آیا تا به حال به یافتن ایده ی مناسب، فکر کرده اید؟ اصلا چطور می توان یافتن ایده ی مناسب را تجربه کرد؟ در این مقاله موارد مهمی را در زمینه یافتن ایده ی مناسب، ذکر خواهیم کرد.
چگونه می توانیم ایده های خلاق و پول ساز داشته باشیم؟ یافتن ایده ی مناسب چگونه رقم می خورد؟
پس از مطالبی که طی دوجلسه گذشته ارائه داشتیم در این بخش می خواهیم در رابطه با ایده و احتمال موفقیت آن صحبت کنیم و تذکراتی را دراین بخش ارائه دهیم که اگر دقت کنیم شاید باعث شود متفاوت تر روی ایده ی خودمان فکر کنیم. در ادامه مواردی را در مورد یافتن ایده ی مناسب مطرح خواهیم کرد.
برای یافتن ایده ی مناسب، اگر ایده محشری وجود دارد که فکر می کنیم خیلی جالب است و میلیون ها پول برای مان به ارمغان می آورد باید با دقت به آن ایده بپردازیم.
نکته ی مهم این بخش خود ایده و سوژه ای است که می خواهیم به عنوان ایده ی محوری کسب وکار و استارت آپ خودمان انتخاب و روی آن کار بکنیم. چیزی که امروزه در ایران بیشتر رایج است که وقتی یک شرکت کسب وکار یا استارت آپی در یک سوژه ای کار می کند و موفق می شود، همه از آن کپی برداری می کنند و به نوعی می بینیم که کلی سایت شبیه هم وارد بازار می شوند و با هم رقابت می کنند و معمولا هیچ کدام از این ها هم هیچ وقت جای آن سایت اولیه این حوزه را نمی گیرند.
برای یافتن ایده ی مناسب باید سعی کنیم در ایده ای که برای استارت آپ خودمان پیاده کنیم، اصطلاحا موج سواری نکنیم.اگر می بینیم که الان سایت ها و کسب وکارهای آگهی نامه روی بورس است ما هم به سراغ این قضیه نرویم.
الان در سایت هایی که جزو 100 سایت برتر ایران هستند، سایت های آگهی نامه زیادی دیده می شوند. این که آگهی دادن و آگهی رایگان دادن به نوعی جذابیت دارد و مردم از آن استفاده می کنند درست، منتها این که دقیقا کپی یک رقیب دیگر انجام شود و برنامه نویسی شود،این کار دیگر هیچ جذابیتی ندارد.
عجیب است در جایی که به عنوان مثال 2 سایت بسیار معروف دیوار و شیپور که مختص آگهی دادن است، چطور است که سایت های جدید مثل نخود و لوبیا اضافه می شوند و می خواهند با این ها رقابت بکنند!آن هم بدون هیچ نوآوری و بدون هیچ خلاقیتی. حتی جالب است که خود این دو سایت دیوار و شیپور هم دقیقا مثل هم هستند و هیچ کدام خلاقیت متمایزکننده ای نسبت به دیگری ندارد!
و باز خیلی عجیب و جالب است که آگهی هایی که این سایت ها به صورت ویدیویی تهیه می کنند که گاه در تلویزیون هم دیده می شود هم تکراری و کپی برداری از نمونه های دیگر است! یعنی نکته ای که شاید عجیب و تاسف بار این است که شرکت های تبلیغاتی که این آگهی ها رابرای این استارت آپ ها تهیه کرده اند هم هیچ خلاقیتی ندارند.
سناریوهایی که یک سایت مطرح در زمینه ی آگهی برای معرفی خودش در تلویزیون استفاده می کند دقیقا سناریوهایی است که سایت Letgo در کشورهای دیگر مطرح می کند و هیچ خلاقیتی در خود ندارد و ظاهر و باطن این سایت ها هم که دقیقا عین هم هستند.
اگر بخواهیم وارد این بازار کار بشویم، باید خلاقیت به خرج بدهیم و چیز جدیدی داشته باشیم که بقیه ندارند، وگرنه از ورود به دنیای آگهی به طور حتم جواب نخواهیم گرفت. پس کپی برداری و موج سواری نکنیم و دنبال ایده های جدیدی باشیم.
منتها اینجا ایران است، و ایران هم به نوعی متفاوت است! ایران کشور متفاوتی است. نباید مطمئن باشیم این چیزی که در یک کشور در گوشه دنیا جواب داده پس اینجا هم جواب خواهد داد. یک نکته ی دیگر این که، اگر یک ایده و استارت آپ در شهر تهران جواب داده، این حتما نشان دهنده ی این نیست که آن استارت آپ و آن ایده در یک شهر کوچک دیگر در یک گوشه از کشور هم جواب خواهد داد. پس باید در نظر بگیریم ایده ای را که بخواهیم کار کنیم آیا متناسب با ایران و شرایط اجتماعی و اقتصادی ایران است یا نه؟ آیا متناسب با شرایط اجتماعی و اقتصادی شهر و این که این ایده به نوعی در ان استارت آپ بخورد هست یا نه؟ سپس باید هزینه گذاشت و شرکت زد و کارهای بعدی را شروع کرد.
برای یافتن ایده ی مناسب ، عاشق ایده ی استارت آپی خودمان نشویم، این که من ایده دارم و حتما این ایده جواب خواهد داد و ایده ی بکری است و…مطمئن باشیم که بعد از کلی وقت تلف کردن به جایی می رسیم که می بینیم ایده جواب نمی دهد.
نکته ی دیگر این است که که در بحث ایده ی استارت آپ و کسب وکار سعی کنیم جلوتر از زمان نباشیم، ما این جلوتر از زمان بودن را چند بار تجربه کرده ایم و متاسفانه جلوتر از زمان بودن همانند دیرتر بودن از زمان اشتباه است. مثلا آخرین کسب و کاری که در اینترنت راه اندازی کرده ایم جلوتر از زمان بوده است! منتها این بار اصلا عجله نکردیم و سعی کردیم به آرامی به جلو پیش برویم و هنوز آن
استارت آپ و کار را معرفی نکرده ایم چون منتظر هستیم کشش لازم در جامعه ایجاد بشود و بعد به معرفی کردن آن اقدام بکنیم.این بار سعی کرده ایم آن عجله ای که داشته ایم را تکرار نکنیم و هزینه ی زیادی انجام ندهیم وقتی که هنوز آمادگی در مردم جامعه فراهم نیست.
دیرکردن هم درست نیست! یعنی روی کسب و کاری وقت گذاشته شود حالا چه فیزیکی چه سنتی، که دیگر زمانه و اثرگذار بودن آن گذشته است. به عنوان مثال اگر بخواهیم یک سرور وبلاگ ایجاد نماییم و به مردم خدمات وبلاگ داری بدهیم مطمئنا دیگر جواب نخواهد داد. چون مردم از نوشتن وبلاگ و این موارد خسته شده اند یا به نوعی دیگر برایشان جذابیت ندارد. پس به این نکته هم باید دقت شود.نه جلوتر از زمان باید بود و نه دیرتر از زمانه.
نکته ی مهم برای یافتن ایده ی مناسب این می باشد که: ایده ای که در ذهن داریم را مخفی نکنیم و نگران این نباشیم که ایده مان به اصطلاح دزدیده یا فاش می شود. چون ایده وقتی با دوستان و آشنایان مطرح شود و روی آن صحبت شود و نقاط قوت و ضعف آن فاش شود بهتر جلو خواهد رفت. نباید فکر کنیم که اگر ایده مان مطرح شود، کسی آن را می دزدد، مطمئنا ایده ای که به ذهن ما رسیده است، همزمان به ذهن چند نفر دیگر هم رسیده است. پس چه بهتر که ما سریع تر و زودتر به فکر اجرای ایده ی خودمان باشیم و نگران مطرح کردن و فاش شدن و دزدیده شدن آن نباشیم و البته نگران شکست ایده ی دیگران هم نباشیم.
کارآفرینی و استارت آپ سازی به نوعی ریسک است و هرنوع کارآفرینی باید آن را بپذیرد که ریسک می کند و ریسک کردن احتمال شکست را هم در پی دارد. منتها اگر ایده ای خوب باشد، مشورت گرفته بشود و پرورش داده و پخته بشود، مطمئنا احتمال موفق شدن آن زیاد است. این را هم باید در نظر داشت که نباید با سایت های معروف وارد رقابت شد! چون آن ها بودجه دارند و هزینه های آن چنانی کرده اند و سرمایه گذارهای خارجی دارند و اینکه ما بخواهیم وارد میدانی بشویم که غول های بزرگی هستند،کار ما خراب خواهدشد. یک موضوعی هم که هست، اینست که اگر در اینترنت بگردیم و عبارت کسب و کار را جستجو کنیم، یک سری سایت هایی برای ما باز می شود که ایده های مختلف کسب وکار و استارت آپ را در آن مطرح کرده اند. اینکه این ایده ها را بخوانیم و اسم ایده و سوژه ی کلی آن ها را بدانیم جالب است و دوستانی که این سایت ها را مدیریت می کنند از این بحث هم منفعت مادی و هم منفعت معنوی می برند. اما خرید یک ایده کار درستی نیست. چون شخصی که بخواهد یک ایده را بفروشد خودش می تواند سراغ آن برود و فروش یک ایده خام به نظر موضوع خیلی جذابی نیست، مگر اینکه یک مشاور یا شخص حرفه ای آن ایده را پیشنهاد دهد و خودش همرا ه ما باشد.
باز نکته ای که مهم است اینست که، ایده ای که داریم بایدیک ایده جهانی باشد، امروزه عصر اینترنت و فضای مجازی است.اگر ایده ای که ما داریم مختص شهر یا محل یا منطقه ی خودمان باشد، شاید ارزش آن مقدار ریسکی را که می خواهیم انجام دهیم نداشته باشد. سعی کنیم روی ایده هایی کار کنیم که اگر یک روزی تحریم ها و مسائل بین المللی مطرح شد بتوانیم خیلی سریع آن را در کشورهای دیگر هم عملیاتی بکنیم و به صورت جهانی فعالیت کنیم.
در مدیریت اصطلاحی به نام «استراتژی اقیانوس آبی» داریم، یعنی سعی کنیم وارد بازارهایی شویم که کسی وارد آن ها نشده باشد و آن قدر بزرگ هستند که اگر رقیبان دیگری هم بیایند جا برای همه است ودر اخر نکته دیگر این که،برای موفقیت در استارت آپ باید هزینه کنیم.هزینه برای مشاوره،تبلیغات و در رساندن استارت آپ برای موفقیت.
در این مقاله به یافتن ایده ی مناسب پرداختیم وموارد مهمی را در این زمینه مورد بررسی قرار دادیم.
