگتر برای سازمان تدوین کنند و آنرا به سمت عالی شدن پیش ببرند. در تمامی شرکت ها و سازمان ها و تیمهایی که از خوب به عالی شدن رسیدند، رهبر یا رهبرانی از سطح پنجم داشته اند.رهبر سطح پنج عزمی راسخ برای اجرائیات تفکرهای مثبت دارد. آنها ممکن است برای عالی شدن دست به هر کار عجیبی برای سازمان بزنند . برای این گروه ضوابط بسیار با اهمیت تر از روابط است.رهبر سطح پنجم کسی است که قادر است در زمان درست در جایگاه مناسب قرار گیرد و موفقیت خود را تصاعدی بالا ببرد.این رهبران موفقیت را شانس تلقی میکنند بعنی خود را در موفقیت خارج از گود قرار میدهند اما در زمانیکه مشکلی بروز کند مسئولانه درصد حل بر میآیند و خود را دلیلی برای بروز مشکل میپندارند را حل شود.
نکته قابل توجه در رابطه باآنها این است که این رهبران کمتر در راس سازمان قرار میگیند.
افراد می توانند در شرایط مناسب، با توسعه فردی ، داشتن مربی خوب و….. به رهبر سطح پنجم تبدیل شوند.
رهبران سطح پنجم معمولا در دل سازمانها هنوز دارند تنها باید آنها را بیابیم و زمینه رشد به این افراد دهیم این که بدانیم چه میخواهیم و تلاش ها برای دستیابی به چه چیزی است عامل مهمی برای رهبر سطح پنجم شدن است.
نکته آخر و حائز اهمیت این است که صبر نکنیم تا ناکارآمدها از سازمان بیرون بروند اگر صادقانه به موضوع نگاه کنیم شاید دوست نداشته باشیم آنها از سازمان بیرون بروند چون خروج آنها باعث میشود ما تلاش سختتری کنیم پس با صداقت و کوشا برای اهداف همت کنیم.