رازهای عشق کدام اند؟ در این مقاله به بیان رازهای عشق می پردازیم.
رازهای عشق را بیاموزیم
« توانا » در این دوره سعی بر این دارد رازهایی را در مورد « عشق» مطرح نماید تا به واسطه ي آن آگاهی مان در برقراری روابط عاشقانه را افزایش دهید. این سلسله رازهایی « عشق » و « چگونگی عشق ورزی » را به ما می آموزد. تا باشد که این گونه؛ به تک تک لحظه های خویش و عزیزان مان رنگ «عشق» بپاشیم.
راز عشق
چنان چه هرگز نیاموزیم که عشق را به گونه ای آموزنده مورد استفاده قرار دهیم، آن گاه عشق ما را مورد استفاده قرار خواهد داد.
هنگامی که نمی دانیم چگونه و به طرزی خودآگاه از عشق بهره جوییم تا نتایج مطلوب خود را در زندگی بیافرینیم،به طور مرتب مرتکب اشتباهات تکراری خواهیم شد.
فرض کنیم برای اولین بار روبه روی کامپیوتری نشسته ایم که هیچ کس قبلا به ما آموزش نداده با آن چگونه کار کنیم.احتمالا بعد از مدتی مایوس و سرخورده خواهیم شد،چرا که کامپیوتر آنچه را که ازاو انتظار داریم انجام نخواهد داد.احتمالا پیش خودمان خواهیم گفت«این کامپیوتر خراب است،بهتراست کامپیوتر دیگری بخرم» چون هیچ کس قبلا به ما نگفته بود که کار کردن با کامپیوتر مشکل است،بنابراین کاملا عادی است که فرض را بر این بگذاریم، البته تقصیر ما نیست.کامپیوتر دوم را امتحان می کنیم.اما نتیجه ای نمی گیریم.سومی و چهارمی را نیز خریداری می کنیم.پس از مدتی به این نتیجه می رسیم که یا کامپیوترها همگی به درد نمی خورند و یا این که ما بلد نیستیم با آن ها کار کنیم.هر دوی این نتایج غلط است.مشکل اصلی ان است که ما نمی دانیم و نیاموخته ایم که به گونه ای سازنده از آن استفاده کنیم.به طرز مشابهی روابط نیز بدین گونه می باشند،همین طور، هرگونه مهارت،ورزش و …
مادامی که در زندگی نیاموخته ایم که چه می کنیم محکوم و محتوم هستیم آن را مرتبا تکرار کنیم.
توصیه ی « توانا » این است که ادامه ی این مطالب را با این دیدگاه بخوانیم که هیچ چیزی درباره ی عشق و مسائل جنسی نمی دانیم. این را خود آگاهی مبتدیان می نامیم.به جای آن که فرض کنیم متخصص هستیم،به خود این اجازه را بدهیم که کاملا بی اطلاع بمانیم،تا این امکان را بیابیم همه چیز موارد را بیاموزیم.
«به خودمان اجازه دهیم هیچ چیزی ندانیم.»
ما منشا بیماری را نادیده انگاشته و خود را وقف علائم آن می کنیم.
اشلی وپل که هفت سال بود با هم ازدواج کرده بودند،به عنوان آخرین راه حل قبل از مراجعه به وکیل خانوادگی و پر کردن درخواست طلاق،در یکی از سمینارها حاضر شدند.آن ها می گفتند:چند سال اول زندگی آن ها هیجان انگیز،عاشقانه و مملو از رشد و تحول شخصی بود،اما سپس رابطه ی آن ها دچار افول و نزول شده بود و متعاقب آن از یکدیگر خسته شده و انزجار و خشم نسبتا زیادی وری هم تلنبار کرده بودند.هردو چنین احساس می کردند که تقصیر با دیگری است.هیچ کدام از ان ها از زندگی و عشق خود احساس رضایت نمی کردند.با این وجود هردو فکر می کردند که زندگی مشترک شان ارزش آن را دارد که برای نجاتش تلاش بکنند. بنابراین تصمیم گرفتند تا آن جا که در توان دارند در این راستا تلاش کنند.هر کتابی را که در آن زمان درباره ی عشق و موفقیت در روابط موجود بوده خریداری کرده و تمامی توصیه های ارائه شده در کتاب را به کار بسته بودند.هنگامی که پل از سر کار به خانه می رسید،اشلی با لباس خواب های زیبا،تهیج کننده و مورد علاقه شوهرش،مقابل در از او استقبال می کرد.پل تمامی رویاها و خیال پردازی های خود درباره ی روابط جنسی را با او در میان گذاشته و همگی آن ها را اجرا کردند.حتی به تنهایی به تعطیلات رفتند، سرگرمی های جدیدی را امتحان کردند و در وضعیت های متفاوت و مختلف با همدیگر درآمیختند، اما هیچ روشی کارگر نیفتاد و درست به مانند قبل احساس یاس و سرخوردگی می کردند.شاید به مراتب بیشتر.آن ها یک روز با دل شکستگی تمام گفتند:می بایست دیگر عشق بین ما مرده باشد،ما یکدیگر را دوست داریم اما در خود عشقی احساس نمی کنیم.
بسیاری از کتاب هایی که در این زمینه نگاشته شده است توصیه هایی نظیر همان کارهایی که پل و اشلی می کردند،ارائه می دهند.آن ها می گویند به فعالیت ها و علائق جدیدی روی بیاوریم. تمامی این کردار، رفتار و حرکات معلول عشق می باشند،اما نمی توانند علت و تولید کننده ی عشق باشند.عشق به مراتب موهبتی فراتر از این هاست. اشلی و پل سخت تلاش کرده بودندعلائم عشق را تولید کنند،اما به راستی احساس عشق نمی کردند.آن ها فقط وانمود می کردند که عاشق هستند!دلیل تمامی شکست هایشان نیز همین بوده است.
رازهای عشق – هفت عنصر اساسی در عشق
تاثیرات مثبت عاشق ماندن و عشق واقعی چیست؟
این موارد هفت عنصر عشق می باشند.
- 1. انرژی: عشق واقعی به انسان انرژی جسمانی، ذهنی، احساسی وعاطفی خواهد بخشید.
- 2. شور و اشتیاق: رابطه ی سالم،نگرش و برخوردی سالم تر و مثبت نسبت به زندگی در انسان می آفریند.
- 3. هیجان و خوش بینی نسبت به آینده: هنگامی که انسان عاشق باشد با هیجان چشم انتظار آینده ای شاد خواهد بود.
- 4. اعتماد به نفس و خودباوری: یک رابطه ی خوب و سالم اعتماد به نفس و خودباوری به انسان می بخشد.
- 5. سخاوت احساسی و عاطفی: هنگامی که انسان عاشق است و احساس عشق می کند به مراتب برایش ساده تر است که دیگران را در غنای روحی خود سهیم سازد و آن گاه احساس عشق و بخشندگی بیشتری می کند.
- 6. خودتان بودن: هنگامی که انسان از طرف یک رابطه سالم حمایت شود راحت تر می تواند در کنارهمسر،دوستان ودیگران خودش باشد.
- 7. راحتی روانی و احساسی: هنگامی که انسان احساس عشق می کند با تمام وجود آرام و قرار دارد.احساس عشق انسان را از صلح و آرامش درونی سرشار ساخته وآرامش روحی و فکری به انسان اهدا می نماید.
این هفت عنصر اساسی عشق در یک رابطه ی به راستی سالم و طبیعی با گذشت زمان خلق خواهد شد.عشق در وضعیتی خاص تولید و بالانده می شود.برای عاشق ماندن می بایست شرایط لازم برای رشد این هفت عنصر اساسی را آگاهانه در زندگی و روابط خود فراهم کنیم.سپس چه بخواهیم و چه نخواهیم به طرزی طبیعی رفتارهایی که در کتاب ها توصیه شده از خودمان نشان خواهیم داد.
با مطالعه این مطالب خواهیم آموخت که چگونه روابط خود را از درون التیام بخشیم، نه این که فقط علائم عاشق بودن را از خود نشان دهیم و تظاهر به عشق کنیم. با مطالعه این مطالب خواهیم دید که اشلی و پل دوباره از نو عاشق یکدیگر شدند و می اموزیم که چگونه ما هم این کار را بکنیم.با مطالعه این مطالب شرایط و زمینه های تولید عشق مجدد را خواهیم آموخت و این را نیز خواهیم آموخت که چه رفتارهایی عشق را خاموش کرده و چگونه از تولید این شرایط در زندگی مان جلوگیری کنیم.
بطور خلاصه در این مقاله به رازهای عشق پرداختیم و موارد مهمی را مورد بررسی قرار دادیم.
