کارگاه خلاقیت

محرک های عاطفی خلاقیت چیست؟

محرک های عاطفی خلاقیت چیست؟ در این مقاله قصد داریم به محرک های عاطفی خلاقیت بپردازیم.

عوامل مختلف عاطفی و هیجانی می توانند میل به پیشرفت، خودشکوفایی، خلاقیت و موفقیت را در انسان ها تحریک کنند. این عوامل عبارتند از:

  1. نیازها
  2. عوامل هیجانی عاطفی (ترس؛غم؛ عصبانیت؛ شهرت؛ عشق وتنفر)

محرک های عاطفی خلاقیت و نقش آن در زندگی

 

۱. نیازها

نیازها عوامل خلاقیت اند. در زمان های مختلف، انسان به بعضی اشیا و افکار، نیاز بیشتری پیدا می کند. مثلا در زمان جنگ، نیاز به امنیت جانی،مهم ترین نیاز است. به همین دلیل نیروی خلاقانه افراد در این زمینه، به کار می افتد. به طور کلی انسان 5 نوع نیاز دارد که عبارتند از:

  1. نیازهای فیزیولوژیک (هوا؛ آب؛ غذا؛ امیال جنسی. )
  2. نیاز به امنیت (مالی؛جانی ؛.شغلی .)
  3. نیاز به عشق و محبت
  4. نیاز به عزت نفس
  5. نیاز به خودشکوفایی،خلاقیت و موفقیت

اگر نیاز اولیه مثل غذا برای انسان مطرح باشد، فکرش در صدد ایجاد راه هایی در دل طبیعت است تا با خلاقیت و نواوری، بتواند موادی در طبیعت پیدا کند که مشکل گرسنگی رفع شود.حتی اگر بخواهیم در نوع غذا تنوع ایجاد کنیم،دست به نوآوری در آشپزی می زنیم.

نیاز دوم انسان نیاز به امنیت است.مثلا امنیت مالی،که بسیاری از افراد را به تحریک وا می دارد.افراد برای رسیدن به امنیت مالی،دست به خلاقیت های فردی و گروهی می زنند. شاید بتوان گفت، پول یکی از نیرومند ترین مشوق های خلاقیت است. بسیاری از ابتکارات و اختراعات،ریشه در رسیدن به امنیت مالی دارند.

 

همچنین بخوانید: چگونه ایده های خلاقانه و پولساز داشته باشیم؟

 

نیاز بعدی انسان، نیاز به عشق و محبت است.همین امر باعث می شود افراد در جلب محبت به دیگران، خلاقیت به خرج دهند و روابط انسانی خود را با هیجان درآمیزند.
نیاز بعدی انسان،نیاز به عزت نفس است که باعث می شود انسان در پرورش ذهن و فکر خود بکوشد، خود را دوست داشته باشد و در جهت تحقق اهداف خود،گام های استوار بردارد.

مورد آخر نیاز به خودشکوفایی است که در این مرحله فرد سعی می کند استعدادهای فردی خود را شکوفا سازد و می کوشد به آنچه می خواهد برسد.همین نیاز برای بسیاری از افراد، عامل تحرک، خلاقیت و پیشرفت بوده است.

 

۲. محرک ها – محرک های عاطفی خلاقیت

حال اشاره ای به دو نوع محرک می کنیم: نوع اول محرک های درونی و نوع دوم محرک های بیرونی هستند. از محرک های بیرونی می توانیم به پول اشاره کنیم که عامل رشد بسیاری از افراد بوده است. محرک های دیگری مثل شهرت و موقعیت اجتماعی، می توانند عامل خلاقیت بسیاری از افراد باشند. از محرک های درونی می توان ترس، عشق، جاه طلبی و مصیبت های روانی را ذکر کرد که در طول تاریخ عده زیادی را به حرکت واداشته است.

 

همچنین بخوانید: چطور ارزش هایمان را در تصمیم گیری اولویت بندی کنیم؟

حال به شرح محرک  های درونی می پردازیم.

 

1. عشق و محرک های عاطفی خلاقیت

عشق عاملی مهم در خلاقیت و نوآوری، علم و هنر و روابط انسانی است. عشق یک زن به همسرش، به صورت محرکی در می آید و او را به تدبیر نظریه های جدید در روابط با همسرش وا می دارد.همین طور عشق مرد، منجر به فعالیت بیشتر در زندگی وسروسامان دادن زندگی به نحوی خلاقانه می شود.چه بسا یک مرد،برای ثابت کردن عشق و علاقه خود به زنی، تصمیم می گیرد چیزی را ابداع کند. عکس این موضوع نیز می تواند صادق باشد.گاهی نیز این عشق ها به نتیجه نرسیده، به احساس تنفر و غم منجر می شود که باز هم می تواند خلاقیت و نوآوری پدید آورد. عشقی که به غم تبدیل شده،گاهی انگیزه خلاقیت را تشدید می کند.

 

2. ترس    

باید دانست که انرژی مورد نیاز در روند خلاقیت، بیشتر از عاطفه ها و احساسات تامین می شود. این عاطفه ها هستند که فرد را به شور و هیجان در می آورند. چه بسا ابداع یک پدیده یا فکر که حتی پاداش مادی در پی نداشته باشد، سبب ایجاد رضایت درونی در فرد می شود. همیشه ترس به شکل های گوناگون در وجود انسان وجود داشته است. 1. ترس از مرگ 2. ترس ازفقر 3. ترس از بیماری 4. ترس از شکست 5. ترس از ورشکستگی 6. ترس ازدست دادن عزیزان، شغل، موقعیت و مواردی از این دست. همین ترس ها،انسان را به حرکت و خلاقیت وا می دارند. به عنوان نمونه ترس از فشارهای ناشی از جنگ، در دوران هشت سال جنگ ایران و عراق،منجر به شکوفایی استعدادهای بسیاری از جوانان شد.این ترس منجر به ساخت دستگاه های بسیاری از جمله دستگاه ضد شیمیایی شد. وقتی ترس به طور ناگهانی ایجاد می شود، انسان را به اوج می برد، آن طور که حتی نمی توانست تصورش را بکند. ترس می تواند یک محرک عاطفی و بسیار تکان دهنده باشد. بسیاری از ابداعات و اختراعات افراد، مبتنی بر همین محرک عاطفی بوده است. ناپلئون معتقد بود: هیجان مغزی،دانش کسب شده را با تصور درآمیخته، خیلی زود، راهکارها و شیوه های موفقیت آمیزی ایجاد می کند. البته باید خاطرنشان ساخت که ترس بیش از حد،گاهی وقت ها قدرت تصمیم گیری و انتخاب را از انسان می گیرد.

یکی از ترس هایی که تا کنون موجب بروز خلاقیت هایی شده است،ترس از بیماری است.امروزه بیماری «ایدز» که بیماری ناعلاج و کشنده ای است، دانشمندان را بر آن داشته است که چاره ای بیندیشند و تفکر خلاق خود را برای مبارزه با آن،به کار اندازند.یک ترس شدید ومزمن،می تواند موجب یورش فکری با انرژی بسیار زیاد در شخص شود.هم چنان که در مورد لویی پاستور این اتفاق افتاد: دیدن سگ همیشه او را وحشت  زده می کرد.حتی پارس کردنش هم او را آزار می داد.به این دلیل او تصمیم گرفت برای ایمنی بدن انسان در برابر گاز سگ واکسنی بسازد.

ترس از فقر،یکی از انگیزه های بسیار قوی است که انسان را به سوی فعالیت خلاقانه سوق می دهد. فقر، قدرت تصور را برمی انگیزد. در طول تاریخ افراد فقیر و بی چیز بودند،که توانستند با تکیه بر همین انگیزه، فکر خود را تغییر دهند و در مدت کوتاهی،به موفقیت های چشمگیر اقتصادی و فرهنگی برسند.

 

3. جاه طلبی

یکی از غرایز انسان غریزه شهرت طلبی است که در قالب های گوناگون مانند نام، موقعیت اجتماعی،شئون خانوادگی و عنوان های مرسوم در جامعه، خود را نشان می دهد. انسان برای رسیدن به شهرت، جاه و مقام، به خلاقیت و نواوری های فردی و گروهی دست می زند.

گاهی جاه طلبی در لباس خودشکوفایی، خود را نشان می دهد. مثلا شخصی جاه طلب، شبانه روز فعالیت می کند تا بتواند تیراژ کتاب هایش را بالا ببرد و ممکن است در این میان، یک یا چند کتاب او جز شاهکارهای ملی و جهانی بشود. بعضی وقت ها جاه طلبی در لباس حادثه جویی ظاهر می شود. یک خبرنگار به صحنه جنگ می رود، تا وقایع جنگی را به ثبت برساند و یک عکاس، با گرفتن عکس های جنگی، این وقایع را به سندهای معتبر تاریخی تبدیل می کند.از این میان،می توان به خبرنگار معروف اوریانا فالاچی اشاره کرد، که با حضور فعال خود در صحنه های جنگ ویتنام،آن وقایع را به ثبت رساند و آن را جاودانه ساخت.

 

4. عادات و خلاقیت

ممکن است اساس بعضی از رفتارهای خلاق، نیاز مادی باشد،ولی کم کم به صورت عادت و رفتار ثابت در می آید. یا اینکه فردی بر اثر نیاز مالی شدید، به ارائه خلاقیت در زمینه ی نویسندگی بپردازد، ولی پس از چندی این کار برای اوبه صورت عادت درآید.

برای استفاده بیشتر از قدرت تصور خود، به انگیزه ای نیاز داریم که معمولا ترکیبی از انگیزه های درونی و انگیزه های تحمیل شده از سوی خودمان است.
در جمع بندی این بحث، باید توجه داشت که خلاقیت در دراز مدت بیشتر از محرک های غیرعاطفی مانند عادت، کنجکاوی و قدرت تصور نیرو می گیرد. این که شاید عشق به ما روی بیاورد تا بتوانیم خلاق شویم، یا شاید روزی ترس به سراغمان بیاید و قوه تصور و خلاقیتمان را شکوفا سازد، پیش بینی نشده است. باید از همین الان، سعی در پرورش قدرت تصور و تصویر خود داشته باشیم.قدرت احساسات  و تفکر خود را پرورش دهیم، تا بتوانیم طعم شیرین کار و رفتار خلاق را بچشیم.

 

Rate this post
نمایش بیشتر

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا