خلاقیت در رهبری چیست؟
خلاقیت در رهبری بیان می کند، داشتن خلاقیت در هر نهاد و سازمانی امری مهم و حیاتی می باشد، زیرا قسمت مهمی از زندگی سازمانی را تشکیل می دهد و به ایجاد زمینه های لازم برای تغییر در سازمان می پردازد. رهبران خلاق می توانند دنیای امروز همه انسان ها را تغییر دهند. خلاقیت رهبران باعث بقای سازمان در هر زمینه ای خواهد ش، مخصوصا در زمینه کسب و کار، البته بهتر از گفته شود که خلاقیت به عنوان مهمترین خصوصیت رهبر در زمینه موفقیت تجاری شناخته شده است.
داشتن مهارت تفکر خلاق یک امر ضروری است. این امر توانایی ما را در رویارویی با مشکلات و حل مسئله بالا میبرد. رهبران بزرگ به خوبی از توانایی خلاقیت در رهبری بهره میبرند. خلاقیت در رهبری یک مهارت آموختنی است، که با تمرین و تکرار آن را میآموزیم و می توان آن را در ذهن نهادینه کرد تا بخشی از شخصیت ما شود.
ریشه خلاقیت در رهبری
شرکتهایی که محیطی با نگرش مثبت دارند جریان مداومی از ایدهها را از سوی افرادی که در آن سازمان کار میکنند یا با آن سازمان سرو کار دارند دریافت میکنند. 3 عامل بر این امر اثر گذار است:
تجربههای گذشته
تجربه ی کار در محیطی که برای ایده ها ارزش گذاری شده، امروز این قدرت را به ما می دهد که چراغ خلاقیت خویش را روشن نگه داریم و در رهبری از این ایده ها حمایت و استقبال کنیم.
وضعیت کنونی
اگر در حال حاضر در مکانی باشیم که به ارائه ایده نو تشویق شویم یا اگر ایدهای دادهایم که ممکن است مورد تمسخر قرار گیریم، قطعا به عنوان رهبر به سمت، خلاقیت و پرورش آن خواهیم رفت.
خود انگاره
به عنوان رهبر باید خودمان فرد خلاقی باشیم. خیلی از افراد فکر میکنند که اکثر مردم توانایی کسب ایده خوب را دارند. تحقیقات نشان داده است که هر فرد در یک زمینه میتواند نابغه باشد. پس برای بهره گیری از نیروی خلاقیت باید خودمان خلاق باشیم.
عوامل برانگیزننده خلاقیت
عوامل مختلفی میتواند باعث خلاقیت در این حوزه باشد که 3 مورد از مهم ترین آن ها را باهم بررسی میکنیم:
اهداف
هدف گذاری و تعیین هدف به منظور مشخص نمودن اهدافی است که ما برای آن تلاش می کنیم. برای این که در زندگی خود شور و شوق داشته باشیم، باید یک هدف را برای خود دنبال کنیم. داشتن اهداف در زندگی به ما کمک می کند به زندگی خود معنا و جهت دهیم. همه انسان های موفق در زندگی دارای هدف می باشند و در جهت رسیدن به این اهداف به برنامه ریزی می پردازند.
اگر رهبر یک سازمان باشیم در قبال آن مسئول هستیم و میبایست آن چه که حول محوریت سازمان است را بشناسیم و هر چیزی که باعث ارتقاء مسیر و پیشرفت کاری سازمان میشود را انجام دهیم. به عبارت درست تر محرک ها و برانگیزنده های خلاقیت را در جهت پیشرفت تقویت کنیم. این موضوع نقش مهمی در شکل گیری خلاقیت در رهبری دارد.
مشکلات
مشکل در واقع شکافی میان وضعیت فعلی و وضعیت مطلوب می باشد که هر کدام به دلایل مختلفی به وجود آمده اند و راه حل های مختلفی برای حل آن ها وجود دارد. برای حل مشکلات ابتدا باید آن ها را پیدا کرد و سپس به آن ها الویت ببخشیم و با اندازه گیری آن ها و پیاده سازی راه حل های موثر به حل آن ها بپردازیم.موانع و رو به رو شدن با مشکلات ذهن یک رهبر توانمند را به سمت خلق ایدههای نو و یافتن مسیرهای تازه هدایت میکند.
پرسشهای هدفمند برای خلاقیت در رهبری
هر قدر قدرت سوالات ما از خودمان، از کارکنان و از مدیران سازمان بیشتر باشد، پاسخهای کاربردی بهتری خواهیم یافت، چرا که پرسشهای خوب زمانی مطرح میشود که درک دقیق از هدف داشته باشیم. رهبر توانمند پیش فرضهای پنهان و آشکار خود را بررسی میکند و مواردی که نادرست هستند و منجر به شکست می شوند را از پیش فرضهای خوب جداسازی میکند و با عمیقتر شدن نسبت به آن ها به خلق ایدههای نو خواهند پرداخت. هر قدر سوالات بیشتر باشد، تفکرات از خلاقیت بیشتری برخوردار میشود. سوالاتی را برای نمونه با هم میخوانیم:
- برای چه چیزی تلاش میکنیم؟
- چگونه تلاش کنیم؟
- قصد ما از رسیدن به هدف چیست؟
- پیش فرضهای ما در رابطه با هدف چیست؟
- اکنون چه کاری باید انجام دهیم؟
توانمند سازی ذهن برای خلاقیت
چند پرسش مهم که باعث میشود ذهن ما به سمت خلاق فکر کردن سوق داده شود را با هم بررسی میکنیم:
- 3 هدف اصلی ما چیست؟
- 3 مشکل اصلی ما چیست؟
- نتیجه دلخواه ما با حل مشکل چیست؟
- اگر اجتمال شکست در کار صفر باشد، کاری که انتخاب میکنیم چیست؟
- دوست دارید با زندگی خود چه کار کنید؟
تفکر و یافتن پاسخ دقیق سوالات فوق و نظایر آن باعث خلاقیت ذهن رهبران، مدیران و کارکنان میشود.
ارزیابی ایدهها برای ایجاد خلاقیت در رهبری
حال که ایدههای مناسب مطرح شد میبایست ایدهها را به شکل درست ارزیابی کنیم متاسفانه اکثر ایدهها ارزش کمی و کیفی ندارند و در بازار محصولات خدمات حاصل از آن ها با شکست روبه رو میشود.
بنابراین نباید نسبت به ایده ها و ارزیابی آن ها نگاه متعصبانه داشته باشیم. برای این که نگاه متعصبانه را از خود دور کنیم به ایدههای مطرح شده نگاه پرسشگرانه داشته باشیم نظیر سوالات زیر:
- آیا ایده موثر است و باعث پیشرفت سازمان میشود؟
- آیا ایده کار آمد است و باعث تغییرات کاربردی در سازمان میشود؟
- آیا ایده با ارزشهای سازمان مغایرت دارد؟
- آیا ایده ای مطرح شده نیاز بازار است؟
- ایده مطرح شده چه هزینه هایی را در پی دارد؟
- آیا با اهداف سازمان سازگار است؟
- آیا سازمان میتواند نسبت به ایده تعهد داشته باشد؟
و سوالات نظیر آن.
بدانیم ایدهای را مطرح کنیم یا پیگیر اجرایی شدن آن باشیم که، سادگی در خدمات و یا محصول را منجر شوند.
شناسایی محدود کننده ها
یکی از اهداف مهم استفاده از مسیر موفقیت است که میبایست ابتدا آن مانع را شناسایی و سپس روی آن متمرکز شویم برای عملی شدن این امر میبایست کاری را که درست است انجام دهیم حتی اگر دشوار باشد، موانع اصلی را بشناسیم چرا که آن ها عامل محدود کننده هستند.
عامل محدود کننده سرعت، رسیدن به هدف را در طی مسیر معین میکند. این عوامل را در سازمان شناسایی کنیم و برای رفع آن تلاش کنیم.
روش هایی برای بروز خلاقیت افراد
برای این که افراد سازمان بتوانند خلاقیت خود را بروز دهند باید محیط مناسب برای آن ها فراهم کنیم. در ادامه چند روش کاربردی را که برای هر سازمان و شرکتی توسط مدیران و رهبران آن به سادگی قابل مهیا کردن است را بررسی میکنیم:
نقش طوفان مغزی در خلاقیت رهبری
جلسات طوفان مغزی باعث بهبود کسب و کار سازمان میشود. که از مسئولیت های مهم مدیران سازمان یا رهبر آن است.
فرآیند ایده مغزی
- تعداد افراد باید 7-4 نفر باشد.
- زمان مناسب برای هر جلسه 45-15 دقیقه باشد.
- پرسش را واضح و روشن مطرح کنیم.
- به جای کیفیت به کمیت ایده اهمیت دهیم.
از افراد بخواهیم مشارکت کنند. جلسات را با مطرح کردن، بررسی و ایده را متوقف نکنیم.
- ایدهها را کامل بررسی کنیم و هیچ ایدهای را چه مثبت و چه منفی مستثنی از مابقی ایدهها نکنیم.
- فردی را برای نوشتن ایدهها داشته باشیم.
- سرپرست جلسه باید کمتر حرف بزند، به عبارتی جلسه را افراد اداره کنند.
در پایان کار ایدهها را فردی که در جلسه حضور نداشته بررسی کند.
شیوه گروه اسمی برای ایجاد خلاقیت در رهبری
در این روش جملاتی را توسط افراد مختلف کامل میکنیم . جملاتی نظیر:
ما میتوانیم درآمد را دو برابر کنیم اگر….
ما میتوانیم هزینهها را کاهش دهیم اگر….
ما میتوانیم کیفیت کار را بالا ببریم اگر ….
ما می توانیم از رقبا پیش بگیریم اگر….
این شیوه برای دستیابی به راه حل هایی که نزدیک ماست بسیار مناسب است.