برای زن ها عشق مقدم ترین است 

«برای زن ها عشق از هر چیز مهم تر و بر همه چیز مقدم است.»

منظور از این گفته این نیست که زن ها خودآگاهانه انتخاب کرده اند که عشق مهم ترین اولویت زندگی شان باشد؛ بلکه عشق فی الواقع مهم ترین اولویت زندگی ماست. ما از قبل تصمیم نگرفته ایم که دل و جان ما بر مرد زندگی مان متمرکز باشد. بلکه طبیعتا؛ ذاتا و فطرتا این طور هستیم. ما انتخاب نکرده ایم و از قبل تصمیم نگرفته ایم که مدام به این فکر کنیم که چگونه به او نزدیک تر شویم ؛ بلکه این کار را ناخودآگاه می کنیم. ما تصمیم نگرفته ایم که عشق مهم تر باشد ؛ اما هست!

عشق در زنان – کیک عشق

در زیر تمثیلی را عنوان می نماییم که به خوبی نشان گر ذهنیت و احساسات ما زن ها نسبت به عشق می باشد. و آن را «کیک عشق » نامیده ایم.

دو دایره را تصور کنیم. اولی نشان گر دابره خودآگاهی یک مرد و دومی نشان گر خودآگاهی یک زن است. حال تصور کنیم که برشی از هر دو دایره حذف شده باشد درست مانند یک برش کیک. در حدود یک دهم کل دایره.  در دایره مختص به مرد ؛ برش حذف شده درصد خودآگاهی او از تمرکز و اولویت او بر روی عشق و روابط صمیمی است. مابقی یا به عبارتی نه دهم باقی مانده تمرکز و اولویت او بر روی کار؛ شغل؛ علایق؛ پروژه ها و دیگر فعالیت های اوست. 

این در حالی است که در دایره مربوط به زن ؛ وضع دقیقا نقطه ی مقابل دایره ی مرد است . بدین معنا که برش نازک تمرکز او بر روی کار ؛ علایق و پروژه هاست و نه دهم باقی مانده تمرکز او بر عشق ؛ زندگی خانوادگی و روابط او.

اما این نکته را همواره به یاد داشته باشیم ؛ کیک عشق نشان گر مدت زمانی نیست که صرف عشق یا دیگر فعالیت های خود می کنیم ؛ بلکه صرفا تصویری است ذهنی از میزان درون گرایی ما زن ها.

برای نمونه ممکن است زن شاغل باشد؛ حال چه در داخل و چه در خارج از خانه ؛ و به همان تعداد ساعاتی که شوهرش سرکار است او نیز مشغول شغل خود می باشد. بنابراین تمثیل کیک عشق به این معنا نیست که او یک دهم وقت خود را صرف کارش کرده است و بقیه را صرف نوشتن شعرهای عاشقانه ؛ و خیال بافی درباره ی شوهرش می کند. اما می توانیم شرط ببندیم هنگامی که بر سر کار خود است بیشتر از آن که شوهرش به او فکر می کند ؛ او به شوهرش فکر می کند و هر روزه وقوف و آگاهی بیشتری نسبت به تغییرات ریتم روابط شان  دارد و در مقایسه با شوهرش بیشتر خواهان ارتباط و نزدیکی و صمیمیت است.

عشق در زنان – طریق عشق ورزی خانم ها و آقایان کاملا متفاوت است

برای اغلب زن ها عشق واقعی بی انقطاع و ممتد است. توجهی مستمر و مداوم که هیچ گاه  نا پیدید نمی شود؛ حتی مواقعی که مشغول کار یا انجام وظایفی هستیم که ظاهرا هیچ گونه ارتباطی با عشق ندارند. 

از طرفی دیگر برای اغلب مردها عشق عشق کلاسه شده و تفکیک شده است. گویی دیداری است با بخشی از وجودشان آن هم گهگاهی و با تعیین وقت قبلی.

زن ها نیاز ندارند به وضعیت احساسی تغییر وضعیت بدهند؛ بلکه همیشه یا اکثر اوقات از پیش در آن هستند. حالا چه آن را ابراز کنند چه نکنند  ؛ برعکس مردها می بایست ؛ عامدانه و به طرز ارادی به این مد درآیند.

تمثیل کیک عشق ؛ نگرش مردانه و زنانه به عشق را به خوبی به تصویر می کشد. در زیر تمثیل دیگری نیز می آوریم که نشان گر نحوه ی عملکرد مردها و زن ها در روابط شان است. 

فرض کنیم دایره خود آگاهی مرد و زن را خانه هایی در نظر بگیریم که هر یک اتاق هایی دارند که به موضوعات مختلف اختصاص داده شده باشند؛ اتاق کار ؛ اتاق تفریح و استراحت ؛ اتاق بدن و ..
 برای اغلب زن ها هریک از اتاق ها اتاق عشق نیز هست. حتی چنان چه برای عملکرد های دیگری غیر از عشق اختصاص داده شده باشند . گویی که تمامی فضای ذهنی او مختص عشق است: خانه عشق!

گرچه برای مردها تنها یک اتاق عشق در خانه ی فکر و ذهن شان وجود دارد. بنابراین چنان چه قرار باشد به عشق بپردازد؛ باید اتاق های دیگری را ترک کند. تمثیل اتاق عشق بیان کننده ی پدیده ای است که در روابط خود به کرات تجربه کرده ایم. و می دانیم که زن های دیگری هم همین طوراند:

در کنار همسرمان هستیم و می خواهیم به گونه ای رمانتیک با او ارتباط برقرار کنیم؛ اما او پاسخی نمی دهد می دانیم او ما را دوست دارد. اما نمی توانیم درک کنیم که چرا از ما فاصله می گیرد. وقتی از او می پرسیم که آیا این اتفاق افتاده است ؛ پاسخ می دهد: « نه ؛ هیچ اتفاقی نیفتاده است » ؛ به تدریج احساس ناراحتی و سرخوردگی می کنیم زیرا سعی می کنیم با او رابطه ی احساسی برقرار کنیم اما او هم کاری نمی کند.

اتفاقی که در این جا می افتد بدین قرار است که ما در خانه ی عشق خود هستیم که پر از اتاق های عشق است و در این بین سعی می کنیم با همسرمان ارتباط عاطفی و صمیمی برقرار کنیم؛  اما فکر او مشغول پروژه ای است که باید کامل کند. شاید او در اتاق پول ذهنی خود است و درباره ی سرمایه گذاری اش فکر می کند. شاید در اتاق استراحت خود مشغول تماشای تلویزیون یا گردش در اینترنت است. ناگهان خواسته ما این است که با او ارتباط احساسی برقرار کنیم که مستلزم آن است که او به اتاق عشق نقل مکان کند تا بتواند در آن جا با ما باشد. اما او نمی خواهد به اتاق عشق بیاید زیرا در اتاقی دیگر از ذهنش کار دارد.

البته؛ چنان چه مفهوم اتاق عشق را درک نکنیم؛ دلیل این را درک نخواهیم کرد که چرا در آن لحظه همسرمان به لحاظ احساسی در دسترس نیست و چنان به نظر خواهد رسید که او ما را  پس زده است. بد ترین قسمت داستان این است که چون همسرمان در اتاق عشق خود حضور ندارد ؛ تلاش ما مبنی بر ارتباط احساسی با او ؛ به او این حس را خواهد داد که دارم او را کنترل می کنم یا به او می گوییم چکار بکند یا چکار نکند.

بنابراین هنگامی که از همسرمان می پرسیم : « چه اتفاقی افتاده است!؟ » او این سوال  ما را چنین ترجمه و تعبیر می کند که به او گفته ایم : « چرا در اتاق عشق نیستی!؟  چرا همین الان همه چیز را رها نمی کنی و به اتاق عشق نمی آیی تا بتوانیم کمی آن جا با هم رمانتیک باشیم؟! » 

این موضوع  توضیح دهنده ی انواع پاسخ های مختلفی است که از مردها می گیریم: پاسخی از قبیل: ناراحتی جزئی و خفیف؛ بی حوصلگی و بالاخره هم عصبانیت و قهر کردن. در چنین مواقعی که سعی داریم لحظاتی رمانتیک خلق کنیم و به او عشق بورزیم ؛ آن چه عملا اتفاق می افتد این است که او احساس می کند سعی داریم او را از یک ناحیه ی خودآگاهی بیرون ببریم و به طزور او را به اتاق عشق بکشانیم!!

هنگامی که زنی سعی در برقراری ارتباط احساسی با شما دارد ممکن است متوجه نباشد که شما در اتاق عشق ذهنی خود نیستید.  

تمرین

هنگامی که همسرشما در اتاق عشق ذهنی شما به دنبال شما می گردد و شما در آن جا حضور ندارید یا سعی می کند تا در آن اتاق حضور به هم رسانید با ملایمت به اطلاع او برسانید که در اتاق دیگری هستید.