هدف چیست؟ | چرا برای خود اهداف تعیین می کنیم؟؟؟

هدف مقصدی دقیق و موقعیتی روشن از آینده است که برای دستیابی به آن نیاز به برنامه ریزی، تعهد و تلاش مستمر خواهد بود. هدف در واقع برنامه ریزی و زمانبندی برای دست یابی به رویاها و آرزوها است.
تعیین هدف مهم ترین مرحله در فرآیند دستیابی به زندگی مطلوب است، زیرا زندگی بدون هدف، روزمرگی بیش نیست و در نهایت معنا و مفهوم حیات را درک نخواهیم کرد. امروزه اغلب مردم از یکنواختی و تکراری بودن روزهای با ارزش زندگی خود گله می کنند که باید گفت علت اصلی این عدم رضایت، نبود هدف و تلاش برای رسیدن به آن می باشد.

معمولا انسان ها در موقعیتی که امروز هستند در 10 سال گذشته نیز در همان موقعیت بودند  و هیچ تغییر و تحولی در زندگی آن ها صورت نگرفته و نخواهد گرفت تا زمانی که هدفی برای خود اتخاذ کنند.

وقتی در زندگی هدفی مشخص نداشته باشیم، انرژی و زمان خود را بیهوده صرف موضوعات روزمره می کنیم و در نهایت دچار خستگی و نا امیدی خواهیم شد، با هدف گذاری و تعهد به اهداف، راه ورود فرصت ها، ایده ها ، انسان ها و منابع به زندگی ما باز می شود، چرا که از آن پس با نگاه جدید به محیط اطراف در پی تطبیق اهداف با محیط خواهیم بود.

هدف گرایی ویژگی انسان های موفق است، آن ها می‌دانند که در زندگی به کجا باید برسند و هر روز در جهت رسیدن به آن مقصد گام های دقیق و مشخصی بر می‌دارند. هدف گذاری مهارتی مهم در زندگی است، پس برای این که موج مثبت ذهن ما فعال شود و توانایی های بالقوه وجود ما که  بسیار عظیم و قدرتمند هستند، آزاد شوند، باید خود را از هدفمند بودن که یکی از مولفه‌های اصلی است، مجهز کنیم.
ذات هدف جو و کمال گرایی ما باعث می شود که همواره به دنبال دستیابی به زندگی بهتر باشیم. حرکت، تحول و تکامل در ذات کائنات است و اگر در روند این حرکت چیزی متوقف شود به تدریج از بین می رود، زیرا تنها عاملی که باعث حرکت انسان ها به سوی تغییر و کمال می شود هدف گذاری است.

 آلبرت انیشتین می گوید: “اگر می خواهیم زندگی شادی داشته باشیم، آن را به یک هدف گره بزنیم، نه به مردم یا اشیاء.”

نقش اهداف در زندگی ما چیست؟ 

ما همواره باید در زندگی به یک سری سوالات خود پاسخ روشن و واضحی بدهیم، این که در زندگی چه خواسته ای داریم؟ اهداف ما در زندگی کدامند؟ چرا تاکنون به برخی از اهداف خود نرسیدیم؟ چگونه باید به اهداف دست یابیم؟

یک قاعده مسیر موفقیت می گوید: “این که از کجا می آییم مهم نیست، این که به کجا می رویم مهم است.” همه چیز در طول حیات ما با یک تفکر، آرزو، نیاز و خواسته آغاز می شود، اندیشه ما دنیای پیرامون ما و تمامی اتفاقات زندگی ما را رقم می زند.

بر اساس نظریه اثبات شده روانشناسی:” ما به آن چه که می اندیشیم تبدیل می‌شویم”، پس افراد موفق همواره به اهداف خود و راه های رسیدن به آن ها می‌اندیشند.
داشتن اهداف مشخص باعث می شود که از حداکثر توانایی خود بهره برده و با اطمینان و با سرعت به سمت مقصد حرکت کنیم.  وقتی هدفی را تعیین می کنیم تمرکز مغز معطوف آن هدف شده و از آن لحظه تطبیق سازی مناسبی میان خواسته درونی و محیط اطراف انجام می شود، در نتیجه با مشخص کردن اهداف، فرصت ها و موقعیت های جدیدی در زندگی خلق شده و ویژگی های فردی توسعه خواهد یافت.

چگونه هدف، انگیزه ایجاد می کند؟

ما هر چقدر به هدف خود علاقه مند باشیم به همان نسبت انگیزه و توان ما افزایش خواهد یافت، انگیزه در واقع انرژی لازم برای تلاش و پشتکار در مسیر رسیدن به هدف است.
نیروی انگیزه است که باعث می شود قبل از طلوع آفتاب بیدار شویم و تا نیمه شب مشغول تلاش در جهت اهداف باشیم، پس هر اندازه اهداف ما بزرگ تر باشند، شور، اشتیاق و انگیزه ما جهت دستیابی به آن اهداف بیشتر خواهد بود. معمولا اقدام و حرکت در مسیر اهداف بزرگ و کوچک به یک اندازه زندگی ما را تحت فشار قرار می دهد، پس بهتر است که اهداف بزرگ انتخاب کنیم تا انگیزه قوی داشته و به نتایج بزرگ برسیم.

چگونه هدف، بازدهی را افزایش می دهد؟

یکی از کارکردهای مهم هدف گذاری، افزایش نیروی بازدهی فردی است، به طوری که با اتخاذ راهکارها و تکنیک ها، بیشترین و بهترین نتیجه در کمترین زمان حاصل می شود.
افراد موفق به اهمیت بازدهی در دستیابی به هدف واقف هستند، آن ها می دانند چگونه نتایج حداکثری را در حداقل زمان ممکن به دست آورند، هر چند با تعیین اهداف شفاف و روشن می توانیم بازدهی بیشتری را تجربه کنیم، در واقع هر چقدر اهداف ما ملموس تر و دست یافتنی تر باشد، تمایل و اراده ما در تحقق آن بیشتر می شود.

چگونه هدف، عزت نفس را تقویت می کند؟

همان طور که گفتیم دستیابی به هدف یعنی تحقق رویاها و آرزوها، ولی باید توجه داشته باشیم که برای رسیدن به قله موفقیت و دستیابی به رویاها باید از چندین تپه عبور کنیم.
اهداف واقع گرایانه و قابل دسترس منجر به پیروزی شده و در نهایت عزت نفس ما را که با ارزش ترین دارایی ما است افزایش می دهند، به عنوان مثال، وقتی تصمیم می گیریم در طی یک روز 100 صفحه مطالعه داشته باشیم، ولی 50 صفحه مطالعه می کنیم پیش خود احساس شکست کرده و خود را شخصی می دانیم که هیچ وقت طبق برنامه ی از پیش تعیین شده پیش نمی رود، در نتیجه عزت نفس ما پایین می آید، اما وقتی تصمیم می گیریم در یک روز 50 صفحه مطالعه داشته باشیم و به همان میزان و یا بیشتر مطالعه کنیم، احساس پیروزی و موفقیت خواهیم داشت که در افزایش عزت نفس ما تاثیر بسزایی دارد.

چگونه هدف، اعتماد به نفس را تقویت می کند؟

اعتماد به نفس، ترکیبی از خودباوری و اعتقاد به توانایی های شخصی با عزت نفس است. یکی از بهترین راه ها برای تقویت اعتماد به نفس، هدف گذاری است، با موفقیت در انجام کارهای کوچک و روزانه اعتماد به نفس ما به تدریج افزایش یافته و به سوی اهداف بلندتر حرکت خواهیم کرد، در واقع باید بگویم که هدف گذاری و اعتماد به نفس دو مفهوم به هم تنیده می باشند، یعنی هر چه اهداف ما دقیق تر و واضح تر باشد، اعتماد به نفس ما نیز به همان میزان افزایش خواهد یافت.

چگونه هدف، توانایی تصمیم گیری را افزایش می کند؟

در زندگی همه ی ما پیش آمده که از بین دو یا چند مسیر برای حرکت، فقط مجاز به انتخاب یک مسیر بودیم، به طوری که هر یک از مسیرها می توانستند نقش مهمی در پیشرفت و رضایتمندی ما از زندگی داشته باشند. مطمئنا اگر هدفی در زندگی نداشته باشیم تصمیم گیری در چنین شرایطی برای ما سخت و استرس زا خواهد بود.
هدف گذاری این توانایی را به ما می دهد که در کم ترین زمان ممکن، بهترین تصمیمات را بگیریم، زیرا با تعیین هدف، تمام تصمیمات ما حول رسیدن به آن خواهد بود.

چگونه هدف، توانایی تغییر را افزایش می دهد؟

اغلب مردم بر شعار “هر چه پیش آید، خوش آید” معتقدند و تصور می کنند هر رویداد یا واقعه  ای که در زندگی تجربه می کنند در تقدیر و سرنوشت آن ها نوشته شده و خداوند این طور مقدر کرده است، در حالی که پیش تر اشاره شد، انسان به طور فطری هدف جو است و قادر به خلق آینده زندگی خود می باشد، با هدف گذاری و توسعه مهارت ها، توانایی تغییر شرایط زندگی بر مبنای خواسته های قلبی خود را خواهیم داشت نه این که با اعتقاد به وجود شانس و اقبال، خود را متوقف کنیم و در برابر شرایط نامطلوب تسلیم شویم.

چگونه هدف، مسئولیت پذیری را افزایش می دهد؟

مسئولیت پذیری باعث می شود که ما خود را متعهد به انجام کامل وظایف نموده و تحت هر شرایطی به اهداف خود برسیم، با تعیین اهداف، مسیر دقیق حرکت، لیست اقدامات و فعالیت ها بر اساس اولویت مشخص شده و مسئولیت ما جهت انجام آن ها افزایش می یابد.
در این حالت هرگز اقدامات مشخص شده را به تعویق نمی اندازیم، زیرا با اهمال کاری، دچار نگرانی و پریشانی خواهیم شد، افزایش مسئولیت پذیری و انجام درست کارها، اثر مثبتی بر ذهن گذاشته و احساس قدرتمندی و اعتماد به نفس بیشتری خواهیم کرد.

چگونه هدف، میزان تسلط را افزایش می دهد؟

زندگی بدون هدف، همانند کشتی بدون ناخداست که با حرکت امواج این سو و آن سو می رود و سرانجام به صخره بزرگی برخورد می کند و از بین می رود، پس انسان هیچ کنترل و اختیاری در زندگی ندارد، بلکه این شرایط هستند که زندگی را به هر جهتی می کشانند، اما هدف گذاری باعث می شود که سکان زندگی را در دست گرفته و مسئولیت تمام و کمال آن را برعهده بگیریم و در شرایط سخت و متلاطم، توان کنترل و مهار آن را داشته باشیم.

چگونه هدف، احساس ارزشمندی ایجاد می کند؟

در حین دستیابی به اهداف و رسیدن به قله موفقیت، پیشرفت ها و موفقیت های کوچک و بزرگی را تجربه می کنیم که هر یک احساس ارزشمندی فوق العاده ای را در ما تقویت می کنند، با دستیابی به هر موفقیت در طی مسیر، ماده دوپامین که پیام رسان موثری در مغز است به میزان زیادی در بدن ترشح می شود و حس رضایتمندی و شادی از به دست آوردن پاداش در انسان ایجاد شده و باعث می شود انگیزه لازم برای رفتن به مرحله بعدی هدف بالا برود.

چگونه با هدف، می توان به بهترین نسخه خود تبدیل شد؟

معمولا افرادی که بی هدف هستند، صبح که بیدار می شوند احساس خستگی و بی حوصلگی می کنند و حس و حال انجام هیچ کاری را ندارند و نمی دانند که چه می خواهند و چه کارهایی باید انجام دهند. با هدف گذاری نقشه راه زندگی خود را در دست خواهیم داشت و مشخص می کنیم ” کی ” و از چه” مسیری” به “کجا” برویم. در واقع هدف گذاری یک سفر است، سفری که ما را از وضعیت فعلی به وضعیت مطلوب خواهد رساند.
رسیدن به نقطه مطلوب و حرکت در طی مسیر مستلزم ارتقاء توانمندی ها و بهبود فردی است در نتیجه تعیین هدف باعث می شود که ما در طول این سفر به شخص بهتری تبدیل شویم.

جیم ران می گوید: ” هدف ما را به انسانی تبدیل می کند، بسیار ارزشمندتر از آن چه به دست آورده ایم”.