تقویت اعتماد به نفس چگونه امکان پذیر است؟

تقویت اعتماد به نفس موضوعی که امروزه در این جا و در بسیاری از جا های دیگر مطرح است و می خواهیم بدانیم چه تعریفی از اعتماد به نفس وجود دارد؟ ابتدا باید اعتماد به نفس را تعریف کنیم، بعد باید بررسی کنیم که از کجا نشات می گیرد؟ سپس باید بدانیم چطور در ما به وجود می آید و مولفه ی اعتماد به نفس چیست؟ و چطور می توانیم اعتماد به نفس خود را تقویت کنیم؟

وقتی به اعتماد به نفس فکر می کنیم دو واژه ی دیگر به ذهنمان می آید:

1.احساس ارزشمندی          2.عزت نفس

اعتماد به نفس یعنی توانایی شخص نسبت به حرفه ی خود و مهارتی که در آن دارد و باوری که نسبت به آن عمیقا ارزشمند و توانمند است. اعتماد به نفس از فکر شخص نشات می گیرد ولی عزت نفس از درون شخص به وجود می آید.

ممکن است کسی اعتماد به نفس بالایی داشته باشد، مثلا  یک نوازنده ویلون، در نواختن ساز و آهنگ مهارت و توانمندی خاصی دارد، بنابراین  نسبت به نواختن آهنگ اعتماد به نفس بالایی دارد و می تواند با مهارت کامل در جلوی جمع بنوازد. اما اگر از همان شخص بپرسند که می تواند در مقابل حضار سخنرانی کند، آیا می شود گفت اعتماد به نفس بالایی دارد؟ خیر. چون آن شخص نسبت به حرفه ی سخنرانی اطلاعاتی ندارد و نمی شود گفت چون در نواختن مهارت دارد این شرایط هم می شود. ممکن است اعتماد به نفس بالا داشته باشد، اما این که اعتماد به نفس در چه زمینه ای است مهم است. هر شخصی در حوزه ی کار خود و انجام آن اعتماد به نفس دارد.

بنابراین می شود نتیجه گرفت زمانی که در مورد اعتماد به نفس صحبت به میان می آید باید گفت که در چه زمینه ای؟ در زمینه ی موسیقی اعتماد به نفس بالایی دارد؟ یا اعتماد به نفسش در زمینه فروش و بازاریابی  بالا است؟ پس اعتماد به نفس به توانمندی، نسبت به مهارتی که شخص در آن مهارت متخصص است تعریف می شود.

همه ما برای موفقیت در زندگی و رسیدن به قله ی موفقیت و برای دستیابی به اهداف و رویاهای خود به دو بال عزت نفس و اعتماد به نفس نیاز داریم.

زمانی شخص می تواند به اعتماد به نفس واقعی برسد که ابتدا دو تا از مولفه دیگری که لازمه ی اعتماد به نفس  است را کشف کند و پرورش دهد. عزت نفس مولفه ی اعتماد به نفس و احساس ارزشمندی به وجود اورنده ی عزت نفس و اعتماد به نفس است. در واقع خمیر مایه و ستون اصلی اعتماد به نفس و عزت نفس احساس ارزشمندی است.

اگر یک درخت را در نظر بگیریم، ریشه درخت احساس ارزشمندی است، تنه ی درخت عزت نفس و شاخه برگ ها و میوه ی آن درخت می شود اعتماد به نفس. اگر شخصی در هر رشته ای مهارت داشته باشد ولی احساس ارزشمندی و عزت نفسش پایین باشد، نمی تواند نسبت به مهارتی که دارد از آن بهره ببرد و ناخوداگاه اعتماد به نفس او هم پایین می آید.

تمام خصوصیات شخصی ما از کودکی شکل می گیرد و پرورش می یابد. زمانی که کودک از طرف والدین  تنبیه می شود و اجازه نمی دهند که کودک در جمع ابراز وجود کند، باعث می شود آن شخص از دوران کودکی اعتماد به نفسش تقویت نشود و احساس کند که توانایی انجام هر کاری را ندارد و نمی تواند در جامعه ابراز وجود کند و نمی تواند برای حق و حقوق خود در برابر دیگران دفاع کند و در ابراز علاقه و احساس عشق و دوست داشتن ناتوان خواهد بود. در نتیجه منجر به احساس پریشان حالی و افسردگی و بیماری های روحی و روانی می شود.

کسی که دارای اعتماد به نفس پایین است حتی نمی تواند کاری که در آن تخصص بالایی دارد را به درستی انجام دهد و ابراز وجود کند و این مسئله باعث شکست و سرخوردگی شخص می شود.

چطور اعتماد به نفس خود را تقویت کنیم؟

1.هم نشینی با افراد موفق باعث تقویت اعتماد به نفس می شود.

برای تقویت اعتماد به نفس و بالا بردن آن باید ابتدا افرادی که باعث می شوند انرژی منفی از آن ها دریافت کنیم را از دایره ی ارتباط خود حذف کنیم. ارتباط داشتن و رفت و آمد با چنین افرادی که دائم در حال شکایت و غر زدن هستند و عامل شکست و ناکامی خودشان را دیگران و عوامل بیرونی می دانند، باعث می شود این نوع تفکر به ما هم سرایت کند. با افرادی باشیl که اعتماد به نفسشان بالاست و افراد موفقی در جامعه هستند. در  زندگی  و ارتباط با دیگران، حتما در برنامه ی روزانه معاشرت با افراد موفق را قرار دهید. این کار باعث می شود از آن ها چیز های زیادی بیاموزیl. گاهی تنها با آموختن یک نکته ی تازه از چنین افرادی می شود مسیر زندگی خود را تغییر داد.

افراد موفق همیشه در طول زندگی خود از مشاوران قوی و قابل اعتماد کمک می گیرند. این مشاوران می توانند دوست صمیمی، معلم، اعضای خانواده و یا پدر و مادر باشند.اگر می خواهیم بدانیم درآمد ما در پنج سال آینده چقدر است، یا در پنج سال آینده دارای چه جایگاهی هستیم، میانگین درآمد پنج نفر افرادی که با آن ها معاشرت می کنیم می شود درآمد و جایگاه ما.

2. تجسم کردن موفقیت

یکی از دلایل قدرتمند بودن تجسم این خواهد بود که ما تصویری را در ذهن خود از آن چه می خواهیم خلق می کنیم و با انجام این کار افکار و احساسات برآورده شدن آن تصویر ذهنی را در زمان حال برای خود ایجاد می کنیم. به کمک قدرت تجسم فرکانسی قوی به سمت کائنات فرستاده می شود که این علائم از طرف قانون جذب دریافت می شود و تصاویر را به همان شکل ذهنی ما به ما منتقل می کند.اعتماد به نفس یک حس است و قضاوتی است که شخص نسبت به خود دارد. مثلا شخص فکر می کند آدم زشتی است، یا فکر می کند دیگران به او احترام نمی گذارند، این قضاوت ممکن است درست نباشد چون فرد تنها احساس می کند که چنین خصوصیاتی را دارد. در طول روز ساعاتی را به تجسم شرایطی را که دوست داریم در آن شرایط باشید اختصاص دهیم و آن را با تمام جزئیات در ذهن خود مرور کنیم. مثلا دوست داریم سخنران قابلی بشویم، در ذهن خود تجسم کنیم که داریم رو به روی یک جمع بزرگ سخنرانی می کنیم. این باعث می شود حس خوب در ما ایجاد شود و اعتماد به نفس ما تقویت شود.

3.با اطمینان و قدرت صحبت کردن باعث تقویت اعتماد به نفس می شود.

بسیاری از افراد از روی نوع حرف زدن و صحبت کردن به قضاوت هم می پردازنند. وقتی که دو نفر در مقابل هم قرار می گیرند و برای اولین بار ملاقات می کنند از نوع صحبت و لحن صحبت هم متوجه خواهند شد که شخص مقابل دارای اعتماد به نفس بالایی هست یا خیر.

زمانی که ما در مورد موضوعی اطلاعات کامل داریم، وقتی که این اطلاعات را در اختیار دیگران قرار می دهیم، زمانی که با قدرت و صدای رسا بیان شود مخاطب را جذب خود می کنیم.

 اگر از اطلاعتی که می خواهیم در اختیار دیگران قرار دهیم با صدای آرام و با تن صدای پایین صحبت کنیم، حتی اگر مطالب گفته شده بسیار مهم و جامع باشد باز هم آن بازخورد خوب را نخواهد داشت.

برای خوب صحبت کردن و تقویت اعتماد به نفس و کیفیت صدا و از بین بردن نقاظ ضعف خود ابتدا می توانیم با خواندن کتاب و ضبط صدای خود این کار را انجام دهیم. گاهی اوقات زمانی که صدای ضبط شده خود را گوش می دهیم از تن صدای خودمان بدمان می آید. با این کار می توان مشخص کرد که کجا تند صحبت می کنیم که مخاطب متوجه کلمات ما نمی شود و با این روش می توانیم نقاط ضعف و نقاط قوت خود را بیابیم.

4.شیک پوش باشیم و لباس مناسب بپوشیم

پوشیدن لباس های نو و یا اتو کشیده و مورد علاقه تسلط ما را بر امور بیشتر می کند و حس اعتماد به نفس ما را بالا می برد. زمانی که لباس مناسبی نمی پوشیم و لباسمان مورد علاقه ما نیست، حس ضعف باعث کاهش اعتماد به نفس و احساس ارزشمندی ما می شود.

به طور کلی نوع لباس پوشیدن بر نوع حرف زدن و زبان بدن ما تاثیر فراوان دارد.

بعد از این که به تعریف اعتماد به نفس پرداختیم و معنی آن را درک کردیم و این که چه طور می شود اعتماد به نفس خود را بالا ببریم، حال می پردازیم به انواع اعتماد به نفس، در این جا به تعریف انواع اعتماد به نفس می پردازیم.

انواع اعتماد به نفس

1.اعتماد به نفس کاذب

این نوع اعتماد به نفس بسیار خطرناک و ویران کننده است. اگر والدین بیش از حد و به طور مفرط به کودک احترام بگذارند و او را مورد توجه قرار دهند، این باعث می شود اعتماد به نفس در کودک به صورت افراطی بالا برود. مثلا: کودکی که فوتبال بازی می کند یا نقاشی می کشد و بازی کردن و یا نقاشی کشیدن آن کودک در حد متوسط قرار دارد، اگر از بازی کردن و یا نقاشی کشیدن او بیش از اندازه تعریف و تمجید داشته باشند و در صدد آن نباشند که عیب های او را برطرف کنند، و به او تلقین کنند که بهترین نقاش و یا بهترین فوتبالیست دنیاست ( البته تلقین جنبه مثبت هم خواهد داشت) زمانی که آن کودک وارد جامعه شود و در جمعی قرار بگیرد، مشاهده می کند افرادی هستند که از او بهتر بازی می کنند یا بهتر نقاشی می کشند و استعداد او در حد متوسط قرار دارد و دچار افسردگی و سرخوردگی می شود.

2. اعتماد به نفس پایین

حال بر خلاف این موضوع هم رخ خواهد داد. وقتی کودکی از طرف والدین یا معلمین مورد تشویق و توجه و حمایت قرار نگیرد، باعث می شود عزت نفس و اعتماد به نفس کودک رشد نکند، همیشه خود را پایین تر از دیگران می داند و شخصیت او به عنوان فرد خجالتی و کم رو شکل می گیرد. این امر باعث می شود نتواند در مقابل دیگران خوب صحبت کند و نظرات خود را باز گو کند، یا حتی نتواند حق خودش را طلب کند. تمام انسان های موفقی که توانسته اند به اهداف و رویا های خود دست پیدا کنند، یا افرادی که در سخنرانی مهارت خاصی دارند و دارای اعتماد به نفس بالایی هستند، ریشه در آن دارد که در کودکی مورد توجه و حمایت والدین قرار گرفته اند و از همان دوران احساس ارزشمندی و عزت نفس آن ها شکل گرفته و اعتماد به نفسشان تقویت شده است.

افرادی هستند که دارای اطلاعات بالایی هستند و مدرک تحصیلی بالای دارند، اما چون احساس ارزشمندی و عزت نفس آن ها در دوران کودکی شکل نگرفته است نمی توانند در میان جمع صحبت کنند و دانش خود را به دیگران انتقال دهند. چون خودشان را دست کم می گیرند و از دیگران پایین تر می دانند و فکر می کنند کاری که انجام داده اند هیچ ارزشی ندارد و دیگران هم می توانند این کار را انجام دهند، در نتیجه نمی توانند دانش خود را به دیگران انتقال دهند.

3. اعتماد به نفس متعادل

زمانی که از دوران کودکی به صورت متعادل و واقعی احساس ارزشمندی و عزت نفس کودک تقویت شده باشد، این فرد اعتماد به نفس متعادل و طبیعی خواهد داشت , می داند که توانش در چه مرحله ای است و برای بالا بردن آن تلاش می کند.

کسانی که احساس ارزشمندی و عزت نفس آن ها در دوران کودکی به صورت واقعی شکل گرفته و اعتماد به نفس متعادل دارند، اهل غرور و تکبر نیستند. اگر نقاط ضعفی در زمینه ای داشته باشند، سرخورده و افسرده نمی شوند و احساس شکست نمی کنند. یعنی اگر در زمینه ای ضعف دارند آن را قبول داشته و خود و خصوصیات خود را می شناسند و در جهت بهبود آن تلاش می کنند.

فکر انسان مثل چتر نجات است، برای این که کارایی داشته باشد، باید اول باز شود.