خود آگاهی

چگونه دلسوزی کنیم؟

این که هر روز در مقایسه با قبل بیشتر رشد کنیم و بتوانیم به هدف های خود نزدیک شویم چیزی است که باعث می شود هر روز احساس بهتری داشته باشیم. آن چه مسلم است این است که در طول سفر زندگی خواسته ما برای رشد فردی تمام نمی شود و همیشه خواهان پیشرفت و توسعه خود هستیم. به بیان دیگر در هر برهه از زندگی همیشه می توانیم چیزهایی را در خود بهتر و بهتر کنیم. با وجود این زمانی می توانیم به رشد فردی فکر کنیم که پیش از هر چیز عاشق خود باشیم. هنگامی که عاشق خود هستیم، برای خود و موقعیت ها و زندگی خود دلسوزی می کنیم. با این که برای برخی دلسوزی برای خود عجیب به نظر می رسد، اما می دانیم در زندگی همه ما لحظه هایی هست که احساس می کنیم دیگر نمی توانیم ادامه دهیم، احساس یاس می کنیم دوست داریم هیچ کاری انجام ندهیم. این در حالی است که اگر فردی دلسوز برای خود باشیم، می دانیم که دقیقا در همین زمان ها است که به عشق ورزیدن به خود محتاج می باشیم و بایستی برای داشتن حال خوب، بیش تر به خود توجه کرده و برای خود دلسوزی کنیم.

منظور از دلسوزی کردن برای خود چیست؟

مهربان بودن و توجه به خود را دلسوزی کردن برای خود می گویند. برخی به اشتباه آن را رفتاری از سر خود خواهی فقط به خود توجه کردن می دانند، اما این در حالی است که تحقیقات نشان داده است کسانی که به خود و نیازها و حال خوب خود اهمیت می دهند و به اصطلاح برای خود دلسوزی می کنند، احساس همدلی بیشتری با دیگران دارند و بهتر دیگران را درک می ‌کنند. در حدی دلسوزی برای خود اهمیت دارد که آن را به عنوان نوعی از مهارت تعریف کرده اند که به افراد کمک می کند تا بتوانند در برابر مشکلات قدرت تحمل بیش تری داشته باشند، هنگام انجام کارها ذوق و انرژی لازم را داشته باشند و خلاقانه تر عمل کنند و نیز جسارت انجام برخی از کارها که ممکن است انجام آن بعید یا سخت به نظر برسد را به دست آورند. یکی از مهم ترین ویژگی دلسوزی برای خود این است که این افراد در صورتی که خود را دچار مشکلاتی ببینند، برای رفع آن به دنبال راه حل می گردند تا بتوانند بر آن غلبه کنند و بر زندگی و امور آن کنترل لازم را داشته باشند. تحقیقات روان شناسی در این زمینه نشان داده است اگر افراد به خود دلسوزی و به اندازه کافی توجه کنند، به خود و نیاز های خود احترام می گذارند و می توانند قوت های خود را بهتر بشناسند و پذیرش بیشتری از ضعف های خود داشته باشند. در واقع کسی که دلسوز خود است، خود را همانند یک عاشق، همان گونه که هست، با تمامی کاستی ها و قوت های خود قبول دارد. از تمامی زخم ها و دردهای خود آگاه است و در عین حال سعی بر پنهان کردن آن ها ندارد. بر عکس، تلاش می کند قوت های خود را تقویت و کاستی های خود را بهبود بخشد، چرا که او می داند، نه تنها خود او بلکه هیچ کسی کامل نیست. هر فردی خودش، به تنهایی، باید روند دلسوزی برای خود را انجام دهد، چرا که خود فرد است که بایستی ابتدا به خودش احترام بگذارد و روند رشد فردی خود را آغاز کند و به انجام برساند.

عادت هایی که به ما کمک می کنند تا بیشتر دلسوزی کنیم

عادت هایی برای دلسوزی

در ادامه به بررسی عادت هایی که به ما کمک می کند تا بیشتر دلسوز خود باشیم، می پردازیم.

دلسوزی از طریق عهد بستن با خود

برای آن که بتوانیم توجه به خود و نیازهای خود را جزئی از اولویت های زندگی قرار دهیم لازم است که الگوهای جدیدی ایجاد کنیم. برای این کار لازم است تا حد زیادی به تمامی افکار و رفتارهای خود، آگاهی داشته باشیم. به طوری که باید تفکر مثبت درباره خود و اتفاقات زندگی را در ذهن خود پرورش دهیم و از طرفی بایستی هرگاه احساس کردیم در حال نادیده گرفتن خود و وقف خود برای دیگران و نیازهای شان هستیم، توقف کنیم و افکار و رفتار خود را اصلاح کنیم. این به معنای این نیست که خود خواهانه رفتار کنیم و دیگران را نادیده بگیریم، بلکه به این معنا است که همان طور که به دیگران عشق می ورزیم و با دیگران مهربان هستیم، با خود نیز مهربان باشیم.

دلسوزی به شیوه مثبت فکر کردن و مثبت حرف زدن با خود

این که نگاه مثبتی به زندگی و اتفاقات آن و خود گویه های مثبت با خود داشته باشیم، باعث می شود تا بتوانیم تصویرهای منفی را از خود و رخدادهای زندگی دور کنیم. برای آن که نگاه و افکار و باورهای خود را بهبود ببخشیم و مثبت تر کنیم، بیشتر و بهتر می توانیم خود را دوست داشته باشیم یا برای خود دلسوزی کنیم. به بیان دیگر، بهتر است هنگامی که با خود حرف می زنیم، به گونه ای صحبت کنیم که گویی در حال گفت و گو با یکی از مهم ترین و با ارزش ترین افراد زندگی خود گفت و گو می کنیم. این گونه صحبت کردن با خود افزون بر این که باعث بهبود وضعیت جسمانی می شود، رضایت ما از زندگی را افزایش می دهد و میزان اضطراب ما را کم می کند. آن چه باید در نظر داشته باشیم این است که هنگام آغاز گفت و گوی منفی با خود، عمل خود را به سرعت شناسایی کنیم و به رخداد های مثبت و اتفاقات دلنشین و موفقیت های خود فکر کنیم و از آن چه داشته ایم و داریم لذت ببریم.

شکرگزاری کردن بابت خود و زندگی

یکی از ویژگی های شکرگزاری این است که باعث می شود بیشتر از رخداد ها و افکار منفی بر اتفاقات مثبت زندگی تمرکز کنیم و قدردان داشته های خود باشیم. به خصوص هنگامی که اوضاع و اتفاقات طبق خواسته و انتظار ما پیش نمی رود که ممکن است باعث ناراحتی و حتی افسردگی ما شود، شکرگزاری راهی است که به کمک آن می توانیم حتی در شرایط سخت نیز بر نکات مثبت و اتفاقات خوشایند زندگی تمرکز کنیم و با انرژی مثبتی که می فرستیم می توانیم خود را در مسیر رشد قرار دهیم و راحت تر در جهت اهداف خود حرکت کنیم و به اهداف خود دست یابیم و در نهایت، شادتر باشیم و احساس رضایت بیشتری از زندگی خود داشته باشیم. هر چه احساس رضایت و شادی بیشتری کنیم، بیشتر می توانیم قدردان داشته ها و افراد زندگی خود باشیم که این خود نوعی دلسوزی کردن برای خود و دیگری است.

ورزش کردن

فعالیت های ورزشی در بعد جسمانی باعث سلامت بیشتر ما می شوند که همین بعد آن نوعی از توجه و احترام به خود است. افزون بر این، ورزش کردن با این که جسمانی است، اما تا حد زیادی در ایجاد روحیه مثبت نیز مؤثر است. افزایش روحیه مثبت باعث می شود تا دید روشن تر و آگاهانه تری نسبت به افکار و رفتارهای خود داشته باشیم و به هنگام رو به رو شدن با مشکلات زندگی می توانیم کنترل بیشتری بر رفتارهای خود داشته باشیم و راه حل های کاربردی تری را در پیش بگیریم. هر چه در زندگی مؤثرتر عمل کنیم، احساس رضایت بیشتری در زندگی خواهیم داشت. این احساس ما را به سمت دلسوزی بیشتر در زندگی می شود، چه نسبت به خود و چه نسبت به دیگران.

پذیرفتن آن چه رخ داده است، چه پیروزی و چه شکست

همان طور که پیشتر گفته شد، یکی از روش هایی که می توانیم به خود توجه بیشتری کنیم، به خود احترام بگذاریم و به اصطلاح برای خود دلسوزی کنیم، این است که قدرت پذیرش خود را افزایش دهیم. با وجود این، بسیار اتفاق می افتد که افراد در مقابل رخدادهای منفی احساس ضعف و شکست می کنند و بر اتفاقات ناخوشایند و ضعف های خود تمرکز می کنند. تمرکز بر نقاط منفی زندگی باعث احساس شکست در زندگی می شود. برخی افراد، هنگام مواجه با شکست، آن را به قدری در ذهن خود بزرگ می کنند که به هویت خود آسیب می‌زنند. تکرار این اتفاق باعث می شود تا آن ها هویت خود را بر پایه ناکامی هایی که در زندگی تجربه کردند، شکل دهند که به مرور این اتفاق باعث می شود احساس درماندگی در خود کنند. اما هنگامی که بتوانیم شکست های خود را بپذیریم، می توانیم از شکست های خود درس بگیریم و در مقابل آن ها آگاهانه رفتار کنیم. همان طور که سرگذشت بسیاری از افراد نشان می دهد، آن ها شکست های خود را می پذیرند و تسلیم شکست های خود در زندگی نمی شوند. در واقع این افراد نه تنها شکست های خود را می پذیرند، بلکه تجربه ای که از هر شکست کسب می کنند را در شکست بعدی استفاده می کنند.

بخشیدن خود

داشتن همیشگی احساس گناه چون ما را در حالت تعلیق نگه می دارد، مانع از این می شود که در زندگی پیشرفت کنیم و به سمت اهداف خود حرکت کنیم. همواره باید به خاطر داشته باشیم که اشتباه کردن، خود نشانه ای از این است که ما هنوز هم در حال تلاش هستیم. اگر هیچ گاه تلاش نکنیم، هیچ گاه شکست نیز نخواهیم خورد. از این رو، بهترین کاری که می توانیم، در قبال خود انجام دهیم، این است که در کنار پذیرش اشتباه ها و رفتارهای ناخوشایند، به خود بیش از گذشته عشق بورزیم و خود را ببخشیم.

ارتباط با افراد مثبت

با توجه به این که اکثر ما تحت تأثیر محیطی هستیم که در آن زندگی می کنیم، افرادی که با آن ها ارتباط داریم نیز بر روحیه و اهداف ما اثر بسیاری می گذارند. این اصطلاح که گفته می شود، اگر می خواهید کسی را بشناسید، به دوستانش نگاه کنید، گویای این موضوع است که ما تا چه حد تحت تأثیر کسانی هستیم که با آن ها در ارتباطیم. به طوری که اگر دوستان ما افکاری مثبت داشته باشند که به خود و نیازهای خود اهمیت می دهند و برای دیگران نیز ارزش قائل هستند، باشند، ما نیز افرادی خواهیم بود که همان ویژگی ها را داریم و در همان جهت حرکت می کنیم. در مقابل اگر با کسانی معاشرت کنیم که منفی فکر می کنند و مرتب از اوضاع خود شکایت دارند، ما نیز کسانی خواهیم بود که در مقابل شکست ها روحیه خود را می بازیم و هر آن چه بر ما می گذرد را بزرگ می کنیم و به جای حرکت به سمت هدف، در جهت مخالف حرکت خواهیم کرد.

تکرار جمله های مثبت و انگیزشی

افکار ما تأثیر به سزایی در باورها، افکار، احساسات و اعمال و رفتار ما دارند. اگر جمله های مثبت و انگیزه بخش را در ذهن خود تقویت کنیم، سیستم فکری ما نیز در همین جهت شکل خواهد گرفت و جالب این جا است که این تمرین باعث شکل گیری و تقویت بخش مثبت اندیش هویت و افزایش اعتماد به نفس در ما می شود.

مقایسه نکردن خود با دیگران

مهم ترین نتیجه مقایسه خود با دیگران کاهش عزت نفس در ما است، چرا که با مقایسه منفی احساس ارزشمندی و شایستگی ما کاهش می یابد که در نتیجه آن دچار ترس و اضطراب می شویم. داشتن این احساس های منفی بیش از هر چیز باعث می شود که به جای توجه به خود و شکوفایی استعدادهای خود درگیر گفت و گوهایی منفی درونی شویم که نتیجه نهایی، چیزی جز نادیده گرفتن خود و بی توجهی به خود نخواهد بود.

وقت گذاشتن برای خود

شاید بتوان گفت بهترین کاری که می توانیم برای خود انجام دهیم، توجه به خود یا دلسوزی برای خودمان است. هنگامی که سختی های زندگی باعث ناراحتی ما می شود، بیش از هر زمان دیگری باید با خود مهربان تر باشیم. با وجود این، همان طور که در طول این مقاله درباره آن صحبت کردیم، توجه به خود، مهارتی است که با تقویت تمامی این کارها به عنوان یک عادت و روتین در زندگی می توان به آن دست پیدا کرد.

Rate this post
نمایش بیشتر

نوشته های مشابه

‫9 دیدگاه ها

  1. Thanks for the sensible critique. Me & my neighbor were just preparing to do a little research on this. We got a grab a book from our area library but I think I learned more clear from this post. I am very glad to see such fantastic info being shared freely out there.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا