روانشناسی عشق

چگونه عشق و شکست عشقی دردوران عاشقی را مدیریت کنیم؟

دوران عاشقی درزندگی معمولاً دوام زیادی ندارد و شاید هم در بعضی مواقع با شکست مواجه شود. پس چگونه باید رفتار کرد تا شکست عشقی را تجربه نکرد و زندگی خوب و عاشقانه ای داشت. گرچه علم و تکنولوژی خیلی پیشرفت کرده است ولی ما در خیلی از جاها ، انتخاب ها و رفتار هایمان هنوز مثل قدیم مانند اجدادمان عمل می کنیم .مثل به هنگام انتخاب همسر یا به هنگام خشم و حمله .

زن یا مردی که  جنس مخالف را می بینید مغز او به طور غیر ارادی طرف مقابل را بر اساس سبک سنتی و قدیمی اش تجزیه و تحلیل می کند .اگر با معیارهای مغز قدیمی او یکسال باشد هورمون های عاشقی یعنی اکسی توسین و دو پامین در بدن او ترشح شده و میل و کشش جنسی نیز در او بوجود می آید. شخص عاشق وقتی معشوق خود را می بیند هورمون اکسی توسین و دوپامین به شدت در بدنش ترشح می شود و به او احساس لذت و سرخوشی می دهد و وقتی هم از او فاصله می گیرد این ترشحات کمتر شده و شخص احساس غمگینی می کند.

مغز انسان مدارهای مختلفی دارد. در مغز فرد عاشق مدار مغزی مربوط به “باور پذیری” مداوم فعال شده و مدار مغزی مربوط به “بررسی و تفکر انتقادی”، کاملاً مسدود می شود.

به همین خاطر می گویند که چشم عاشق کور است . اشکالات یار خود را نمی بیند ،دلباخته او شده و زندگی و دوران عاشقی سراسراز مهربانی و صفا  را برای خود تجسم می کند.

اگر انسان ها این موضوع را بدانند که به هنگام عاشق شدن مواظب سیستم مغزی تفکری انتقادی خود باشند و بدانند که این زیبایی دلدار از نظر علمی بیشتر مربوط به ترشحات هورمونی آنهاست که گذراست،خیلی به آنها کمک می کند که در انتخاب همسر عاقلانه تصمیم بگیرند. در دوران عاشقی ، در مغز افراد فقط بخش های لذت بخش و شادی آور فعال و روشن است و بخش های دیگر مغز مانند آمیگدال و قشر سینگولوم که مسئول مواظبت از انسان ها در مقابل خطرات است کاملاً خاموش است.

معمولاً بعد از دو یا سه سال بعد از شروع  دوران عاشقی، سیستم تفکر انتقادی مغز فعال می شود و اختلافات و مشکلات تازه خودش را نشان می دهد .پس به جای این که دو یا سه سال صبر کنیم این بخش از مغز خودش فعال شود خودمان از همان ابتدا آنرا فعال کنیم.

افرادی که دچار شکست عشقی می شوند بسیار نیاز دارند که مورد حمایت خانواده و دوستان قرار بگیرند. چون بخشی از مغز که مربوط به تعلق خاطر و پاداش و لذت جویی بوده به طور ناگهانی غیر فعال می شود. که متاسفانه فرد خیلی درد و رنج می کشد .در ضمن هورمون کورتیزول که مسئول تولید اضطراب است در او فعال و ترشح شده و او را بسیار ناراحت و غمگین می کند.

مثلث عشق چیست؟ – انواع رابطه عاشقانه کدامند؟

بنابراین به این افراد باید خیلی توجه کرد. اطرافیان و خانواده باید بیشتر در کنار او باشند. با او صمیمی باشند و بیشتر با او حرف بزنند . او را مجبور به فعالیتهایی کنند که بسیار برایش مفید وسازنده بوده و به انها علاقمند است . در نهایت در صورت لزوم به یک متخصص یا روانپزشک ارجاع دهند.

4 راه برای مدیریت موفق یک شکست عاطفی در دوران عاشقی

مدیریت موفق شکست عاطفی در دوران عاشقی

 1- ارزش و منزلت خود را حفظ کنید .بعد از جدایی هرگز التماس و خواهش نکنید. تماس نگیرید .پیام های بلند بالاننویسید.آهنگ هایی که نشان دهنده غمگینی شماست و بیانگر احساسات شما برایش ارسال نکنید . این حقیقت را قبول کنید که این شخص دیگر در زندگی شما حضور ندارد. این را بدانید که شما شایسته بهترین ها هستید.

2- رفتارهای ناگهانی عجیب و غریب و کارهای بیهوده انجام ندهید. اگر آرام و اندوهگین باشید بهتر از آن است که رفتارهای ناشایست انجام دهید مثل تلفن زدن های پیاپی و پیام دادن های حاکی از خشم و … .در ضمن وارد رابطه جدید نشوید کمی صبر کنید تا خود را دوباره بازیابی کنید و آرامش بگیرید.

3- سعی کنید که او را از یاد ببرید .گرچه فراموشی خاطرات دوران عاشقی خیلی دشوار است ولی شدنی است . این احساس کم ارزشی باعث می شود که بعضیها دست به کارهای خاصی بزنند مثل رژیم غذایی یا درس خواندن تا خود را به طرف مقابل ثابت کنند و بگویند که شما دچار اشتباه شده اید و چه شریک مهمی را از دست داده اید. سعی کنید که این کارها را انجام ندهید و خود را خسته نکنید . این را هم بدانید که او دیگر تعلق به زندگی شما ندارد .قطعاً بعد از آرامش و گذشت زمان، انسان جدیدی وارد زندگی شما خواهد شد که به او عشق می ورزید و دوران عاشقی زیبایی را دوباره تجربه خواهید کرد.

4- اگر چه جدایی ها تلخ و آزار دهنده هستند ولی تجربیات و درسهای زیادی به ما یاد می دهند .تغییراتی در خود ایجاد کنید تا رابطه بهتری را در آینده تجربه کنید. ضعف های خود را بررسی کنید و آن ها را تبدیل به نقطه قوت کنید .برای خود اهداف بلند مدت و کوتاه مدت در نظر بگیرید و در راه رسیدن به این اهداف کوشا باشید.

 جملاتی که باعث نابودی روابط عاشقانه می شوند

گفتن جملات عاشقانه در دوران عاشقی.دوری از جملات منفی

قبل از گفتن هر جمله یا کلمه ای باید در موردش فکر کنیم . عواقب احتمالی آن را بررسی کنیم و تمام جوانب را در نظر بگیریم تا خدای ناکرده پشیمانی یا ناراحتی در پی نداشته باشد.

1- جملاتی مانند “ولش کن، ارزش نداره” یا “تا کی میخوای در موردش حرف بزنی” و جملاتی مشابه این در واقع نادیده گرفتن احساسات طرف مقابل است . شریک عاطفی احساس ناراحتی و حتی عصبانیت می کند پس او را درک کنید و علت احساساتش را جویا شوید.

2- عباراتی که شما را نسبت به همسرتان بی تفاوت و بی توجه نشان می دهد مثل “امشب خسته ام نمی توانم کاری انجام دهم” یا “من وقت ندارم خودم به اندازه کافی دغدغه دارم” به جای اینها سعی کنید احساس واقعی خود را به همسرتان ابراز کنید و به او اهمیت بدهید.

3- همسرتان را با مردان یا زنان دیگر مقایسه نکنید .چون احساس بدی را در او ایجاد می کنید .پس فقط به نقاط قوت او توجه کنید.

4 – از کلماتی که بار منفی دارند مثل هرگز، همیشه،و هیچ وقت استفاده نکنید مثل “تو هرگز برای من کاری انجام نداده ای” یا “تو همیشه این جوری هستی”. با این کلمات و عبارات در واقع او را سرزنش می کنید. پس به جای این جملات، احساسات واقعی خود را که در آن لحظه دارید با زبان خوش بیان کنید کنید تا بتواند درک درستی از شما و مشکل شما بدست آورد .سعی کنید از کلماتی که قبلا و در ابتدای دوران عاشقی بکار می بردید استفاده کنید.

5 – هرگز از جملاتی که اعتماد به نفس شریک زندگی شما را خدشه دار می کند استفاده نکنید مثل “هیچ کس مثل من برای تو نبوده و نیست” و “کی حاضر می شد با تو ازدواج کند با اون اخلاقت” این جملات بسیار ناراحت کننده هستند و به عزت نفس او آسیب وارد می کنند.

6 – عباراتی مانند “من باید از تو جدا شم” یا “تو بدرد من نمی خوری این رابطه باید تموم بشه” .این جملات انگاری تهدیدی برای شریک زندگی شماست و پایه های زندگی را سست و متزلزل می کند و سایه ترس را بر زندگی می فکند. .هیچوقت این عبارات را در زندگی بکار نبرید.

تشخیص رابطه عاطفی ناسالم در دوران عاشقی و راه عبور از آن

خلاص شدن از رابطه عاطفی ناسالم

1 – اولین قدم آن است که بفهمید این رابطه، رابطه ای مشکل دار و ناسالم است.  تمام زوایای آن را با نگاهی عمیق و دقیق ارزیابی کنید . با خودتان روراست باشد. بدانید چه چیزهایی از شما در این رابطه آسیب می بیند مثلاً آیا عزت نفس شما آسیب دیده است؟ یا باعث پسرفت کاری شما شده است؟ و … پس باید تجدید نظر کنید و به قطع رابطه فکر کنید.

2 – سعی کنید به احساسات و ناراحتی خود توجه کنید .آنها را پذیرش کنید .چاره ای ندارید جز اینکه از این مراحل عبور کنید. غم و اندوه جز لاینفک جدایی است.

3 – واقع بینانه فکر کنید. شاید عشق کورتان کرده است و نمی گذارد عاقلانه تصمیم بگیرید. فقط به خاطرات خوب که در دوران عاشقی با او داشتید فکر نکنید .اگر واقعا توان تحمل ندارید از یک دوست خوب یا یه مشاور متخصص کمک بگیرید.

4 – برای یارتان نامه ای بالا بنویسید . هر چه درد و دل دارید از دلخوریها، دلتنگی ها و دوست داشتن ها ولی بعد از نوشتن نامه آن را پاره کنید و دور بیندازید .این گونه تمام انرژی منفی شما تخلیه شده و احساس سبکی می کنید.

5 – بخشش را سر لوحه زندگیتان قرار دهید. هم خودتان هم شریک قبلی عاطفیتان را ببخشید . از گذشته درس بگیرید .گاهی لازم است خودتان را جای او بگذارید. ممکن است اشتباه از شما بوده باشد. در هر صورت به این موضوع اهمیت دهید و رو به جلو حرکت کنید.

6 – یادتان باشد زندگی همین لحظات حالی است که دارید سپری می کنید. از زمان حال لذت ببرید و گذشته را رها کنید  فقط از تجربیات آن  دوران عاشقی استفاده کنید.

7 – به سلامتی خود اهمیت دهید .غذاهای سالم و مقوی بخورید. ورزش کنید .با خود همدلی و همدردی کنید.استراحت کنید .موسیقی گوش دهید تا آرام آرام این زخم های روانی شما التیام پیدا کند.

8 – زندگی همواره در حال تغییر و تحول است. برای لحظات خوب سپاسگزار باشید .از خداوند به خاطر داشته هایتان قدردانی و تشکر کنید و لحظات خوبی را برای خود رقم بزنید.

7 دلیل غیرمنطقی افراد برای رهایی از یک رابطه عاطفی مسموم

 دلیل غیر منطقی زنان در ماندن عشق مسموم - دوران عاشقی

بعضی از افراد به دلایل غیرمنطقی به رابطه مسموم خود ادامه می دهند. علیرغم اینکه دائماً در حال مشاجره و بحث و دعوا هستند و از هم متنفر هستند . حتی به هم خیانت هم می کنند ولی از جدایی هراس و واهمه دارند.

دلایل حفظ این رابطه مسموم

1 – تنها ماندن: در واقع تنهایی به معنای بی کس بودن و گوشه گیری و انزواطلبی نیست .انسانها گاهی در جمع هم احساس تنهایی می کنند. تنهایی اصلاً وجود ندارد در یک رابطه مسموم و ناموفق قطعاً تنهایی و انزوای روحی بیشتری وجود دارد. ولی آنها فقط از لحاظ جسمی در کنار هم هستند.

2 – ترسیدن: با زهم ترس از تنهایی، ترس از زندگی کردن به تنهایی .چون همیشه فکر می کنند کسی یا همراهی باید در آن زندگی یا آن خانه باشد زیرا احساسا بی هویتی می کنند.

3 – احساس گناه و تقصیر: فقط صرفاً از سر دلسوزی به این رابطه ادامه می دهند. در صورتی که فاصله بین آنها خیلی زیاد است . این در واقع یعنی ستم کردن هم به خود و هم به طرف مقابل که واقعاً آزار دهنده است.

4 – مدت زمان: گاهی اوقات زوجین فکر می کنند چون زمان زیادی با هم زندگی کرده اند نمی توانند از هم جدا شوند . احساس می کنند که جدایی برای سن آنها مناسب نیست .ولی اگر هر چه سریعتر اقدام کنند به نفع هر دوی آنهاست که زودتر به آرامش برسند.

5 – مال و ثروت: به خاطر جمع کردن مال و اموال زوجین دل ندارند که به خاطر همین مال دنیا از هم دست بکشند . بخاطر مسائل مالی حاضرند مابقی عمر خود را با ناکامی ،درد و رنج سپری کنند و در رابطه پر از تشویش باقی بمانند.

6 – اندوه و حسرت: اندوه و حسرت ناشی از تنها شدن و تشکیل یک زندگی مجردی دوباره برایشان دردناک است .تصور اینکه شب ها به تنهایی سر بر بالین بگذارنند آزارشان می دهد. انجام دادن یک سری عادات روزمره دیگر باعث می شود که در این رابطه مسموم باقی بمانند .حال آنکه با گذشت زمان همه اینها از بین خواهد رفت.

7- امید داشتن: بعضی افراد هنوز امید دارند که رابطه آنها سالم شود یا شاید بهبود پیدا کند و مثل اوائل دوران عاشقی شود . به هر قیمتی به آن رابطه ادامه می دهند و فکر می کنند با گذشت زمان و صرف انرژی رابطه ترمیم خواهد شد .حال آنکه این امکان اصلاً وجود ندارد چون هیچ هماهنگی در بین آنها وجود ندارد.

Rate this post
نمایش بیشتر

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا