اختلالات در روانشناسی

روان رنجوری چیست؟

ویژگی های شخصیتی نقش مهمی در وضعیت روانی افراد دارند. ویژگی های شخصیتی خصوصیاتی سازمان یافته و واحد هستند که تقریبا ثابت و دائمی خواهند بود، به همین دلیل هر شخص را از دیگری متمایز می کنند.
طبق دیدگاه کاستا و مکاکری شخصیت پنج عامل دارد که شاملموارد زیر می باشد:

1. روان رنجوری
2. برون گرایی
3. انعطاف پذیری
4. توافق
5. وظیفه شناسی

که این مقاله، به نخستین عامل یعنی روان رنجوری می پردازد. نخستین کسی که به مبحث روان رنجوری پرداخت، فروید بود. از دیدگاه او تمامی ما تا اندازه ای روان رنجوری داریم، فقط شدت آن در ما متفاوت است. از دیدگاه روان شناسی، هر فردی که به شکل نامطلوبی مضطرب باشد و رنج های روانی داشته باشد و نتواند با نیازهای روانی خود در زندگی کنار بیاید، به عنوان روان رنجور اطلاق می شود و هر کسی که اضطراب فراوان دارد یا اختلالات هیجانی مانند ترس همیشگی و غیرمنطقی، شک کردن به خود و دیگران، رفتارهای اجباری، حالت های متضاد، افسردگی و افکار وسواسی دارد را روان رنجور می دانند. روان رنجوری یا روان نژدی را می توان یکی از ویژگی های شخصیتی دانست که احساسات منفی داشته و از نظر عاطفی ثبات کمی دارند. تعریف هایی که در حوزه روان شناسی و روان پزشکی از روان رنجوری شده، متفاوت است، با وجود این، تمامی این تعریف ها بر احساسات منفی و پریشانی مزمن تمرکز دارند، در واقع می توان گفت که اساس روان رنجوری تعارض های شدیدی است که در این افراد وجود دارد.

علت شکل گیری روان رنجوری چیست؟

به طور کلی، در روان رنجوری هم عوامل ژنتیکی و هم عوامل محیطی مؤثر است. نیاز به امنیت و محبت یکی از اساسی ترین نیازهایی است که کودک از والدین خود دریافت می کند، در صورتی که والدین رفتاری صمیمی و پذیرنده با کودک خود نداشته باشد، احساس امنیت در کودک شکل نمی گیرد. رفتارهای آسیب زایی مثل کتک  زدن، تنها گذاشتن و سوء استفاده از کودک باعث خدشه دار شدن احساس امنیت او می شود، اگر کودک احساس امنیت نکند و به جای آن احساس هایی چون درماندگی و خصومت در او شکل بگیرد، تعارضاتی در کودک پدیدار می شود که باعث شکل گرفتن شخصیت روان رنجور در بزرگسالی خواهد شد.
والدینی که امنیت کودک را تأمین نمی کنند، باعث ایجاد ترسی در کودک می شوند که آن کودک به دلیل آن ترس و نیز ترسی که از والدین دارد، نمی تواند خشم خود را بروز دهد و این تعارض در او باعث شکل گیری احساس گناه می شود، همین حس گناه اضطرابی را در افراد روان رنجور ایجاد می کند که به اضطراب بنیادین معروف است.

نقش اضطراب بنیادین در روان رنجوری چیست؟

روان شناسان این نوع اضطراب را پایه روان رنجوری می دانند که به احساس  خصومت پیوند خورده است، فرد روان رنجور همواره از این ترس دارد که دیگران رفتارهای او را دوست نداشته باشند، چنین فردی ممکن است مدام در این باره از دیگران سؤال کند، اگر آن فرد به دلیل شدت نگرانی مرتب از دیگران درباره عملکرد خود سؤال کند، به طوری که قدرت تمرکز بر فعالیت خود را از دست دهد، می توان گفت که چنین فردی از روان رنجوری رنج می برد.
کسانی که روان رنجور هستند، با جذب محبت و تأیید دیگران، اطاعت کردن، به دست آوردن قدرت و دوری از دیگران قصد این را دارند که اضطراب بنیادی و درونی خود را کنترل کنند تا احساس امنیت کنند. برای برخی این تصور وجود دارد که وقتی دیگران آن ها را دوست دارند، دیگر به آن ها آسیب نمی زنند، به همین دلیل تلاش بسیاری می کنند تا دیگران به آن ها  محبت کنند، همچنین برخی تلاش می کنند تا مطیع دیگران باشند تا بتوانند از آسیب های احتمالی جلوگیری کنند، بعضی نیز سعی بر کسب قدرت دارند تا از حس درمانگی ناشی از آن در امان بمانند، اما گروهی دیگر نیز از نزدیک شدن به دیگران پرهیز می کنند تا همواره در دایره امن خود باقی مانده و از آسیب دور بمانند، این در حالی است که تمامی این روش ها برای روان رنجورها مشکلات بیشتری را به همراه خواهد داشت، برخی رفتارها در روان رنجورها بیشتر دیده می شود مانند نگران بودن درباره مشکلات، به  سرعت آشفته شدن، نوسان روحی همیشگی داشتن، به راحتی آزرده شدن، احساس افسردگی داشتن.

اگر حد روان رنجوری در فرد زیاد باشد، احتمال بیماری روانی در آن فرد افزایش می یابد، افزون بر این پیامدها، این بیماری ممکن است وضعیت سلامتی فرد را کاهش دهد و باعث کاهش رضایت او از رابطه ها شودف با وجود این که افراد روان رنجور از اضطراب و افسردگی رنج می برند، حساسیت آن ها مزیتی است که ویژگی مثبت محسوب می شود، چرا که باعث می شود تا روان رنجورها به احساسات دیگران اهمیت دهند و با آن ها همدلی  کنند. در واقع می توان گفت که افراد روان رنجور درک بهتری از احساسات دیگران دارند و دوست دارند، کاری کنند تا آن ها احساس بهتری کنند. روان رنجورها باهوش هستند و روحیه شوخ طبعی دارند. انتظارات آن ها واقع  بینانه است، آن ها در مقایسه با دیگران، وجدان کاری بیشتری دارند و دوست دارند نیازهای دیگران را تأمین کنند و خلاق تر هستند، همچنین آن ها به مسائل با عمق بیشتری نگاه می کنند و چون با احساسات منفی بیشتر از دیگران مواجه شده اند، درک بهتری از دیگران و مشکلات دیگران دارند.

اضطراب بنیادین و روان رنجوری

 

نیازهای افراد روان رنجور چیست؟

پیشتر گفته شد که روان رنجورها برای محافظت از خود و برقراری حس امنیت، روش های مختلفی دارند که عبارت است از: جذب محبت دیگران، اطاعت کردن از دیگران، به دست آوردن قدرت و دوری کردن از دیگران، تمامی این راهکارها به دلیل ده نیازی است که در افراد روان رنجور وجود دارد، محبت و تایید، تحسین، قدرت، خودبسندگی، همسر سلطه جو، مقام، کمال، بهره کشی، محدودیت های تنگ برای زندگی، پیشرفت یا جاه طلبی، هیچ یک از نیازهای گفته شده، به خودیِ خود نابه هنجار و روان رنجور محسوب نمی شود، آن چه باعث می شود این نیازها نا به هنجار دانسته شوند این است که این افراد هنگامی که مضطرب می شوند، به شکل افراطی به رفع این نیازها پناه می برند. بر پایه تمایلی که افراد روان رنجور به رفع نیازهای خود دارند، این افراد در سه گرایش روان رنجوری قرار می گیرند، شخصیت مطیع، شخصیت پرخاشگر و شخصیت جدا. در ادامه، این سه گرایش شرح داده می شود.

شخصیت مطیع

شخصیت مطیع همواره می خواهد که دیگرن به او توجه کنند، او را عزیز بدانند و از او محافظت کنند، در واقع آن ها برای جذب عشق دیگران هر کاری انجام می دهند، چرا که خود را افرادی ضعیف و درمانده می دانند، از این رو، این افراد معمولاً با کسانی ارتباط می گیرند که محافظ آن ها بوده و بر آن ها سلطه داشته و راهنمای آن ها باشند. این گرایش شخصیتی مطابق خواسته دیگران رفتار می کند و خواسته خود را نادیده می گیرد، اما برداشت دیگران از رفتار آن ها از خود گذشتگی است، آن ها از این که محبوب دیگران نباشند به شدت وحشت دارند، علت چنین رفتاری، خشم سرکوب شده ای است که احساس نافرمانی و انتقام را در آن ها خاموش کرده است، در واقع این افراد بر عکس آن چه نشان می دهند، دوست دارند دیگران را کنترل کنند و از آن ها سود ببرند.

شخصیت پرخاشگر

کسانی که در این گرایش شخصیتی قرار می گیرند، هر کسی را دشمن می دانند. آن ها زندگی را بی رحم می دانند و انگیزه این افراد با شخصیت مطیع یکی است، اما برخلاف این شخصیت، آن ها سلطه جو هستند و سعی بر توجه دیگران ندارند، آن ها خواهان برتری از دیگران هستند و هنگامی که دیگران موقعیت آن ها را تأیید کنند، رضایت خاطر می یابند. افرادی که در این گرایش شخصیتی هستند حاضرند هر کاری انجام دهند تا از دیگران برتر و قدرتمندتر باشند، آن ها دیگران را بر پایه سودی که از آن رابطه می برند ارزیابی می کنند، با این که به نظر می رسد این افراد از توانایی های خود مطمئن هستند و بی پروا رفتار می کنند، اما علت رفتارهای آن ها نیز از حس ناامنی و اضطراب ناشی می شود.

شخصیت جدا

رفتار کسانی که در این گرایش شخصیتی قرار دارند، در جهت دوری از دیگرن و حفظ فاصله از دیگران است، این افراد بیشتر اوقات خود را تنهایی سپری می کنند، پس نباید در روابط درگیر شوند یعنی نه باید به کسی علاقه مند شوند، نه از کسی متنفر باشند و نه با دیگران همکاری کنند. این افراد از هر نوع تعهد طولانی مانند ازدواج یا وام دوری می کنند، زیرا ان ها به احساس برتری نیاز دارند، اما شیوه آن ها با شخصیت های پرخاشگر متفاوت است، در واقع برتری آن ها از دیگران بی آن که تلاش کنند، باید برای دیگران محرز شود، از این  رو تأکید بر عقل و هوش راهی است تا محدودیت عواطف خود را جبران کنند.

راه های درمان روان رنجوری چیست؟

تحقیقات روان شناسی نشان داده اند که ویژگی های فردی در طول زندگی، به ویژه بعد از برخی از رخدادهای مهم زندگی مانند ازدواج یا تولد فرزند، تغییر می کنند. درمان روان رنجوری نیز مانند هر درمان دیگری، در وهله اول به تمایل خود فرد برای درمان بستگی دارد، یعنی فرد باید ابتدا اختلال خود و نیازش به تغییر و درمان را بپذیرد.

افزایش اعتمادبه نفس یکی از مهم ترین راهکارها برای فرد روان رنجور است تا بتواند احساسات منفی خود را در مواجه با دیگران کنترل کرده و بر ترس ها و اضطراب های طردشدگی خود غلبه کند. تلاش برای این که فعالیت هایی را انجام دهد که خود به انجام آن ها علاقه مند است نه آن چه دیگران دوست دارند، در واقع به افراد روان رنجور باید تمرین هایی داد تا خودباوری آن ها تقویت شود و قدرت نه گفتن به دیگران در آن ها تقویت شود.
به افراد روان رنجور بایستی تمرین هایی داد تا بتوانند مسئولیت های خود را بشناسند و بر انجام مسئولیت های خود تمرکز کنند و انجام فعالیت ها و مسئولیت های دیگران را به خود آن ها واگذار کنند.
با توجه به این که یکی از نیازهای روان رنجورها نیاز به قدرت است، بنابراین بایستی به آن ها یادآور شد تا به آن چه دارند قناعت کنند و برای رفع حس ناامنی خود، دست از سلطه گری دیگران و داشته های آن ها بردارند، بسیاری از روان رنجورها هنگامی که احساس ناامنی می کنند، ممکن است احساس افسردگی کنند و دست از انجام فعالیت های معمول خود بردارند، از این رو باید به روان رنجورها آموخت که تحت هر شرایطی مراقب خود چه از نظر روحی و چه از نظر جسمی باشند.

از آن جا که حساسیت بالای روان رنجورها یکی از مهم ترین واکنش های آن ها در برابر مشکلات است، بایستی در جلسات درمانی به این افراد یادآوری شود که برای رخدادهای کوچک ناراحت نشوند و هیجانات خود را کنترل کنند.

برخی چون آرتور اَش به نقش ورزش در درمان روان رنجوری اشاره کرده اند. از دیدگاه اَش، تمرین جسمانی نقش مهمی در خاموش  کردن تمایلات روان رنجورانه دارد، با توجه به این که روان رنجوری شدید باعث بیماری های قلبی و عروقی می شود، ورزش می تواند مهم ترین بازدارنده این مشکل در افراد روان رنجور باشد، افزون بر این، گاهی سخنان الهام بخش می تواند تا حدی شدت روان رنجوری را کاهش دهد، یکی از افراد تأثیر گذار در این زمینه صحبت های الهام بخش وودی آلن است، چرا که او خود این صحبت ها را برای این که بتواند بر قدرت نابود کننده روان رنجوری غلبه کند، استفاده می کند، هنگامی که احساس تنش و اضطراب می کنیم بهتر است تمرکز خود را روی فعالیت هایی بگذاریم که امکان کنترل آن ها را داریم.

 

3/5 - (1 امتیاز)
نمایش بیشتر

نوشته های مشابه

‫18 دیدگاه ها

  1. Virtually all of whatever you assert is astonishingly accurate and it makes me ponder why I hadn’t looked at this in this light before. This piece really did switch the light on for me as far as this topic goes. But there is actually just one position I am not necessarily too comfy with so whilst I attempt to reconcile that with the central idea of your position, allow me see what the rest of the subscribers have to point out.Nicely done.

  2. Nice post. I be taught something more difficult on completely different blogs everyday. It would all the time be stimulating to read content material from different writers and apply just a little something from their store. I’d favor to make use of some with the content material on my blog whether you don’t mind. Natually I’ll offer you a link on your web blog. Thanks for sharing.

  3. I do enjoy the way you have framed this particular situation plus it does supply me personally some fodder for thought. On the other hand, because of what precisely I have observed, I really hope when other feed-back stack on that individuals continue to be on point and in no way start upon a soap box of some other news of the day. Yet, thank you for this outstanding point and even though I can not really concur with it in totality, I respect the viewpoint.

  4. Nice post. I learn something more challenging on different blogs everyday. It will always be stimulating to read content from other writers and practice a little something from their store. I’d prefer to use some with the content on my blog whether you don’t mind. Natually I’ll give you a link on your web blog. Thanks for sharing.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا