خود آگاهی

معاشرت به چه معناست؟

درمقاله قبل به رابطه هوش هیجانی و هوش اجتماعی پرداختیم و سپس، به موضوع همدلی و راهکار های مؤثر آن را اشاره کردیم. در این مقاله، به موضوع معاشرت می ‌پردازیم و به پیوند معاشرت و ارتباط اشاره خواهیم کذد.

گاهی اوقات، افراد در برقراری ارتباط به این فکر می کنند که چطور پیام شان را منتقل کنند تا پیام شان بهتر درک شود. معاشرت یعنی انتقال پیام به افراد دیگر. معاشرت را می ‌توان به خیابانی دو طرفه تشبیه کرد که فراهم‌ کردن اطلاعات برای دیگران و جمع ‌آوری اطلاعات از دیگران را شامل می ‌شود. سؤال مهم در بحث معاشرت این است که پیام خود به دیگران را چگونه منتقل می ‌کنیم؟

ممکن است از طریق حرف‌ زدن یا نوشتن با دیگران ارتباط برقرار کنیم؛ ولی این، همه ماجرا نیست. در واقع، بیش ترین انتقال مفاهیم ما به دیگران از طریق زبان بدن و نحوه گفتن است. ممکن است هنگام گفت و گو، دوست ما بگوید: «همه چیز خوب است» با وجود این، از لحن صدا و زبان بدن او می ‌توانید صحت گفته او را تشخیص دهید. به بیان دیگر، ما بیش تر پیام های خود را به ‌صورت کاملاً نا خودآگاه منتقل می کنیم. اگر بر زبان بدن و تن صدا و نحوه نوشتن پیام خود تمرکز نکنیم، پیام ما به درستی منتقل نمی‌ شود. نکته مهم این است که ارتباط ناخودآگاه ما از طریق تفکرات، احساسات و رفتارمان منتقل می ‌شود. بر این‌ اساس، باید به درون خود نگاهی بیندازیم تا زمانی که هوش عاطفی خود را گسترش می ‌دهیم، درک کنیم که با دیگران چطور رفتار کنیم. یکی از روش ‌های بسیار مهم و کلیدی در ارتباط مؤثر، گوش‌ دادن است. برای ساختن رابطه قوی و مؤثر، باید گوش‌ دادن را خوب تمرین کنیم تا پیام دیگران را به خوبی دریافت کنیم. ارتباطات فرایند رد و بدل ‌شدن اطلاعات بین دو طرف ارتباط است. برای درک بهتر موضوع به پرسش زیر می ‌پردازیم.

نقش ارتباط در معاشرت چیست؟

ارتباط و معاشرت
نقش ارتباط در معاشرت

بطور کلی، ارتباط نیاز بنیادین روان ‌شناختی است. نیاز های بنیادین غیراکتسابی هستند. در نتیجه، افراد بصورت ذاتی، با نیاز به ارتباط به ‌دنیا می‌آیند. بر این ‌اساس، ارتباط نیازی همگانی است و همه افراد به آن نیاز دارند. در علم روا‌ن ‌شناسی به این موضوع اشاره می ‌شود که کیفیت سلامت روان تابع کیفیت روابط انسان ‌ها است.

در طول شبانه ‌روز، حدود 85 درصد از زمان خود را صرف ارتباط می‌ کنیم. علی‌ رغم اینکه ارتباط موضوعی بنیادین و غیر اکتسابی است، ولی کیفیت برقراری ارتباط امری اکتسابی است. به طور کلی، در تعریف ارتباط می‌ توان گفت: «ارتباط فرآیند رد و بدل ‌شدن پیام است.» زمانی که از فرآیند صحبت می ‌شود یعنی جریانی پویا در ارتباط برقرار است و عمل ما، عکس ‌العمل طرف مقابل را به ‌همراه دارد. یکی از نکات مهم در ارتباط، نقطه شروع و نقطه پایان ارتباط است که از لحظه سلام و احوال ‌پرسی شروع می ‌شود و با خداحافظی پایان می ‌پذیرد. لازم به ذکر است که شروع و پایان در ارتباط پویا است.

به ‌طور کلی، به دو دلیل بسیار مهم ارتباط برقرار می کنیم: 1. نفس خود ارتباط؛ 2. رسیدن به هدفی مشترک. ما پیام خود را در قالب کلمات، مجموعه ‌ای از احساسات و زبان بدن منتقل می کنیم. زمانی که پیامی، سه لایه ذکر شده را داشته باشد، آن هنگام پیام ما دارای غنا است. تمامی ارتباطاتی که گفتیم درباره ارتباط چهره ‌به‌ چهره است. در فرآیند ارتباط حداقل دو نفر حضور دارند: 1. گوینده یا ارسال‌کننده پیام؛ 2. شنونده یا دریافت ‌کننده پیام. بعضی مواقع، یک گوینده وجود دارد و تعداد زیادی شنونده مانند لایو های اینستاگرامی یا فرستادن ویس به افراد مختلف. بر مبنای کارکرد ارتباط، آن را به مؤثر و غیر مؤثر دسته ‌بندی می کنند. اگر کارکرد ارتباط به درک مشترک منجر شود، آنگاه ارتباط مؤثر رخ داده است. در غیر این ‌صورت، غیر مؤثر خواهد بود.

عوامل تأثیر گذار بر کیفیت ارتباط چیست؟

عوامل متعددی در این موضوع دخیل هستند که در ادامه برخی را مطرح خواهیم کرد.

  1. بافت ارتباط: برای مثال، مؤلفه ‌ای مثل فرهنگ، تأثیر به ‌سزایی بر کیفیت ارتباط می گذارد. لازم به ذکر است که عوامل مختلفی بر بافت ارتباطی نقش دارند مثل مکان، شرایط فیزیکی، شرایط فیزیولوژیکی. برای مثال، پاسخ فردی از یک سؤال در دو مکان مجزا، با هم متفاوت است. به بیان دیگر، ممکن است، با فردی درباره یک موضوع در یک مکان مشخص صحبت کرده و ارتباط برقرار کنیم و نتیجه حاصل از آن باب میل ما نباشد. این در حالی است که ممکن است، طی گفت ‌وگو درباره همان موضوع، با همان فرد؛ ولی در مکانی دیگر، به نتیجه دلخواه خود برسیم.
  2. شخصیت دو طرف ارتباط: از آنجا که افراد صافی ‌های روانی متفاوتی دارند مثل طرحواره ها، نظام های ارزشی، الگو های هیجانی و انتظارات، لذا هر فرد طبق شخصیت خود در نحوه برقراری ارتباط متفاوت عمل می‌ کند. برای مثال، فرض کنید، درصدد این هستید که پیام مثبتی را به شخصی منتقل کنید که دچار پارانویید یا شکاک‌ بودن است. علی ‌رغم مثبت ‌بودن پیام، باز هم او پیام شما را شک ‌آلود برداشت خواهد کرد.

مهارت هایی نظیر هنر گفتن و هنر شنیدن یعنی زمانی که در نقش گوینده پیام هستیم، چطور پیام خود را منتقل کنیم و زمانی که نقش شنونده داریم، چگونه خوب گوش دهیم تا برای برقراری ارتباط پویا تر باشیم و تأثیر مخرب صافی های شخصیت را به حداقل برسانیم.

نقش هنر شنیدن در معاشرت چیست؟  

نقش گوش دادن در معاشرت

بطور کلی هنر شنیدن به دو قسمت مهم تقسیم می شود: 1. گوش‌ دادن فعال؛ 2. گوش ‌دادن کاذب. لازم به ذکر است، برای پی ‌بردن به اینکه آیا فردی در حال گوش‌ دادن فعال است یا خیر، باید به واکنش های او در حین ارتباط توجه کرد. چهار واکنش مهم به ‌هنگام گوش‌ دادن فعال عبارت است از: 1. گوش ‌دادن باید به قصد فهمیدن باشد؛ 2. به قصد کمک ‌کردن باشد؛ 3. به قصد یادگیری باشد؛ 4. به قصد لذت‌ بردن باشد.

اصل اول. بکوشید تا قصدتان مثبت باشد.

شاید سؤال مهمی که مطرح می ‌شود، این باشد که چه عاملی سبب می‌ شود تا قصد فرد مثبت انجام نشود؟ زمانی که شرایط شنیدن مهیا نباشد، این مسئله به ‌وجود می ‌آید. به بیان دیگر، زمانی که یکی از دو طرف ارتباط برایش کاری پیش آمده است و در این هنگام است که قصد برقراری ارتباط داریم. در اثر دغدغه کاری پیش ‌آمده ، تمرکز لازم برای گوش ‌دادن از بین می ‌رود.

اصل دوم. بکوشید تا موانع ذهنی خود را شناسایی کرده و آن را خنثی کنید.

یکی از موضوعات بسیار مهم در مبحث شنیدن، موانع ذهنی گوش ‌دادن هستند که در ذهن ما ریشه دارند مانند 1. ذهن‌ خوانی؛ 2. مرور ذهنی پاسخ ها یعنی بخشی از صحبت فرد مقابل را گوش‌ دادن و ما بقی را نشنیدن؛ 3. گزینش انتخابی یعنی قسمت هایی از صحبت را که تمایل بیش تری به آن داریم را می شنویم؛ ولی قبل و بعد آن را حذف می کنیم؛ 4. قضاوت عجولانه یعنی بدون شواهد کافی، درصدد صادر ‌کردن حکم هستیم؛ 5. خیال ‌بافی‌کردن یعنی در حین حرف‌ زدن طرف مقابل، حواس ما جای دیگری باشد؛ 6. نصیحت ‌کردن؛ 7. گوش ‌دادن به قصد مشاجره؛ 8. حق‌ به ‌جانب ‌بودن؛ 9. منحرف‌ کردن بحث و به ‌حاشیه‌ رفتن؛ 10. اجازه حرف ‌زدن به طرف مقابل ‌ندادن.  

مؤثر ترین راهکار برای رفع این موضوع، تمرین در موقعیت های ارتباطی است. به این‌ صورت که نموداری دو ستونه ترسیم می کنیم. در سمت راست موقعیت ارتباطی و در سمت چپ موانع گوش ‌دادن را درج می کنیم. با انجام این تمرین به ‌مرور مهارت گوش ‌دادن در ما تقویت می ‌شود و به موانع موجود آگاه می ‌شویم.

اصل سوم. پس از اتمام صحبت گوینده، پیام آن را بازگویی کنید.

این عمل کمک ‌های مؤثری به شنونده می‌ کند: 1. به شنونده کمک می‌ کند تا مانع ذهنی خود را کنترل کند؛ 2. برداشت احتمالی غلط خود را در نطفه شناسایی و خنثی کند؛ 3. احساس شنیده ‌شدن را به گوینده می ‌دهد؛ 4. فرآیند ارتباط را تسهیل می‌ کند.

شاید این پرسش مطرح شود که فرآیند بازگویی به چه صورت است؟

بطور کلی، چهار روش برای بازگویی‌ وجود دارد:

  1. عین عبارات گوینده را بازگو کردن. نمونه: «گفتید که با ‌توجه ‌به مسئله پیش ‌آمده، اقداماتی نظیر تماس‌ گرفتن را صورت دادید.»
  2. بازگو کردن احساسات گوینده؛
  3. بازگوکردن منظور گوینده، نمونه: «این ‌طور که از صحبت ‌های شما برداشت کردم… »
  4. بازگویی خلاصه.

اصل چهارم. اصل روشن‌سازی نام دارد.

هدف این اصل، مشخص‌شدن ماهیت مسئله و سبب ‌شناسی است. یکی از ابزار های مهم این اصل، سؤال پرسیدن است و بسیار مهم است که قصد سؤال هم مثبت باشد.

اصل پنجم. بازخورد دادن

که سه ویژگی مهم دارد: 1. صادقانه باشد؛ 2. فوری باشد؛ 3. حمایت‌ گرایانه باشد.

اصل ششم. بکوشید تا با زبان بدن خود گوش دهید

برای مثال، تماس چشمی برقرار کنید یا سر خود را به نشانه تایید حرف ‌های گوینده تکان دهید یا تقلید خفیفی از احساسات گوینده صورت دهید.

نقش هنر خوب‌ گفتن در معاشرت چیست؟

هنر خوب گفتن و معاشرت

بطور کلی خوب‌ گفتن به دو قسم دسته‌ بندی می‌ شود: 1. پیام ‌رسانی ناقص؛ 2. پیام ‌رسانی کامل. زمانی که چهار کارکرد زیر رعایت شود، می‌ گوییم پیام ‌رسانی کامل صورت گرفته است. در غیر این‌صورت، پیام‌ رسانی ناقص است: 1. تخلیه احساسات؛ 2. مرتفع ‌شدن نیاز؛ 3. دستیابی به خواسته مد نظر؛ 4. مشخص ‌شدن دغدغه ها و خط قرمزها. البته در کارکرد های ذکر شده، نحوه بیان خواسته هم بسیار مهم است و گام های زیر از درجه اهمیت بسیار زیادی برخوردار است: 1. مطرح‌ کردن رنجش، ناراحتی و خواسته، زمانی که دو طرف ارتباط بر خود مسلط هستند؛ 2. بیان دقیق خواسته؛ 3. بیان فکر پشت احساسات، نمونه: «زمانی که رویت را برگرداندی، احساس طرد‌شدگی کردم و فکر کردم من را دوست نداری»؛ 4. پذیرش مسئولیت فکر و احساس خود. بعد از طی این مراحل، مطمئن می ‌شویم که پیام خود را بطور واضح بیان کردیم که همین امر از میزان تعارضات ارتباطی کاسته و به تعاملات ارتباطی ما می ‌افزاید.

بطور خلاصه، در این مقاله، به موضوع معاشرت پرداختیم و سپس، موضوعاتی همچون هنر گوش‌ دادن و هنرگفتن را مطالعه کردیم و به نکات مهمی در این زمینه اشاره کردیم.

Rate this post
نمایش بیشتر

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا