موانع زیادی در زندگی انسان ها وجود داردکه باعث عدم پیشرفت آن ها شده است. همه ما انسان ها با مشکلات و تجربیات بسیار سختی روبه رو بوده‌ایم که برای ما به شدت استرس زا و ناراحت کننده بوده‌اند و همیشه با خود اندیشیده ایم که هیچ راه گریزی از آن وجود ندارد، اما در واقع این طور نخواهد بود. همیشه برای هر مشکلی راه حلی وجود دارد، اما ابتدا باید نوع تفکر و نگاه خود را متفاوت کنیم و آن ها نسبت به زندگی تغییر دهیم و به این فکر کنیم که زندگی ما بهتر خواهد شد. باید به این ایمان و باور برسیم که با تغییر نگاه و تفکر می توانیم همه چیز اطراف خود را نیز تغییر دهیم.
هم زمان با تغییر نگاه و تفکر باید رفتار و عملکرد خود را نیز تغییر دهیم و نگاهی عمیق تر و دقیق تر بر روی بخش‌های متفاوت زندگی داشته باشیم، موانعی که بر سر راه ما قرار دارند را شناسایی کرده و آن ها را یادداشت کنیم، سپس با خود فکر کنیم که چه کارها و یا اقداماتی را برای برطرف کردن آن موانع می‌توانیم انجام دهیم و آن ها را نیز به طور واضح مشخص کنیم و آخرین مرحله این که دست به اقدامات عملی بزنیم.
گاهی احتیاج است برای رسیدن به موفقیت از روی موانع بپریم، زیرا نمی توانیم به دلیل وجود موانع از اهداف خود دور شویم و یا آن ها را نادیده بگیریم. زمانی که در زندگی روزانه خود با مشکلات رو به رو می شویم باید به فکر راه حلی برای غلبه بر آن ها باشیم، زیرا راه های مقابله با موانع زندگی، به ما بهتر زندگی کردن را یاد می دهد.
مشکلات در تمامی اندازه ها و مدل ها وجود دارد، اما خوب است بدانیم این مانع قادر نخواهند بود ما را از بین ببرند، بلکه فقط بر سر راه ما ظاهر خواهند شد. بیشتر مشکلات و موانع به دلیل اشتباهات و انتخابات بد گذشته ما به وجود می آیند پس انجام هر کاری بدون مقدمه و برنامه ریزی می تواند موانعی جدی را در زندگی ما به وجود آورد.
این که ما چگونه موانع را در زندگی خود مشاهده می کنیم و به مقابله با آن ها می پردازیم بستگی به خودمان دارد. زمانی که بتوانیم از موانع و مشکلات عبور کنیم، قوی تر، عاقل تر و مقاوم تر در کار های خود قدم بر می داریم.
برتی چارلز فوربز، یک روزنامه نگار مالی و نویسنده آمریکایی است که می گوید: تاریخ نشان داده است که افراد قبل از رسیدن به موفقیت و قبل از پیروزی با موانع مختلف رو به رو می شوند، آن ها افرادی برنده ای هستند، زیرا از شکست خود نا امید نشده اند.
مهم ترین موانع نه گانه در مراحل مختلف زندگی به ترتیب عبارتند از:
۱- به جای این که به صدای کودک درون خود توجه کنیم و به صدای او گوش دهیم به صدای بزرگسال درون خود توجه نشان دهیم.
۲- همیشه به دنبال بهانه هستیم و اشتباهات خود را توجیه نمی کنیم و به دنبال برنامه ریزی نیستیم.
۳- ترس از اشتباه کردن دارم و برای موفقیت نیز قدم های اشتباه بر می‌داریم.
۴- اعتماد به نفس ضعیفی داریم یا حتی فاقد اعتماد به نفس هستیم و انعطاف پذیری نداریم.
۵- به دنبال چیزهایی که دوست داریم می رویم، نه به دنبال چیزهایی که نیاز داریم.
۶- تصمیم‌گیری‌های عجولانه و نادرست می گیریم.
۷- خیلی در حسرت گذشته هستیم و به گذشته اجازه کنترل آینده و حتی تصمیم گیری را می دهیم.
۸- خودمان را باور نداریم و همیشه فکر می کنیم که انسان شکست خورده و ناموفقی هستیم.
۹- همیشه احساس یأس، ناامیدی و درماندگی داریم و فکر می کنیم فقط ما هستیم که در زندگی با موانع دست و پنجه نرم می کنیم به خاطر همین دائماً از مشکلات فرار می کنیم.
راه کارهای مهم در مواجهه با مشکلات ازدواج چیست؟
عده زیادی از ما ازدواج را کار سختی تصور می‌کنیم و آن را بسیار پیچیده می دانیم، زمانی که در ازدواج به مشکلی برخورد می کنیم، اولین راه کار این است که با همدیگر به گفت و گو بپردازیم. معمولاً ما انسان ها توانایی ذهن خوانی ندارند، پس باید با هم گفت و گو کنیم و حرف بزنیم تا مشکلات را بازگو کنیم به گونه ای که برای طرف مقابل ما استرس زا نباشد. از همسر خود علت ناراضی بودنش را بپرسیم و با هم خیلی دوستانه مانند یک تیم رفتار کنیم..
بعد از گفت و گو راه کارهایی را برای حل مشکل خود در نظر بگیریم و آن را عملی کنیم.
سعی کنیم با طرف مقابل خود همدلی برقرار کنیم و مشکلات را از دید او ببینیم و به همدیگر فرصت بدهیم.
اگر نهایتاً مشکلات ما به جایی رسید که نمی توانیم آن را حل کنیم، از متخصصین و مشاورین حرفه ای کمک بگیریم. آن ها می توانند به ما کمک کنند تا ارتباط خوبی با هم برقرار کنیم و یا حتی راه کارهایی را برای ما در نظر می گیرند تا با همکاری و مشارکت هم بر روی مشکلات خود کار کنیم و آن ها را برطرف کنیم.
مهم ترین موانع عدم پیشرفت زنان در زندگی چیست؟
امروزه با تغییرات فرهنگی و اجتماعی در جامعه و افزایش هزینه های زندگی، تجملات، مشکلات و موانع اقتصادی و… زیاد شده و همه این ها سبب شده که زنان جامعه به استقلال مالی روی آورند و امروزه داشتن فرزندان به تعداد کم باعث شده که آن ها فرصت آرامش بیشتری داشته باشند تا بتوانند هم به خودشان هم به علایق شان توجه ویژه‌ای نشان دهند.
اشتغال به کار باعث می‌شود که زن ها احساس رضایت مندی از خود داشته باشند و کمتر احساس بیهودگی و پوچی داشته باشند.
متاسفانه زنان شاغل ناچار هستند علاوه بر کار بیرون، کارهای داخل منزل و بچه داری و… را به تنهایی انجام دهند، در حالی که همسران آن ها همکاری لازم را ندارند، این موارد نشان دهنده این است که آن ها مهارت های زندگی و خانه داری را نیاموخته اند و این مسئله موجبات خستگی بیش از اندازه زن شده و سبب اختلافات بین زن و شوهر و باعث کاستن توجه به همسر و فرزند نیز می‌شود.
- زنان باید “نه گفتن” را بیاموزند، اگر آن ها فقط به دنبال راضی کردن و خشنود کردن دیگران باشند و به دیگران مسئولیتی ندهند، باعث می‌شود از آن ها سوء استفاده شده و دیگران حد و مرز خود را رعایت نکرده و باعث هدر رفتن وقت آن ها شوند.
باید زنان قبل از گفتن جمله مثبت به دیگران کمی در مورد آن فکر کنند.
- زنان باید با اشتباهاتشان کنار آیند که بیشتر اوقات این کنار نیامدن سبب مشکلات وموانع زیادی در زندگی آنان می شود. باید بپذیرند که انسان هستند و ممکن الخطا هستند.
- خود را نزد دیگران کوچک جلوه ندهند و برای خود ارزش و احترام قائل باشند، معمولاً زنان برای هر چیز کوچکی عذر خواهی می کنند که این کار به نفع زنان نیست و قدرت، ارزش و توانایی آن ها را زیر سوال می برد.
انسان های عاقل چگونه در برابر مشکل رفتار می کنند؟
1- در اولین مرحله آن ها مشکل را شناسایی می کنند تا بتوانند با آن مبارزه کنند.
2- خیلی از انسان های آگاه و عاقل مشکلاتی را که به خاطر گناهانبه وجود آمده را می شناسند و می دانند راه درمان آن ها توبه و استغفار است، پس به درگاه خداوند توبه می کنند.
3- علاوه بر شناسایی مشکل، افراد عاقل درصدد شناسایی خودشان و استعداد های خود نیز هستند. اکثر کسانی که خودشان را نمی شناسند مشکلات خود را بیش از حد بزرگ می بینند و فکر می کنند که در برابر این مشکلات و موانع نمی توانند هیچ کاری انجام دهند.
4- آن ها بعد از شناسایی مشکل و به دست آوردن راه حل، همچنان برای انجام دادن آن راه کار بسیار صبور هستند و استقامت به خرج می دهند.
5- آن ها عزم و اراده بسیار قوی و محکمی در مقابل موانع و مشکلات دارند و نه تنها از سختی ها فرار نمی کنند، بلکه با آن ها روبه رو می شوند.
6- آن ها می دانند که بعضی مشکلات قابل حل هستند و همنین طور متوجه هستند که در این دنیا آ نها تنها نیستند و دیگران نیز مشکلاتی مشابه آن ها دارند. همین باعث کاهش اثرات منفی مشکلات در آن ها می شود.
7- آن ها به پیامدهای موانع و مشکلات به صورت مثبت نگاه می کنند و می دانند در پس تمام آن مشکلات و رنج ها نعمتی نهفته است و همین باعث می شود کمتر دچار غم و اندوه شوند.
10 سوالی که به هنگام مواجهه با مشکلات باید از خود بپرسیم چیست؟
هر کسی در زندگی دچار موانع، چالش ها و مشکلاتی می شود که جزئی از چرخه زندگی او است. تغییر اتفاقات زندگی یا نتایج آن دست خود ما نیست، ولی می توانیم احساسات خود را نسبت به آن اتفاق تغییر دهیم، بنابراین باید همیشه به تمامی اتفاقات و مشکلات پیش آمده نگاهی خوش بینانه داشته باشیم و بقولی نیمه پر لیوان را ببینیم.
- ببینید که آیا نفس ما طبیعی است و درست و منظم نفس می کشیم، اگر به خاطر استرس غیر طبیعی است جایی دنج بنشنیم و 10 دقیقه نفس عمیق بکشیم، اگر تنفس طبیعی است پس می توانیم از پس مشکلات خود برآییم وا ز دل موانع عبور کنیم.
- در مورد نقش خود بپرسیم که ما چه نقشی در این مشکلات داریم، اگر روی نقش خود متمرکز شویم، قطعاً راحت تر با مشکلات کنار می آییم.
- موفقیت و وضعیت خود را بی طرفانه مورد بررسی قرار دهیم و ببینیم چه چیزهایی را می توانیم تحت کنترل خود داشته باشیم که سبب تمرکز بیشتر در ما و حل مشکلات و همچنین بر طرف شدن موانع سر راه ما می شود.
- بعضی چیزها در اطراف ما هستند که ما نمی توانیم روی آن ها کنترل داشته باشیم در واقع آن ها خارج از کنترل ما هستند و ما باید آن ها را به حال خودشان رها کنیم.
- احساسات خود را شناسایی کنیم. وقتی احساس بد داشته باشیم احتمال گرفتن تصمیمات اشتباه بسیار زیاد است، پس باید نفس عمیق کشیده و چند دقیقه وقت گذاشته تا بتوانیم احساس بهتری را در خود ایجاد کنیم و تصمیمات بهتری بگیریم.باید از خود بپرسید مهم ترین کاری که باید در حال حاضر انجام دهید چیست؟
- در واقع بهترین کار این است که، هیچ کاری انجام ندهیم و صبر کنیم، بر روی بهترین کاری که به نظر خودمان درست است تمرکز کنیم. این کار باعث اعتماد به نفس بالا در ما شده و حس خوب را در ما ایجاد می کند.
- ببینیم که در پس این سختی ها و مشکلات و یا دردها و رنج ها چه حکمتی نهفته است و یا چه درسی می توان از آن گرفت، این باعث می شود که آن رنج را راحت تر تحمل کنیم و انگیزه ای برای بهتر شدن حال ما می شود.
- باید مواظب سلامتی جسمی خود باشیم. استرس تأثیر زیادی بر سلامت جسم می گذارد و سلامت جسم بر سلامت ذهن هم تأثیر گذار است، پس باید سلامت جسمی خود را حفظ کنیم تا به یک حالت تعادل احساسی برسیم.
- انتخاب های خود را بررسی کنیم و ببینیم کدام یک برای بررسی مشکل ما مناسب تر است.
- به خودمان بگویید که آیا این مشکلات تا 5 سال دیگر هم برای ما با اهمیت هستند؟ به این موضوع فکر کنیم که این مشکلات هم ابدی نیستند و جز طبیعت زندگی ما هستند.
