خود آگاهی

تاثیر رفتار دیگران بر ما و عملکردمان چگونه است؟

در مقاله قبل، به چگونگی برخورد با هوش هیجانی اشاره و ابزار های کنترل هوش هیجانی را مطالعه کرده و برای آن نمونه ‌هایی را نیز مطرح کردیم. در این مقاله به تاثیر رفتار بر واکنش می پردازیم.

آیا تا‌ به‌ حال، رفتار دیگران باعث شده است که شما عصبانی شوید؟

به ‌احتمال زیاد، لحظاتی وجود دارند که این اتفاق را تجربه کرده ‌اید. برای مثال، زمانی که در حال رانندگی هستید، ناگهان شخصی به ‌سمت شما می ‌پیچد و همین امر باعث عصبانیت شما می ‌شود و واکنشی نظیر بوق‌ زدن ممتد را انجام می دهید یا زمانی که در صفی طولانی هستید و ناگهان فردی نوبت شما را می گیرد. در آن لحظه، ممکن است، از کوره در بروید و بر افروخته شوید. هر کدام از ما با چنین موقعیت هایی مواجه شده‌ایم. موقعیت ‌هایی که به رفتار فردی واکنش نشان داده ‌ایم و رفتار پرخاشگرانه ‌ای داشته ‌ایم.

آیا رفتار دیگران باعث واکنش پرخاشگرانه ما می ‌شود؟

در بحث بررسی تاثیر رفتار دیگران، حقیقت امر این است که همیشه رفتار دیگران باعث عصبانیت ما نمی ‌شود. اگرچه در آن لحظه این ‌طور به ‌نظر می ‌رسد. اغلب مواقع این ‌طور به ‌نظر می ‌رسد که رفتار، واکنشی به اتفاق یا شرایطی خاص در نظر گرفته می ‌شود. در بیش تر مواقع، این ‌طور به ‌نظر می ‌رسد که رفتار های ما و دیگران خارج از کنترل ما است؛ اما زنجیره واکنش، حلقه مفقوده این روند است که در نظر گرفته نشده است. زمانی که اتفاقی روی می دهد، شما افکار و احساسات و عواطف مربوط ‌به آن اتفاق را تجربه می کنید. بعد از آن، رفتاری از شما سر می ‌زند که انعکاس افکار و احساسات شما است. نکته ‌توجه ‌کردنی این است که اتفاقات به خودی‌ خود، باعث تغییر رفتار ما نخواهند شد؛ بلکه نحوه احساسات و تفکر ما است که به واکنش ما منجر می ‌شود.

اولین قدم در شکل‌ گیری هوش هیجانی، شناخت عواطف و احساسات است. در واقع، احساسات ما تعیین‌ کننده طرز تفکر و رفتار ما است. ناتوانی ما در شناخت احساسات و عواطف، سبب می ‌شود تا کنترلی بر روابط خود با سایرین و شیوه نگاه خود به دنیای پیرامون نداشته باشیم.  برای نفوذ بیش تر بهتر است که هوش هیجانی خود را بررسی کنیم. برای مثال، می ‌توانیم به رخدادی چالش ‌برانگیز در گذشته فکر کنیم و واکنش خود به آن رخداد را ارزیابی کنیم و نتیجه آن را بررسی کنیم و درباره آن فکر کنیم. البته می ‌توانیم، به جای موقعیت پیش ‌آمده، چندین رویداد را آنالیز کنیم تا دیدی وسیع ‌تر از رفتار و احساسات خود داشته باشیم. تفکر یکی از بخش ‌های اصلی درک احساسات و توسعه هوش هیجانی است. ما می توانیم، تمرین فوق را بعد از مواجه ‌شدن با هر رویداد چالش‌ برانگیزی انجام دهیم و زمانی را برای تفکر این موقعیت ها در نظر بگیریم تا در آینده بتوانیم هوش هیجانی خود را بیش تر کرده و از آن بهتر استفاده کنیم.

جریان به چه معناست؟

همه ما موقعیت هایی را تجربه کرده ‌ایم که آنقدر غرق انجام فعالیتی بوده ‌ایم که گذر زمان را احساس نکرده ‌ایم. برای مثال، زمانی که برای آموزش به تولید محتوا می ‌پردازیم، زمانی که به فعالیت های ورزشی سرگرم می ‌شویم، زمانی که در حال نوشتن مقاله هستیم. بخش هایی از کارتان هست که شما را مجذوب کرده و غرق در خودتان می کند. به نظر می رسد، توسعه هوش هیجانی فقط به جنبه هایی نظیر روابط با سایرین و مدیریت احساسات اختصاص دارد. با این‌ حال، جنبه های بسیاری در توسعه هوش هیجانی وجود دارد که یکی از این جنبه ‌ها، پیدا کردن جریان است. سؤالی که در وهله اول مطرح می شود، این است که جریان به چه معناست؟ در پاسخ باید گفت، جریان روندی است که باعث می ‌شود تمامی تمرکز و توجه ما بر فعالیتی که درحال انجام آن هستیم متمرکز باشد.

رابطه میان جریان و میزان عملکرد چیست؟

رفتار و جریان
زمانی که بخشی از فعالیت می شویم، تمام حواسمان بر آن متمرکز می شود.

زمانی که بخشی از فعالیتی می شویم و در حال انجام آن هستیم، تمام حواس ما بر آن متمرکز است و متوجه چیز دیگری نیستیم. فعالیت ‌هایی از این ‌دست، احساس بزرگ ‌شدن و شعف را در ما فعال می‌کنند و سبب می ‌شوند تا آنقدر از آن لذت ببریم که زمان را به فراموشی بسپاریم. کارکردن در زمان جریان باعث می ‌شود تا به بالاترین میزان عملکرد خود دست یابیم و فعالیت بیش تری انجام دهیم. یکی از نکات بسیار مهم در چنین موقعیتی این است که اصلاً متوجه این نیستیم که در حال انجام‌ کاری هستیم. در این صورت، احتمال اینکه افراد فعالیت هایی که به‌ آن علاقه‌ دارند را بهتر انجام دهند، افزایش می‌یابد. پس منطقی به‌نظر می ‌رسد که تمام توجه و تمرکز خود را بر چیزی معطوف کنیم که روی آن قدرت داریم.

از نظر روانی هم کار ‌کردن در حالت جریان، تجربه ‌ای بسیار لذت‌ بخش و مثبت است. کار‌ کردن در این حالت، پتانسیل های ما را به ما نشان می ‌دهد و به آزاد سازی آن منجر می ‌شود. درک اینکه علت به ‌وجود آمدن جریان چیست، سبب می شود تا در مواجهه با چالش ‌ها، واکنش ‌های سازنده ‌تری داشته باشیم. فرض کنید، دو نفر که وظیفه یکسانی بر عهده دارند، مشغول انجام کاری هستند. یکی از این افراد به ‌قدری از انجام آن وظیفه لذت می ‌برد که غرق در کار می ‌شود. در حالی که برای فرد دیگر چنین نیست. برای او، این فعالیت بسیار خسته‌ کننده و پر استرس است. بر این اساس، بسیار مهم است که عاملی که باعث افزایش تمرکز در شما می شود را پیدا کرده و از آن در زندگی شغلی خود استفاده کنید.

غرق ‌شدن در کار و کار ‌کردن به ما کمک می کند تا هوش هیجانی خود را بالا ببریم و در برخورد با چالش ها و حل آن ها بهتر عمل کنیم و از موقعیت ها استفاده بهینه کنیم. بر این ‌اساس، بهتر است، نگاهی به زندگی شخصی و کاری خود بیاندازیم و ببینیم که کدام فعالیت ها باعث می ‌شود که ما در آن فعالیت غرق شویم و چنین حالتی را در ما به‌ وجود می‌آورند.

در این مقاله، به واکنش ‌های رفتاری اشاره کردیم و بیان کردیم که رفتار دیگران به‌ خودی خود نمی‌ تواند باعث عصبانیت ما شود. همچنین دریافتیم که با شناسایی زنجیره واکنش می ‌توانیم، بهترین واکنش ممکن را انتخاب کنیم. سپس، به موضوع جریان و اهمیت آن پرداختیم.

Rate this post
نمایش بیشتر

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا