روانشناسی پول

پول در روند بازار

پول در روند بازار چگونه می باشد؟ در این مقاله قصد داریم به پول در روند بازار بپردازیم.

روند پول در بازار چگونه است؟ 
آیا ما می توانیم این روند را تغییر دهیم؟!

 

عملکرد پول در روند بازار

 

پول در روند بازار – تولید پول و قیمت ها

یکی از حقایق اقتصادی موجود در زندگی همه ی انسان ها؛ شرط کمیابی است. آن چه ما در اختیار داریم  برای برآورده کردن تمام خواسته های مان کافی نیست. مشخصا زمان ما محدود بوده و در نتیجه باید ذهنمان را برای استفاده از این زمان محدود  شکل دهیم؛ و مشخص کنیم که برای مثال آن را برای کار؛ فعالیت خانوادگی یا دسته جمعی و یا برای فراغت شخصی خود استفاده خواهیم کرد. در عین حال دیگر ابزار در دسترس ما هم محدود است؛ مقدار پول نقدمان؛ دارایی های مالی؛ اندازه و مرغوبیت خانه ها و یا ماشین های مان؛ همه و همه با محدودیت هایی روبه رو هستند. به این ترتیب برای انجام هر کاری باید انتخاب کنیم که چگونه از این منابع استفاده کنیم که این تصمیم در عین حال به این معنی خواهد بود که چگونه از آن ها استفاده نکنیم!

استفاده از همه ی این امکانات مشروط به قانون ارزش نهایی کاهنده است. بر طبق این قانون؛ اهمیت نسبی هر واحد از کالای اقتصادی؛ و یا به بیان اقتصادی ارزش نهایی هر واحد کالا؛ برای دارنده ي آن با افزایش موجودی آن کالا کاهش می یابد و بالعکس. دلیل این موضوع این است که هر واحد اضافی باعث می شود بتوانیم اهداف جدیدی را محقق سازیم؛ اهدافی که اگر این واحدهای اضافی نبود آن ها را برای برآورده کردن انتخاب نمی کردیم.بنابراین این اهداف جدید اهمیت کمتری نسبت به اهدافی دارند که فرد قبلا آن ها را انتخاب کرده است. برای مثال ارزش نهایی یک جرعه ی اضافی آب برای کسی که در کویر پیاده سفر می کند با فردی که در دریاچه شنا می کند متفاوت است. هم چنین ارزش نهایی افزوده شدن ۲۰۰ متر مربع به مساحت خانه ی ما بسته به این که مساحت فعلی آن ۵۰۰ متر و یا ۵۰۰۰ متر باشد بسیار متفاوت خواهد بود. و همین طور ارزش نهایی یک دلار اضافی به مقدار دلاری که یک فرد در حال حاضر دارد بستگی خواهد داشت.

چنین بر می آید که « تولید » هر واحد اضافی پول هم ؛ ارزش آن را برای دارنده اش از آن چیزی که قبلا بوده کم تر خواهد کرد. می توان گفت که به این ترتیب ارزش پول برای او نسبت به همه ی کالاهای دیگر کاهش خواهد یافت. و در این شرایط این فرد؛ به عنوان خریدار ؛ حاضر خواهد بود که پول بیشتری را برای کالا و خدمات بپردازد و به عنوان فروشنده هم مبلغ بالاتری را برای کالاها و خدمات خود طلب خواهد کرد. به طور خلاصه تولید پول؛ باعث به وجود آمدن گرایش به سمت افزایش قیمت های پولی خواهد شد. این گرایش در وهله ی اول خود را در قیمت هایی که توسط خود تولید کننده ی پول پرداخت می شود؛ نشان خواهد داد. اما بعد از مدتی این افزایش در همه جای اقتصاد فراگیر خواهد شد؛ چرا که افرادی که کالا ها و خدمات شان را به تولید کنندگان پول فروخته بودند؛ حالا خود صاحب نقدینگی بیشتری شده اند.  در این شرایط ارزش نسبی پول برای این افراد هم کاهش یافته و حاضر خواهند بود قیمت های بیشتری را برای کالاها و خدمات مورد نیاز خود بپردازند.

به همین ترتیب این دور ادامه خواهد یافت و با افزایش نقدینگی؛ قیمت ها به طور متوالی افزایش خواهد یافت. این روند آنقدر ادامه خواهد یافت تا تمام قیمت های پولی با موجودی اضافه ی شده ی پول تطبیق یابند.

 

همچنین بخوانید: تعریف فروشنده و انواع تیپ شخصیتی فروشندگان

 

این درست است که به دلایلی خاص که دور از بحث فعلی ماست ممکن است بعضی قیمت ها در این روند کاهش یابند؛ اما کشش کلی به سمت افزایش قیمت ها خواهد بود.  پس کشش عمومی تولید پول به سمت افزایش قیمت ها بیشتر از حدی خواهد بود که در شرایط عدم تولید پول متصور بود. و این یعنی کاهش قدرت خرید هر واحد پول

اجازه دهید بار دیگر بر این نکته تاکید کنیم که روندی که در آن تولید پول به افزایش سطح قیمت ها می انجامد ؛ در گذر زمان اتفاق خواهد افتاد. به این ترتیب در این روند؛ قیمت های مختلف در زمان های متفاوت تحت تاثیر قرار خواهد گرفت؛ یعنی هیچ افزایش هم زمانی برای تمام قیمت ها اتفاق نخواهد افتاد .علاوه بر این هیچ دلیلی وجود ندارد که تغییر قیمت ها به طور یکسان و یا با تناسب مشخص نسبت به تغییر موجودی پول اتفاق بیفتند. 

بنابراین تولید پول متضمن کشش قیمت ها به سوی افزایش خواهد بود؛ اما چنین افزایشی قدم به قدم در یک روند زمان بر ؛ حادث خواهد شد و قیمت های مختلف را به میزان متفاوتی تحت تاثیر قرار خواهد داد.

 

پول در روند بازار و مقیاس و محدودیت های تولید پول

 

مقیاس و محدودیت های تولید پول
 

چه مقدار پول در بازار تولید خواهد شد؟
چه تعداد سکه خواهیم داشت؟
چه تعداد گواهی به وجود خواهد امد؟

محدودیت های اکتشاف و ضرب سکه ؛ و دیگر خدمات پولی در نهایت با توجه به ترجیحات حاضرین در بازار تعیین می شود. مانند دیگر شاخه های صنعت ؛ معدن چیان و متولیان ضرب سکه نیز اگر و فقط اگر زمانی که باور داشته باشند هیچ جایگزین بهتری برای شان در دسترس نیست؛ سرمایه گذاری خود را در این بخش افزایش داده و تولید را گسترش خواهند داد.
در عمل این بدان معناست که آن ها تنها در صورتی تولید سکه را گسترش می دهند که برآوردشان از « بازده انتظاری پولی » سرمایه گذاری برروی بازار اکتشاف و ضرب سکه حداقل به اندازه ی بازده پولی در سایر صنایع مانند کارخانه های کفش ؛ شیرینی پزی و غیره باشد.

بازده ی شاخه های مختلف صنعت در نهایت به این بستگی دارد که افراد چگونه برای استفاده از منابع کم یابی که دارند تصمیم می گیرند. مصرف کنندگان با توجه به ظرفیت شان انتخاب می کنند که پول شان را بر روی یک سری کالاهای خاص هزینه کرده و از صرف هزینه بر روی یک سری کالاهای دیگر خودداری کنند و با این تصمیمات خود سمت درآمد شاخه های مختلف صنعت را رقم می زنند و صاحبان منابع تولیدی ( زمین ؛ نیروی کار و سرمایه ) با توجه به ظرفیت شان انتخاب می کنند که این منابع را به یک سری فعالیت خاص اختصاص داده و از بعضی فعالیت های دیگر خودداری کنند و با این تصمیمات شان سمت هزینه ی شاخه های مختلف صنعت را رقم می زنند. پس در نهایت این افراد هستند که از طریق انتخاب های شخصی شان سود دهی نسبی همه ی فعالیت های تولیدی را مشخص می سازند. 

هر فرد در جامعه با یک سری از افراد دیگر هم کاری می کند و به همین ترتیب از همکاری با عده ای دیگر خودداری می کند. این روند انتخابی یا روند بازاری شامل همه ی انواع فعالیت ها شده و بنابراین باعث ایجاد وابستگی متقابل بین همه ی افراد و همه ی شرکت ها خواهد شد.

در یک بازار آزاد؛ تولید پول هم در همین چارچوب کلی تقسیم نیروی کار قرار می گیرد. سکه های بیشتر تا زمانی تولید خواهند شد که این تولید بیشترین بازده ممکن را نسبت به منابع سرمایه گذاری شده به دست دهد. در این شرایط اگر صنایع دیگر دورنمای بهتری نسبت به تولید سکه ارائه کنند این تولید کاهش خواهد یافت.

علاوه بر این؛ انتخاب افراد جامعه جز این که مقیاس نسبی تولید پول نسبت به تولید دیگر صنایع را مشخص می سازد؛ مقدار سکه های متفاوتی که تولید می شود را نیز تعیین خواهد کرد. در درس های گذشته ی « توانا » اشاره کردیم که پول تقریبا همواره به عنوان واسطه ی مبادله پذیرفته شده است.  استفاده ی موازی از چند پول به طور هم زمان به هیچ عنوان موضوع عجیب و غریبی نیست ؛ در واقع این مورد تا قرن بیستم عرفی معمول در دنیا بوده است. 

 

در قرون وسطی؛ سکه های طلا ؛ نقره ؛ مس و آلیاژهای آن ها ؛ در یک شبکه ی تبادلی مشترک گردش داشت. در اکثر زمان ها و مکان ها در تاریخ اروپای غربی ؛ استفاده از سکه های نقره شایع ترین شیوه برای پرداخت های روزمره بوده است؛ در حالی که سکه های طلا برای پرداخت های سنگین تر و سکه هایی از جنس مس برای تبادلات بسیار کوچک استفاده می شدند. در دوران باستان هم داستان به همین منوال بوده است.

بنابراین تولید و استفاده ی موازی سکه های ساخته شده از فلزات گران بها حالت معمول در یک اقتصاد آزاد است.  نیکلاس اورسم ؛ با این که مرتبا در مورد تغییر سکه ها هشدار داده است؛ اما همواره تاکید می کند که معرفی انواع جدید سکه ها تا جایی که باعث نشود دیگر سکه ها به زور کنار گذاشته شوند؛  موضوع مهمی به حساب نیامده و مانعی ندارد.
با ما همراه باشید.

 

Rate this post
نمایش بیشتر

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا