امنیت اساسی ترین نیاز بانوان

امنیت اساسی ترین نیاز بانوان

آیا می دانید چرا خانم ها به امنیت، آرامش و اطمینان خاطر بیشتری نیاز دارند؟! چرا خانم ها همیشه نياز دارند براي آينده ي روابط با همسرشان برنامه ريزي داشته باشند؟! چرا خانم ها بايد به طور همیشه و مداوم از افکار و احساسات  همسرشان باخبر باشند؟ چرا خانم  ها زمانی که شریک زندگي شان دليل ناراحتي يا نگراني خود را با آن ها در ميان نمي گذارد عصبی و ناراحت مي شوند؟

پاسخ همه ی سوال  هاي بالا يک مورد است. يکي از اساسي ترين نيازهاي ما زن ها در روابط صميمي مان « احساس امنيت » هست. در اين جا منظورمان امنيت جاني يا فيزيکي و جسمي نيست، بلکه بيشتر امنيت احساسي و عاطفي منظورمان است. احساس عميق و دروني از اين که رابطه مان محکم و استوار و ماندگاراست و اين که همسرمان در عشق خود ثابت قدم است و به ما نيز متعهد و پاي بند. به طوري که بتوانيم به عشق او اعتماد کنيم و بنابراين بتوانيم به خودمان اجازه دهيم تا تمام و کمال عشق بورزيم و جز عشق پاسخ دریافت نکنیم.

اين امنيت عاطفي کليد گشايش دل و جان خانم ها می باشد. هنگامي که ما احساس امنيت مي کنيم مي توانيم دل بدهيم و خود را آرام سازیم. هنگامي که امنيت داريم، مي توانيم ریسک کنيم و در عين حال آرامش و اطمینان خاطر داشته باشيم ودر اوج باشیم .

حال سوال اصلی این است که چرا امنیت تا این حد برای بانوان ارزش و اهمیت دارد؟

همه ی  خانم  ها در عمق وجودشان احساس ناامني دارند.  هر چه قدر ما خانم  ها خود را با سواد، آزاد، مستقل، و متکي به خود نشان دهیم و باورمان نیز همین باشد ، اما باز هم بخشي از روح و روان ما وجود دارد که همواره با آن در حال جنگ و سروکله زدن هستيم و هم چنان  نيز خود را به اين دليل شماتت مي کنيم.اما هیچ وقت توانایی این را نداریم که بر آن پیروز شویم. يا آن را از بین ببریم و يکي از رازهاي ناگفته ي ما خانم  ها همين است.

 اما ریشه ی این احساس کجاست؟!

 قبل از هر موردی اين احساس نتیجه ی زندگي در جامعی  است که در آن مردها در بيشتر زمينه ها تسلط دارند. حتي امروز نيز در بسياري از جاها و مکان ها  مردها  بسيار ارزش مندتر و قدرت مندتر تلقی می شوند. و فرزندان دختر کشته می شوند و محکوم به مرگ. 

ممکن است فکر کنید که اين اتفاق فقط در کشورهاي توسعه نيافته واقعيت دارد با وجود اين حتي در پيشرفته ترين کشورهاي دنیا مثل  ايالات متحده نيز دستمزد زنها حتي در قبال انجام کاري واحد از دستمزد مردها کمتر است. اين مطلب مانند زنده به گور کردن فرزندان دختر فاجعه نيست، اما هنوز به وضوح نشانده اين پيام است که آقایان  با ارزش تر از خانم ها هستند!

برای درک بهتر و  عميق تر ريشه هاي اصلی ناامني ما خانم  ها، بايد به زمان هاي بسيار قدیم و شروع تمدن برگردیم و به اجداد مؤنث خود نگاهي کنیم .زن هاي آن زمان به برای بقاء و حفظ زندگی شان  کاملا متکي به مردان بودند. اين مردها بودند که شکار مي کردند، برای همین تنها تأمين کنندگان غذا محسوب مي شدند. جنگجويان نيز این گونه بودند. بدين معنا که فقط مردها بودند که مي توانستند در برابر حمله های  حيوانات يا تهديدات انساني مبارزه کنند و زن ها و بچه ها را در برابر اين خطرات حفظ کنند. در چنين شرايطي زن ها تنها يک هدف داشتند. اين که مرداني را پیدا کنند  که از آن ها و بچه هايشان مراقبت و محافظت کنند.

با وجود  اين که سال های  زیادی از پيشرفت تمدن انسان ها گذشته است ، شرايط جسماني، اقتصادي و اجتماعي خانم  ها تغییری نکرده است.. ما نمي توانيم به تنهايي و بدون وجود  آقایان از خود محافظت و مراقبت  کنيم. ما از آزادي هايي که مردها در اختيار دارند، برخوردار نيستيم. برای همین  احساس اقتدار شخصي و اعتماد به نفس ما خانم  ها حتي در بهترين وضع  بسيار محدود است. تنها در مدت  يک قرن گذشته بوده است که پذيرش اجتماعي جهت کار کردن خانم  ها و استقلال اقتصادي آن ها فراهم شده است. و تنها همين اواخر بود که با کشف  روش هاي جلوگيري از بارداری  خانم ها در بچه دار شدن خود حق انتخاب پيدا کرده اند.

آیا می دانید چرا خانم ها نیازمند تایید از جنس مخالف شان هستند؟! حتی تایید مردی که شاید خیلی آن را باور نداشته باشند؟! 

چنان چه در طول زمان خانم ها چنين آموزش ديده باشند که زنده ماندن  و حيات آن ها  بستگی به  حمايت آقایان دارد، لذا وظيفه و شغل خانم ها اين مي شود که مردي را به سمت خود جذب کنند و تلاش کنند تا او را از دست ندهند.

تمامی اعمال و رفتار ما خانم ها مانند: وضع ظاهری؛ زیبایی؛ آراستگی؛ مهارت های خانه داری؛ مهارت های فرزند داری و مهارت های همسر داری و.. همه ی عات ها و تصمیمات ما ریشه در یک تفکر دارد:

« آیا این کار او را خشنود خواهد ساخت؟! آیا رضایت بخش خواهد بود؟! »

ضمير ناخودآگاه ما به ما مي گويد: اگر او را خوشحال او به من علاقه مند می شود. با من خواهد ماند! به همين دليل است که بيشتر ما خانم  ها به دنبال تأييد از طرف  آقایان  هستيم. از خود مي پرسيم: « آيا از من راضي است؟ آيا از رابطه مان رضايت دارد» اگر جواب مثبت باشد، خیال مان آسوده می گردد و مي توانيم مدتي امنيت داشته باشيم. برعکس اگر علايمي دال بر عدم رضايت او را ببینیم به سرعت احساس امنيت مان از بين مي رود و احساس نا امنی و خطر می کنیم.

خانم  ها نياز دارند احساس امنيت داشته باشند تا بتواند در رابطه های  خود احساس صمیمت؛ آرامش و اعتماد به نفس داشته باشند.

زمانی که ما خانم  ها احساس امنيت مي کنيم در بهترين اندازه هاي خود ظاهر مي شويم. بدين معنا که آرامش بيشتر و نگرانيم کمتر، اعتماد به نفس بيشتر و ناامني کمتر، و بالاخره استقلال بيشتر و توقع کمتري خواهيم داشت. به عبارت ديگر، بيشتر آن گونه هستیم  که آقایان  دوست دارند و کمتر آنها را عصبي و سر درگم می کنیم ! نکته مهم ديگري وجود دارد که بايد همیشه  به ياد داشته باشيم : ما زنها  مي دانيم هرگاه احساس امنيت داريم به آن چه مطلوب خود و نيز مطلوب مرد زندگي مان است نزديک تر مي شويم. لذا به طرزي هم خودآگاه و هم ناخودآگاه سعي مي کنيم مرد زندگي مان را وادار سازيم به گونه اي رفتار کند که به ما احساس امنيت ببخشد.

ما مي خواهيم شما بگوييد دوستمان داريد يا احساسات تان را با ما در ميان بگذاريد. يا از کارهاي ما قدردانی  کنيد يا براي با ما بودن وقت بگذاريد، يا بسياري از چيزهاي ديگري که در فهرست خواسته هاي ما از شما مردها وجود دارد!  اين خواسته ها به منظور کنترل کردن شما يا پيش بردن خواسته های  خودمان نيستند. اين خواسته ها تنها به ما احساس امنيت  و آرامش مي بخشد. و هنگامي که ما زنها احساس امنيت  و آرامش مي کنيم همسر بهتري براي شما خواهيم بود و احساس رضايت بيشتري نيز از خودمان خواهيم داشت! اما غیر این گونه نباشد؛ احساس نا امنی و خطر؛ ما را وابسته تر و کلافه تر می کند. هر چه ما بیشتر احساس ناامنی کنیم آرامش کمتری خواهیم داشت و در شرایط تنش زا قرار خواهیم گرفت. در نتیجه از شما احساس توجه و محبت بیشتری درخواست خواهیم کرد! و این گونه آرامش شما هم از بین می روند. و بیشتر از ما دور می شوید!

اين وضع چرخه معيوب و ناسالمي را ایجاد می کند که همه ی  زوج ها با آن آشنا هستند: زن احساس ناامني مي کند و پرتوقع مي شود، مرد ناراحت مي شود و با پس نشستن به او پاسخ مي دهد، هر چه او بيشتر خود را دور کند و فاصله بگيرد، ناامني زن افزايش بیشتر خواهد شد.هر چه زن بيشتر احساس ناامني کند، پرتوقع تر مي شود. هر چه زن پرتوقع تر شود، همسرش بيشتر از او فاصله خواهد گرفت و این چرخه هم چنان ادامه خواهد داشت!

احساس ناامني بيشتر خانم ها، به محض دريافت احساس عشق، محبت، توجه و امنیت خاطر سريعاً از بين مي رود. در اين زمان کمی تلاش از جانب آقایان، بسيار تاثیرخواهد داشت ، چون  از بدتر شدن شرایط  پیش گیری  مي کند.  

در این مقاله به اساسی ترین نیاز بانوان پرداختیم و موارد مهمی را در این زمینه عنوان کردیم.