نقش حمایت گری زنان چگونه می باشد؟ در این مقاله سعی داریم به نقش حمایت گری زنان بپردازیم.
چرا ما زن ها احساس مي كنيم درباره مشكلات روابط خود با مرد زندگي مان صحبت كنيم؟
چرا احساس مي كنيم به هنگام سختي بايد به شريك زندگي مان كمك كنيم؟
چرا از برنامه ريزي تا بدين حد لذت مي بريم؟
چرا سخت تلاش مي كنيم با نامزد/همسرمان به هماهنگي و تفاهم برسيم؟
در اين درس مي خواهیم پرده از راز دومي در رابطه با هويت و ماهيت زن ها برداریم كه انگيزه بخش بسياري از رفتارهاي ما در روابط مان مي باشد .اين يكي از زيباترين ويژگي هاي زنانه محسوب مي شود. وچنان بخشي از درون وجود ما را تشكيل مي دهد كه هيچ گاه حتي به آن فكر هم نمي كنيم. اين راز پاسخ تمامي پرسش هايي است كه در ابتداي اين درس مطرح شدند. آنچه زن ها دوست دارند مردها بدانند:
« زن ها آفريننده هستند.»
اين طبيعت زن است كه بيافريند.زن ها زندگي بخش هستند. اين همان جادو و سحر ما زن هاست. ما اين توان را داريم كه از عدم و نيستي، زندگي بيافرينيم . اين قابليت و توانايي ما زن ها هنگامي نمود پيدا مي كند كه مادر مي شويم و كودكي به دنيا مي آوريم.اما چه بچه دار باشيم و چه بچه اي نداشته باشيم، اين توانايي همواره در ما وجود دارد كه زايا باشيم و بيافرينيم چه با بدن مان و چه با كلمات و اعمال و رفتارمان و چه با عشق مان.هر بار كه غذاي خوشمزه اي براي خانواده ي خود درست مي كنيم. در واقع مشغول آفرينش هستيم. همين طور هنگامي كه راهي هوشمندانه براي فروش و بازاريابي محصولات شركت خود مي يابيم، يا هنگامي كه مكالمه اي صميمانه را با شريك زندگي خود شروع مي كنيم يا گل هاي زيبايي را در گلدان جاي مي دهيم .
زن ها در عين حال كيمياگرند. ما زن ها شكل چيزها را تغيير مي دهيم. ما عادت و روزمرگي را به « زیبایی » ؛ خالی و تهی را به « معنادار» و رکود و خستگی را به شکوفایی بدل می کنیم. به ندرت اتفاق مي افتد به چيزي برخورد كنيم و نخواهيم آن را بهبود و ارتقاء ببخشيم.حال چه تزيين اتاق يا روابط دوست مان باشد، چه آرايش موهاي مان، نحوه ي چيدمان جواهرات داخل كشو يا نحوه ي چيدن ميز شام يا ارتباط بانامزد، همسرمان .
چنانچه يك زن هستيد، احتمالا پس از خواندن جملات بالا ناگهان با احساسي عميق از شناخت دوباره ي خود، با خود گفته ايد:
« آری » گویی صدایی از اعماق درون تان می گوید: « آری حقیقت دارد.» البته براي بيشتر زن ها نيز همين طور است. با وجود اين ماهيت و جوهره ي آفرينش در ما چنان به صورت بخشي ازوجودمان درآمده است كه كمتر به آن فكر مي كنيم و به ندرت بر آن صحه مي گذاريم. بلكه فقط انجامش مي دهيم. براي نمونه:
هرگاه به اولين خانه يا آپارتمان خود نقل مكان كرده اي، خالي بوده است اما همين كه از اين اتاق به آن اتاق مي رفتيم پيش خود فكر مي كردیم :
مي دانم با آن چه كار كنم تا زيبا و دلچسب شود.به ديوارها رنگ زيبايي خواهم زد. كاناپه ام را اين جا خواهم گذاشت. مبل هايم را اينجا خواهم چيد. قاليچه اي زيبا خواهم گرفت تا به زمين جلوه اي بدهد. گل هايم را اين گوشه خواهم گذاشت.طولي نكشيده است كه به تمامي رؤياهايمان درباره ي خانه جامه ي عمل پوشانده ايم و خانه اي زيبا و رؤيايي ترتيب داده ايم و جايي كه قبلا هيچ چيز در آن وجود نداشت، به خانه اي گرم و صميمي تبديل شده است. گويي ساده ترين و طبيعي ترين كار دنيا را انجام داده ايم .
دختر كوچك مان مي آيد و مي گويد: « مامان براي نمايش فردا در مدرسه به يك لباس احتياج دارم. چيزي از قبل آماده نداريم، اما سري توي كمد مي زنيم و از اين جا و آنجا كمي پارچه هاي رنگي قديمي، روبان وخرت و پرت هايي ديگر پيدا مي كنيم و لباس زيبايي شبيه لباس « کولی ها » برای نمایش مدرسه دخترمان می دوزیم و لباسی را از هیچ می آفرینیم.
صبح روز جمعه است. و همسرمان كه از كار زياد هفته گذشته خسته است هنوز خواب است شب گذشته كه او را ديديم گرفته و افسرده به نظر مي رسيد و اين ما را ناراحت كرده است.روی ميز آشپزخانه نشسته ايم ومشغول نوشيدن قهوه مان هستيم.ناگهان نقشه اي به ذهن مان ميرسد. سريعاً دست به كار مي شويم. صبحانه ي مورد علاقه ي او را درست مي كنيم، به روزنامه نگاهي مي اندازيم و آگهي يك نمايشگاه محصولات الكترونيك را كه مورد علاقه ي همسرمان است در آن مي بينيم در رستوراني كه دوست دارد براي شام جا رزرو مي كنيم و بهترين دوست او و همسرش را براي شام دعوت مي كنيم.همين كه بيدار مي شود با صبحانه ي مورد علاقه اش به او صبح بخير مي گوييم و برنامه ريزي براي نمايشگاه و شام به همراه دوستان در رستوران مورد علاقه اش را به اطلاع او مي رسانيم. او بسيار هيجان زده مي شود.بدين ترتيب روزي كسل كننده را به يك رشته ازوقايع و فعاليت هاي خوشايندتبديل مي كنيم كه شوهرمان را سرحال كند و به او فرصتي مي دهيم تا تجديد نيرويي كند .
تمامي سناريوهاي بالا جالب و بي ضرر به نظر مي رسند.اين طور نيست؟ حال چرا بايد ابراز خلاقيت هايي اين چنين در روابط زن با مرد زندگي اش مشكل و مسئله تلقي شود؟
در ادامه به اين پرداخته ايم كه چرا و چگونه غريزه ي آفرينش در زنان از ناحيه ي مردها سو تعبير مي شود!
زن ها چطور و چگونه مي آفرينند و آنچه مردان بايد در اين باره بدانند:
۱. نقش حمایت گری زنان – آفرینش
آفرينش به معناي خلق چيزي است كه پيش تر وجود نداشته است.زن ها عاشق آفرينش هستند. صرف شروع از صفر و ساختن چيزي ما را از اعماق وجودمان هيجان زده مي كند .
آنچه زن ها دوست دارند مردها بدانند:
زن ها عاشق آن هستند كه زيبايي، ارتباط و عشق بيافرينند.هنگامي كه ما زن ها اين مهم را انجام مي دهيم حسي عميق از رضايت، هدفمندي و موفقيت را در خود تجربه مي كنيم .اين سرور و شادماني، هر روز از راه هاي گوناگون، كوچك و بزرگ خود را به ظهور مي رساند:
باخبر مي شويم يكي از دوستان مان به شهر ما آمده است. فورا براي ورودش يك ميهماني ترتيب مي دهيم.
وقت آزادي به دست مي آوريم و بي درنگ و در آخرين لحظه در آن فرصت براي خود و مرد زندگي مان سفري تفريحي به بيرون شهر رابرنامه ريز مي كنيم .
به هنگام قدم زدن در پارك به همراه نامزد/همسرمان درباره برخي احساسات عميقي و قلبي خود صحبت مي كنيم و آنچه را كه تنها يك پياده روي ساده بود به تجربه اي عميق و شيرين از ارتباط، صميميت و نزديكي بدل مي كنيم.
ميزكوچكي را خريداري مي كنيم.چندتايي عكس روي آن مي گذاريم و گوشه اي خالي و بي روح از خانه را به مكاني زيبا و جذاب تبديل مي كنيم.
گردنبندي را به عنوان هديه دريافت مي كنيم و صبح روز بعد به هنگام لباس پوشيدن و رفتن به سركار تمامي لباسهاي ديگر خود را طوري انتخاب مي كنيم كه با آن جفت و جور و هماهنگ باشد .
تصادفي به هنگام مكالمه ي شوهرمان با يكي از دوستانش مي شنويم كه مثلاً از فلان بازي كامپيوتري خوشش مي آيد و همان روز هنگامي كه سركار است آن را دراينترنت جست و جو مي كنيم و سفارش مي دهيم تا او را به طوري غير مترقبه خوشحال كنيم .
هنگامي كه زن ها آفرينش دارند، لحظاتي خاص مي آفرينند، و آن را با ديگران سهيم مي شوند، موجب بهبود و ارتقاء شرايط و محيط مي شوند، زيبايي مي آفرينند و ديگران را شاد مي كنند .
۲. نقش حمایت گری زنان – اصلاح، بهبود و ارتقا
اصلاح كارها و بهبودي بخشيدن به شرايط دومين طريقي است كه زن ها توسط آن به خلاقيت خود نمود مي بخشند.
تفاوت ميان به ظهور رساندن و بهبودي بخشيدن چيست؟
ظهور، تولد و پيدايش از هيچ است و اين در حالي است كه اصلاح و بهبودي بخشيدن، بهتر كردن چيزي است كه از پيش وجود داشته است و به عبارت ديگر تولدي دوباره است .
شوق و گرايش به اصلاح و بهبود جامعه ريشه در طبيعت ما زن ها دارد كه اغلب در رفتار و گفتار خود با ديگران متوجه آن نيست.به طرزي طبيعي درست به همانگونه آن را در زنان ديگر مي پذيرم كه در خود پذيرفته ايم. اين همان طريقي است كه هستيم.
آنچه زن ها دوست دارند مردها بدانند:
ما زن ها توانايي هاي بالقوه ي هر چيز را مي بينيم و دوست داريم آن را بالفعل كنيم. به همين دليل است كه دوست داريم همه چيز را اصلاح كنيم .
نياز و گرايش به اصلاح و بهبود حالات دروني نيز آنچه در بيرون از ما هست در واقع ديدن و تشخيص دادن توانايي هاي بالقوه چيزها و كارها و امكان ظهور و بروز آن چيزي است كه در زير پنهان بوده است. تلاش ما نيز براي تحقق اين ظهور و پيدايش است. است.به نظر مي رسد كه زن ها ذاتا واجد آن نوع از بينش هستند كه قادر است انتظار دانه را براي جوانه زدن و شكفتن ببيند. علاوه بر آن مايلند از دانه مراقبت و محافظت كنند تا برويد و رشد كند.شايد اين توان برخاسته از طراحي ژنتيكي ما براي مادر شدن و بزرگ كردن فرزندانمان باشد.ما اين بخش وجودي خود را هر روز از راه هاي گوناگون به ظهور مي رسانيم و تمرين مي دهيم.
خواهرتان از شما دعوت مي كند تا مبلمان جديد او را ببينيد.همين كه به اتاق نشيمن او وارد مي شويد، از شما مي پرسد: « نظرت چیست؟ » شما همانجا مي ايستيد و دور و بر را ورانداز مي كنيد. سپس در ذهن خود تجسم مي كنيد كه چنانچه متفاوت چيده مي شدند، بهتر نمي بود؟!
می گویید: « آيا فكركردي كه اگه جاي اين دو تا رو عوض مي كردي چه قدر بهتر بود؟ اينطوري جاي بيشتري بين كاناپه و قفسه ي كتاب ها باز مي شود. خواهرتان يك لحظه هم درنگ نمي كند.جواب مي دهد: « بیا همین کار را بکنیم و ببینیم چطور به نظر می رسد.» سپس با هم مبلمان را جا به جا مي كنيد و به شكل جديدمي چينيد . بعد از آن كه نفسي تازه مي كنيد.از او مي پرسيد: « نظرت چیه؟» با شوق و ذوق تمام پاسخ مي دهد: « راستش خیلی بهتر شد . دیگر مثل قبل تنگ و ترش نیست. می دانستم باید از تو می پرسیدم. ازآنجا كه خيلي وقت اينجازندگي ميكنم دورنماي خودم را از دست دادم.
آنچه زن ها دوست دارند مردها بدانند:
هنگامي كه زني مي خواهد چيزي را اصلاح كند حال چه در محيط و چه در روابط اش به اين معنا نيست كه آن را تأييد نمي كند يا آن را مردود و اشتباه مي داند.بلكه به آن معنا است كه امكان بهبود و اصلاح را در آن شناسايي كرده است.
زن ها ذاتا و طبيعتا التيام گر، شفابخش و كمك كار هستند. ما زن ها همواره به دنبال آنيم تا به هركس در رابطه با هرچيزكمك كنيم. چنانچه تنها تغييري كوچك در تن صداي گريه ي فرزندمان اتفاق بيافتد، سريعا آن را ثبت مي كنيم و سراسيمه مي دویم تا مطمئن شويم حال بچه خوب است.چنانچه در فروشگاه زني را ببينيم كه مي خواهد زيپ پشتي لباسي را ببندد داوطلبانه به او كمك مي كنيم.چنانچه باخبر شويم، يكي از دوستانمان با مشكلي در زندگي مواجه شده است به او زنگ مي زنيم تاچنانچه كاري از دستمان برمي آيد در حقش انجام دهيم. چنانچه نامزد، همسرمان با مشكلي مواجه باشد از او جويا مي شويم تا به او كمك كنيم .
بطور خلاصه در این مقاله یه نقش حمایت گری زنان پرداختیم و موارد مهمی را مورد بررسی قرار دادیم.
