نشانه های یک رابطه عاطفی ناسالم چیست؟ – 4 نشانه رابطه عاطفی اشتباه

نشانه های رابطه عاطفی ناسالم کدام است؟

در این مقاله به نشانه های رابطه عاطفی ناسالم می پردازیم.

چهار اشتباه و نشانه های رابطه عاطفی ناسالم 

روابط مان هرگز یک شبه به پایان نمی رسد. همواره در رابطه های مان از قبل نشانه هایی وجود دارد که براساس آنها می توانیم تنش های احساسی آینده را پیشگویی کنیم و بدانیم که آیا رابطه ی ما دچار مشکل شده است یا خیر؟

این نشانه های هشدار، نشانم دهنده مشکلات بالقوه رابطه های مان بوده است و نشان دهنده ی چهار مرحله تنش در رابطه های مان می باشد.
به طور طبیعی همه ما بین این مرحله ها درحال جابجایی هستیم، وقتی آموزش ندیده باشیم که چگونه از بروز آنها جلوگیری کنیم، این چهار مرحله باعث مرگ و از بین رفتن رابطه های مان می شود.

 

درس پیشنهادی : تکنیک های غلبه بر استرس – دوره مدیریت استرس

 

نشانه های هشدار یک رابطه عاطفی مشکل دار و ناسالم

این چهار مرحله هشدار دهنده عبارتند از:
مخالفت- انزجار- طردشدگی-سرکوب کردن.

 

1. نشانه های رابطه عاطفی ناسالم – مخالفت در رابطه عاطفی ناسالم 

طبیعی است که بعضی از مواقع در رابطه های مان نسبت به دیگران مقادیر مخالفت احساس کنیم، مخصوصا درمورد کسانی که به ما نزدیک ترهستند. مخالفت مان زمانی اتفاق می افتد که در مقابل کرده ها،گفته ها و با احساسات دیگران مخالفت کنیم و ناراحت شویم واحساس می کنیم که بین ما و آن شخص جدایی افتاده است.
وقتی مخالفت مان را با دیگران فاش نکنیم یا اختلافات خودمان را حل و فصل نکنیم، این اختلافات مان بر روی هم تلنبار می شوند و به مرحله ی احساسی بعد که همان انزجار است وارد می شویم.
«از کاه کوه نسازیم، به خاطر هیچ و پوچ ناراحت نشویم،جمله ی خیلی اذیت میکنی را بکار نبریم، هیچ کس ایده آل و بی عیب و نقص نیست، فراموشش کنیم و قایق را بی جهت تکان ندهیم ممکن است واژگون شود.»

2. نشانه های رابطه عاطفی ناسالم – انزجار

انزجار حالت پیشرفته تری از همان حالت مخالفت می باشد. پس از مخالفت مان احساس می کنیم دیگر توانایی این را نداریم که کسی را تحمل کنیم، مخالفت کردن و اختلاف مان بیشترموجب دلخوری و ناراحتی  مان می شود در حالی که انزجار موجب خشم مان می شود. هنگام انزجار، احساس عصبانیت می کنیم و دوست داریم طرف مقابل مان را مورد سرزنش و انتقاد قراردهیم و یا اینکه با او حالتی خصمانه داشته و سرخورده، دلسرد، ناامید و نامهربان می شویم.

در چنین شرایط هایی می توانیم بگوییم میان ما و طرف مقابل مان فاصله و شکافی افتاده است. در این حالت است که خود را پشت دیوار های احساسی و عاطفی که اطراف  خود ساخته ایم، پنهان می کنیم.
وقتی تمامی حقیقت را درباره ی احساس انزجار خودمان باهمسر مان در میان نگذاریم وآنها را حل نکنیم، این انزجارمان بر روی هم انباشته می شود و به سومین مرحله ی احساسی که همان احساس طرد شدگی می باشد، وارد می شویم.

 

3. نشانه های رابطه عاطفی ناسالم – نشانه طرد شدگی در رابطه عاطفی ناسالم

طرد شدگی به معنای فاصله، جدایی وشکاف میان ما و همسرمان می باشد. حالا چه به لحاظ فیزیکی ، جسمانی ویا به لحاظ احساسی وروحی. این مرحله که سومین مرحله می باشد وقتی اتفاق می افتدکه انزجار های زیادی برروی هم انباشته شوند و این انزجارها مانع می شوندتا با همسرمان احساس مرتبط بودن و متصل بودن کنیم ولی حالا دیگر با او در ارتباط نیستیم، بااین کار میان ما با او فاصله و شکافتی ایجاد می شود. احساس های طرد شدن و ترک شدگی معمولا به این دو طریق ایجاد می شود:

 

درس پیشنهادی : شما جذب چگونه افرادی می شوید ؟ 

 

روابط جنسی و احساس طردشدگی و ترک شدگی در رابطه عاطفی اشتباه و مسموم 
 

در این مرحله، وقتی مسايل و مشکلات خود را حل نکنیم،آسیبی وارد زندگی و روابط جنسی ما خواهد شد. این مسأله به این معناست که از دست کسی که عصبانی شده ایم نمی توانیم تحریک جنسی شویم. پس به این موضوع می رسیم ما نسبت به کسی که  با او سرد شده ایم هرگونه میل و علاقه به روابط جنسی را بااو از دست می دهیم. امکان دارد احساس کنیم که دیگر برای مان هیچ جذابیتی ندارد وهیچ میل جنسی نسبت به او نداریم. ممکن است این فکر به ذهن مان خطور کند که کلا میل به روابط جنسی در ما ازبین رفته است. وقتی در ایستگاه ترک شدن و یا طرد شدن به طور متوقف بمانیم دیگر رابطه ما بسیار کسل کننده و نابه هنجارمی شود. البته شدت آن به این بستگی دارد که رابطه ما دچارطردشدگی منفعل شده و یاطرد شدگی فعال.
بیشتر زوج ها موفق به این نمی شوند که در این مرحله ها جان سالم به در ببرند، اکثر طلاق ها و جدا شدن ها حاصل از این مرحله، بسیار دردناک بوده و خشم و انزجار زیادی را به همراه دارد.

 

درس پیشنهادی : چرا احساس پوچی می کنیم ؟ – دوره روانشناسی لحظه های واقعی

 

4. سرکوب کردن

سرکوب کردن حالتی از کرختی روحی و احساس مان می باشد. وقتی که به این مرحله احساسی وارد می شویم که دیگر از مخالفت کردن و طردشدگی  و ترک شدگی خسته شده و تصمیم می گیریم که تمامی احساسات منفی خودمان را سرکوب کرده و به دنبال آن خود را کرخت کنیم. در این کار هم موفق می شویم. امکان دارد این احساسات را خودآگاه ویا ناخودآگاه، ازبین ببریم.

اکثرا در مرحله ی سرکوب کردن مواردزیر را به خودمان می گوییم:

«دیگر جنگ و دعواهای مان فایده ای ندارد.»
«باید یاد بگیریم به خاطر بچه های مان باهم کناربیاییم.»
«دیگر خسته شدم بس که با مشکلاتم جنگیدم.»

خطرناک ترین مرحله ازاین مراحل، مرحله ی چهارم یا همان سرکوب کردن می باشد. دراین مرحله است که خودمان را گول می زنیم که رابطه های مان هیچ مشکلی ندارد، درحالی که آستانه ی خطر بزرگی قرارداریم. زندگی در مرحله ی چهارم به لحاظ فیزیکی و ظاهری نیز بسیار ناسالم است. وقتی که امیدها و آرزوهای مان را در خود می کشیم، تنش وفشاربسیاری را برخود اعمال کرده ایم، به طوری که ممکن است سلامت فیزیکی و جسمانی مارا نیزبه خطربی افتد.

 

پاک سازی احساسات و عواطف مان در رابطه عاشقانه و عاطفی اشتباه 

 

فرمولی مرحله ای و قدم به قدم برای مان وجود دارد که این امکان را به ما می دهد که در مواقع احساس ناراحتی و مخالفت مان از آن استفاده کنیم.

 

مرحله اول احساس:

به این واقعیت برسیم که در آن لحظه احساس ناخوشایندی را تجربه می کنیم و مقداری تنش داریم و این را به خودمان بگوییم که می خواهیم قدم اول را برای حل و فصل این موضوع برداریم.

مرحله دوم، دلیل ناراحت بودن:

دلیل ناراحت  بودن مان و حال بدمان را از خودمان بپرسیم، سپس به دلایل ناراحتی خود فکر کرده و آن را شناسایی کنیم.

مرحله سوم احساسات:

با توجه به نقشه ی احساسی مان، تمامی احساسات مان را تجربه و ابراز کنیم، حتی می توانیم با نوشتن نامه های محبت آمیز این کار را ابراز کنیم.

مرحله ی چهارم خواسته ها:

حالا که با بازگو کردن تمامی حقایق از احساسات مان با خبر شدیم، از خود بپرسیم که خواسته ی واقعی من چیست؟

مرحله پنجم:

بد از آن که تمامی حقایق را بیان کرده ایم، خواسته های واقعی خود را نیز می گوییم و یادمان باشد که حتما دوباره عشق، محبت و مهربانی که در هسته ی مرکزی تمامی احساسات مان پنهان شده را مورد تأکید دوباره قرار داده و دوباره آن را مستحکم کنیم.

 

نتایج و پیامدهای ناگوار سرکوب کردن احساسات مان در رابطه عاطفی:

1.با سرکوب کردن احساسات مان خود را کرخت کرده، در نتیجه قادر نخواهیم بود احساسات مثبت مان، نظیرعشق وشوروحرارت را تجربه نماییم.
2.امکان دارد به دیگران و اتفاقات پیش آمده در زندگی فعلی خود، به خاطر احساسات وپیشامدهای ناخوشایند انباشته شده در گذشته، واکنش های خارج از تعادل نشان دهیم.
3.امکان دارد بدن مان در مقابل احساساتی که در خود انباشته می کنیم، به وسیله علایم های فیزیکی و جسمانی و یا حتی بیماری ها واکنش نشان دهد.

آیا بدن خود را کتک میزنیم؟

وقتی که احساسات مان را سرکوب می کنیم، در قبال آن متحمل تنش های روانی خواهیم شد. در این گونه مواقع است که انگیزه ای از درون ما مایل است به بیرون سرکشیده و سرریزکند، اما ما دایم در درون خود به عقب میرانیم. از آن جا که روح و جسم مان به هم نزدیک و باهم مربوطند، تنش های روانی ممکن است به صورت تنش های فیزیکی منعکس شوند. چنانچه اصرار بورزیم که این تنش های احساسی و روحی را نادیده بگیریم، بدن مان ممکن است با تخلیه ی مقادیری از این تنش خود آن را در درون مان ایجاد کرده و به ما کمک کند.

«آنچه را که میتوانیم احساس کنیم، پس قادر به این هستیم که آن را التیام بخشیم. »    
با ما همراه باشید.