خود آگاهی

ربایش عملکردی چیست؟

در مقاله قبل به واکنش های رفتاری اشاره کردیم و بیان کردیم که رفتار دیگران به خودی خود نمی ‌تواند باعث عصبانیت ما شود و با شناسایی زنجیره واکنش می ‌توانیم بهترین واکنش ممکن را انتخاب کنیم. سپس، به موضوع جریان و اهمیت آن پرداختیم. در این مقاله قصد داریم به موضوع مهم ربایش عملکردی بپردازیم.

موقعیتی را تصور کنید که در محل کار خود هستید و خودتان را برای جلسه ‌ای آماده می کنید. ناگهان متوجه می ‌شوید، قرار دادی که روی میزتان بوده است، نیست. از آنجا که این قرارداد بسیار مهم است، احساس خشم می ‌کنید و ضربان قلب شما تند می ‌شود. در این‌ لحظه، دنبال مقصر می ‌گردید. شاید رئیس خود را مقصر بدانید که چرا شما را در مضیقه زمانی قرار داده است یا شاید فکر می کنید که خدمتکار ها این سند مهم را دور انداخته ‌اند. اضطرار زمانی و استرس زیاد در این لحظه، به مانند ماشه ‌ای عمل می ‌کند که ممکن است، باعث ایجاد واکنش نا خوشایند شود. شما در این ‌لحظه، ربایش عملکردی را تجربه کرده ‌اید. در این‌ هنگام، طرز فکر و پردازش اطلاعات شما باعث ایجاد واکنشی غیر منطقی شده است. در واقع، ماشه شما را به عقب می ‌راند و باعث می‌ شود، احساسات جایگزین واکنش رفتاری شما شوند.

همان طور که پیش تر اشاره شد، افکار و احساسات ما به قدری قدرتمند هستند که تجربیات دنیای اطراف را شامل شده و احساسات ما به موقعیت ‌ها را تعیین می ‌کنند. این روند آنقدر قدرتمند است که می ‌تواند بر روابط ما با سایر افراد، انتخاب ها، واکنش ها و تصمیم ها تأثیر به سزایی بگذارد. البته لازم به ذکر است که این روند شناختی همیشه به‌ این‌ ترتیب نیست و باید آن را به ماشین روغن‌ کاری ‌شده تبدیل کنیم تا بهترین نتیجه حاصل شود.

محرک های اطراف بر ربایش عملکردی چه تأثیری دارند؟

ربایش عملکردی و محرک ها
تاثیر محرک ها بر ربایش عملکردی

همان ‌طور که قبلاً هم گفته شد، محرک ‌های بسیاری در پیرامون ما وجود دارند و مغز ما باید این محرک ‌ها را در سریع ‌ترین زمان ممکن پردازش کند. همین الان که در حال خواندن این متن هستیم، امکان دارد اتفاقات بسیاری در پیرامون ما رخ دهد. مثلاً پیامی به گوشی بیاید یا سر و صدایی در اطراف ما اتفاق بیفتد یا هزاران فکر مختلف در سرمان وجود داشته باشد. با این ‌حال، مغز ما همه این اطلاعات را به ‌طور همزمان به ‌صورت کاملاً نا خودآگاه پردازش می کند. بر این ‌اساس، ما به میان برهای شناختی نیاز داریم. میان ‌برهایی که به ما در اطلاعات ضروری و مهم کمک می ‌کنند. در نتیجه، باعث واکنش بهتر وتصمیم گیری سریع در ما می شود؛ اما مسئله زمانی بحرانی می ‌شود که در پردازش اطلاعات دچار اختلال شویم و نتوانیم آن کار را به ‌درستی انجام دهیم. نتایج حاصل شده از تحلیل های رفتاری حاکی از آن است که  محرک های یکسانی برای ربودن افکار وجود دارند که به عقب‌ افتادن ما منجر می ‌شود. این محرک ها شامل رخداد ها و اتفاقاتی هستند که باعث می ‌شوند، طوری فکر و احساس کنیم که مفید نباشد. بر این ‌اساس، بهترین نتیجه ممکن از یک موقعیت را به ‌راحتی از دست می ‌دهیم و علت این امر می ‌تواند گوشه ‌گیری، تعصب، استرس و… باشد. برای تمرین می ‌توانید به چالش هایی که در شش ‌ماه گذشته با آن مواجه شده ‌اید، فکر کنید. آیا احساسات و افکاری وجود دارند که در موقعیتی تجربه کرده باشید و بارها و بارها تکرار شده باشند؟ حالا می توانیم یک قدم جلو تر برویم و این سؤال را مطرح کنیم که آیا احساسات ما تعیین‌ کننده واکنش ما به موقعیت ها هستند؟

آیتم تعیین ‌کننده ربایش عملکردی چیست؟

ممکن است بارها و بارها احساس پشیمانی کرده باشید و در تحلیل خود به این جمع‌ بندی رسیده باشید که می توانستید شرایط را بهتر مدیریت کنید. رسیدن به اوج احساسات در هر شرایطی برای همه افراد کاملاً طبیعی است. با این‌ حال، موضوعی که خیلی از افراد از آن مطلع نیستند، این است که می توانند افکار، احساسات و عواطف خود را کنترل کنند و واکنش مناسب تری را انتخاب کرده و در موقعیت های چالش ‌بر انگیز بهترین نتیجه ممکن را برای خود رقم بزنند. یکی از ابزار‌ های مهم برای تحقق این امر مدل ABCDE است. این مدل یکی از مدل ‌های مهم مربیگری رفتار شناختی است و به ما کمک می ‌کند تا در مواجهه با هر موقعیت سختی، با اعتماد به ‌نفس ظاهر شویم و روابط قوی و پایداری با دیگران برقرار کنیم.

رابطه ربایش عملکردی و مدل ABCDE چیست؟

ربایش عملکردی و مدل 5 مرحله ای

با مثالی، این مدل را شرح می دهیم:

«تام» به عنوان حسابدار شرکتی فعالیت دارد. او همکاری به ‌نام «جان» دارد. جان در بیش تر مواقع در کارش تأخیر دارد. این دو نفر روی پروژه‌ ای بسیار مهم در حال همکاری هستند و تام به عنوان مدیر این پروژه، اطلاعات به ‌روز و پیشرفته ‌ای برای کارشان از جان در خواست می کند؛ اما جان اطلاعات را با تأخیر به ‌دست تام می رساند. طبق مدل ABCDE، تأخیر جان در آماده‌ کردن اطلاعات عامل فعال ‌کننده است. اگر شما گزارش گر بودید، چطور واکنش و موقعیت تام و جان را بی‌ طرفانه گزارش می کردید؟ ‌ایده موجود در این مدل این است که این اتفاق را به عنوان تماشاچی بی طرف در نظر بگیرید. تام فکر می کند که جان به صورت عامدانه، اطلاعات را با تأخیر می رساند؛ چون به ‌نظر جان، کار تام کم‌ اهمیت است. همین امر باعث ایجاد واکنش ناکارآمد و حس خشم در تام می ‌شود؛ چرا که فکر می کند، جان به او احترام نمی ‌گذارد. در نتیجه، تام بسیار حساس شده است و تصمیم می گیرد با جان برخورد کند. (A)

تفکرات و باور ها درباره مسئله ‌ای، به واکنشی احساسی منجر می شود. در مثال بالا، تام فکر می کند که جان به او احترام نمی گذارد. (B)

این باورها ما را به سمت یک نتیجه سوق می دهند. در مثال بالا، تام با جان به‌ صورت پرخاشگرانه برخورد می کند. بر این ‌اساس، روابطشان پر تنش می ‌شود. در این مرحله، نتیجه طرز فکر و احساس تام به موقعیت پیش ‌آمده منفی است. (C)

بعد از مدتی، تام به این فکر می کند که چطور می ‌توانست این موقعیت را مدیریت کند و چون قرار است با جان کار کند، دنبال راهی می ‌گردد تا بتواند روابط خود را با جان بهتر کند. (D)

او به این نتیجه می رسد که چطور می ‌تواند، افکار و احساسات خود درباره رفتار جان را تغییر دهد. او مانند تماشاچی بی ‌طرفی به این موقعیت نگاه می کند. شاید جان ارتباطی با اطلاعاتی که باید تهیه کند، نمی ‌بیند یا شاید هم اصلاً متوجه تأثیر رفتارش بر تام نباشد. شاید تأخیر او از روی عمد نباشد. (E)

به این تمرین، «تفکر منقطع» گفته می ‌شود یعنی جایگزین کردن باورها و احساسات راجع ‌به یک موقعیت با چیزی که مؤثر تر است و به کسب نتایج بهتر منجر می ‌شود. همین امر باعث می ‌شود تا از زاویه دیگری به موضوع نگاه کنیم. یک قدم عقب ‌تر می‌رویم و افکار و باور های خود را به ‌چالش می ‌کشیم. در نتیجه، احساس عصبانیت کم تری را تجربه خواهیم کرد و با کنترل بیش تر داشتن بر واکنش خود، درصدد رفتار بهتر و مؤثر تر در روابط خود هستیم. البته لازم به‌ ذکر است که این روند به تمرین زیادی نیاز دارد.

در این مقاله، به ربایش عملکردی و مدل ABCDE اشاره کردیم و با ذکر یک مثال، به چگونگی استفاده از آن در موقعیت های خاص پرداختیم.

Rate this post
نمایش بیشتر

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا