باجگیری عاطفی

باج گیری عاطفی را چگونه تشخیص دهیم؟

تشخیص باج گیری عاطفی چگونه می باشد؟ در این مقاله به تشخیص باج گیری عاطفی می پردازیم.

در دنیای درهم و برهم باج گیری عده ای به روشنی منظور خودشان را بیان می کنند، برخی پیام های متناقض ارسال می کنند و بسیار مهربان برخورد می کنند و گاهی وقت آن ها به باج گیری دست می زنند. 

شناخت رفتار استثمار گرایانه باج گیران خیلی دشوار است. خیلی از باج گیران با قدرت دست به تهدیدات مستقیم می زنند و اگر به خواسته های آن ها گوش ندهیم به ما گوش زد می کنند که چه عواقب ناگواری برای مان دارد. برای مثال (اگر بخواهی از خانه بروی دیگر نمی توانی بچه ها را ببینی) که این نوع باج گیری یک نوع تهدید آشکار است. 

بیشتر مواقع باج گیری عاطفی با ظرافت بیشتر و به صورت دوستانه تری انجام می شود. باج گیری عاطفی   آهسته و آهسته بر ما غلبه می کند و به اعمالی منتهی می شوند که در ابتدا بی رنگند ولی این رفتار ها با رفتار طبیعی متفاوت هستند آن ها با گذشت زمان گسترش پیدا می کنند و باعث به خطر افتادن ما می شوند. 

 

تشخیص باج گیری عاطفی – شش عارضه مرگ بار باج گیری عاطفی

تشخیص باج گیری عاطفی - عارضه یابی

اغلب ما پس از مدتی به فکر زندگی مشترک می افتیم و باید به چیز های خاصی در زندگی اهمیت دهیم اما این به معنای پیروی از باج گیری نیست. ابتدا دو زوج به یکدیگر علاقه پیدا می کنند و عاشق یکدیگر می شوند و ازدواج می کنند اما عده ای زیادی این مشکل را دارند که پس از گذر زمان دچار باج گیری عاطفی می شوند که به شش مرحله اشاره می کنیم که  هر دو طرف در این موضوع مقصر هستند. 

خواسته: مثلا این که دوره نامزدی را کوتاه تر کنیم  چون داریم با هم وقت می گذرانیم  چرا در یک خانه زندگی نکنیم. گاهی باج گیری به این صراحت بیان نمیشود، در ابتدا این خواسته منطقی است و خواسته ای غیر منطقی به حساب نمی آید، اما گاهی پا فشاری های زیاد تبدیل به یک نقطه غیر منطقی میشود. 

مقاومت: در این مرحله زوجی که با این وضعیت موافق نیست سعی می کند ابراز علاقه خود را نشان دهد ولی در هر صورت مخالفت خود را با این موضوع بیان کند و با گفتن این کلمه که هنوز آمادگی کامل برای زندگی مشترک ندارد تصمیم جدی خود را بیان می کند. 

فشار: گاهی وقتی این موضوع را درک می کند که همسرش به هیچ عنوان با این موضوع  کنار نخواهد آمد او هم تلاشی برای درک احساساتش  نمی کند بلکه بیشتر او را تحت فشار می گذارد تا نظرش را عوض کند. گاهی وقت ها برای این که تاثیر بیشتری بر همسرش بگذارد از جمله ای مثل : (تو مرا دوست نداری اگر به من علاقه داشتی موافقت میکردی که با هم زندگی کنیم ،من بهترین ها را برای خودمان می خواهم، وقتی عاشق هم هستیم چرا همه ی روز را در کنار هم نباشیم.) این هم یک نوع باج گیری عاطفی است. 

تهدید: با اینکه سعی می کند مانع مقاومت همسرش شود، اما گوش زد می کند که نافرمانی از او عواقب دارد. این باج گیری ما را تهدید به غم و رنج می کند. گاهی با نشان دادن ناراحتی خود ما را قانع می کنند و گاهی با وعده و وعید های الکی وسوسه می کنند. (اگر نسبت به من دیگر حسی نداری می توانیم از هم جدا شویم.)

تسلیم: چون نمی خواهد همسرش را از دست بدهد با خودش فکر می کند شاید حق با همسرش است. و پس از مدتی برای از دست ندادن او با خواسته اش موافقت می کند و به خانه مشترک نقل مکان می کنند. 

تکرار: پس از قبول کردن این موضوع از طرف همسر زندگی آرام میشود. زیرا او آنچه می خواسته را بدست آورده، اما همسرش هنوز به این موضوع رضایت کامل ندارد ولی به خاطر داشتن محبت همسرش خوشحال است. همسرش نتیجه میگیرد با تحت فشار قرار دادن او و بازی با احساسات او می تواند همیشه به خواسته اش برسد، و طرف مقابل فکر می کند با تن دادن به خواسته های او از فشار های که  بر زندگیشان وارد می کند کم می شود. 


مقاله پیشنهادی: چرا از عاشق شدن می ترسیم؟


تشخیص باج گیری عاطفی – اگر باج گیری واضح است چرا ما نمی بینیم؟ 

 

تشخیص باج گیری عاطفی و دیدن آن

 

عوارض این موضوع روشن و واضح است و بسیار آزار دهنده  که هم چون زنگی با صدای بلند برای مان به صدا در می آید. بسیاری از ما در باج گیری عاطفی غرق شده ایم اما نمی دانیم چه اتفاقی برای مان رخ داده است. که به علت رو به رو شدن ما در تمام مدت با رفتار مبالغه آمیز باج گیران عاطفی است. 

برخی استثمار ها اصلا آزاردهنده نیستند. ما گاهی اشخاص را وادار می کنیم مطابق میل مان عمل کنند. نکته قابل اهمیت مسائل صریح و بی پرده است که حتی  نمی توانیم با آن ها ساده بر خورد کنیم چه برسد مسائل با اهمیت. 

اکثرا ما از بیان حرف های خود می ترسیم . و این موضوع باعث استثمار می شود و به مرور زمان تبدیل به باج گیری عاطفی می شود که به دلیل تن دادن به خواسته های دیگران از اهداف و خواسته های خودمان دور می شویم.


مقاله پیشنهادی: راز های عشق چیست؟


حق تعیین حد و مرز

وقتی در مورد باج گیری صحبت می کنیم به طور ناگهانی به ذهن مان حق و حقوق خودمان می آید. وقتی دو نفر نظرات متفاوتی دارند تا چه زمان می توانند پا فشاری کنند و کدوم یک از آن ها موفق می شود؟ البته ما به تعیین حد و مرز های خود نسبت باج گیری نمی دهیم. 

 

یک اختلاف و دو راه حل 

همه ما حق داریم در مورد موضوعات حساس خود صحبت نکنیم. اما اگر شرایط متفاوت باشد و شخص دارای همسری معتاد، خیانت کار، یا حتی در محل کار همکارمان با ما صادق نباشد آن گاه چه باید کرد؟ 

در چنین حالتی به دلیل چیز های وحشتناکی که از زندگی و شخصیت یکدیگر می دانیم باید برای شان حد و مرز تعیین کنیم که ممکن است تبدیل به باج گیری عاطفی  شود، با این حال برای کم اثر شدن موضوع باج گیری باید حد و مرز مناسبی برای آن تعیین کنیم. 

 

انگیزه واقعی برای باج گیری عاطفی چیست؟ 

تشخیص باج گیری عاطفی - انگیزه برای باج گیری عاطفی

چگونه متوجه شویم کسی می خواهد از ما باج بگیرد یا می خواهد مشکلات ما را حل کند؟ 

وقتی با مشکلات شدید رو به رو می شویم ادراکات ما ضعیف می شود و در مه غلیظی فرو می رود. 
به کمک فهرست زیر تا حدودی با باج گیری آشنا می شویم و به طور ناخود آگاه با شخصیت واقعی برخی افراد که پشت چهره مظلوم شان مخفی شدند برای مان روشن می شود. 

– ابتدا در مورد اختلافات با یک دیگر صحبت کنیم. 
– احساسات و نگرانی های هم دیگر را درک کنیم. 
– علت مقاومت های یک دیگر را در موضوعات مختلف درک کنیم. 
– مسئولیت برخی از این مشکلات را بپذیریم.

اگر اختلاف خیلی جدی بین دو فرد وجود داشته باشد هم نباید از اهانت و قضاوت های منفی استفاده کنند. 

هر شخص برای عملی کردن سخن خودش کار های زیادی می کند:

– تحت سلطه قرار دادن طرف مقابل
– نادیده گرفتن اعترافات دیگران 
– نشان دادن برتری شخصیت و انگیزه خود نسبت به شما
– نپذیرفتن مسئولیت بخشی از اختلاف 

 زمانی با عمق رفتار یک باج گیر روبه رو می شویم که بدون توجه به بهایی که ما می پردازیم به ادامه دادن راه  خود اصرار دارد .

 

از انعطاف پذیری تا انجماد 

ما در ارتباط با موضوع باج گیری چه اندازه انعطاف پذیریم و تا چه اندازه به خود اجازه انعطاف پذیری می دهیم ؟

زمانی ما تغییری احساس می کنیم که در فضای اطراف ما باج گیری عاطفی در رابطه ای رخ داده است. در این صورت تهدید و فشار به عنوان بخش از زندگی ما می شود و رابطه به بن بست می رسد. انعطاف پذیری خود را از دست می دهیم و دچار سردی رابطه می شویم و نمی توانیم زندگی مان را هدایت کنیم .

زمانی می توانیم در مورد جزئیات زندگی مان مشاوره کنیم که در زندگی مان انعطاف پذیری وجود داشته باشد. برای مثال به کدام فروشگاه برای خرید برویم،  چه فیلمی را در کدام سینما ببینیم و نظر دادن در مورد دیزاین منزل و چیدمان خانه. 

در بیشتر موارد هر کسی که پیشنهاد بهتری می دهد برنده است و نتیجه بدست آمده اهمیتی ندارد. 

گاهی اوقات بی آنکه احساسات منفی آزار مان دهد در مقابل بسیاری از مسائل تسلیم می شویم، و غرور و توان مان را از دست می دهیم. و می خواهیم اطرافیان مان گاهی به ما اجازه دهند آنچه که به میل خودمان هست انجام دهیم. 

زمانی وضع موجود الگوی آینده می شود که میل به سازش از بین می رود و به ما این اجازه داده نمی شود که از اعمال که نمی پسندیم  دور شویم یا در آن تغییری ایجاد کنیم .در این صورت ما منجمد می شویم. 

 

Rate this post
نمایش بیشتر

مریم ابوطالبی

مربی مهارت های زندگی - مدرس دانشگاه

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا