بهبود روابط زناشویی

دلایل شکست در ازدواج – چطور در عشق و رابطه عاطفی شکست می خوریم؟

دلایل شکست در ازدواج چیست؟ در این مقاله به ذکر و تشریح دلایل شکست در ازدواج می پردازیم.

دلایل شکست در عشق و ازدواج
 

 برای اکثر ما شده که رابطه ای را با عشق شروع می کنیم اما با تنفر به اتمام می رسانیم. حتی بعضی وقت ها پیش می آید شدیدا به فردی علاقه مند می شویم، اما باگذشت زمان علاقه مان را ازدست می دهیم و رابطه مان خسته کننده و تکراری می شود. حال سوالی پیش می آید، آیا شده باعشق و اعتماد زیاد به شخصی رابطه ای را با او شروع کنیم، اما پس از مدتی حس کنیم به ما خیانت شده واحساس انزجارکنیم؟

شایدیکی از خردکننده ترین وناراحت کننده ترین احساساتی که در زندگی مان تجربه کرده ایم حس سردرگمی و گیجی بوده که به خاطر شکست عشقی درروابط مان به ما دست می دهد. ندانسته از این که چه اتفاقی دارد می افتد روابط مان جلوی چشمان مان نابود می شوند بدون این که کاری ازدست مان بربیاید، دراین گونه مواقع است که احساس دیوانگی می کنیم. ازخودمان می پرسیم چه اتفاقی افتاده؟ اصلا موضوع دعوا سر چه مسئله ای بوده؟ درست همین جاست که احساس عجزو نا امیدی می کنیم، با خود فکرمی کنیم عشق واقعی وجود ندارد ومحکوم هستیم تا ابد تنها و غمگین بمانیم. راه های جلوگیری از شکست در عشق چیست ؟ 

واقعا چرا در عشق شکست می خوریم؟ چرا از عشق به تنفرمی رسیم؟ چرا باید عشق و علاقه مان به بی تفاوتی تبدیل شوند؟ آن چه می دانیم این است که روابط یک شبه خراب نمی شوند، معمولا انهدام روابط مان مستلزم به زمان زیادی است. اگر بدانیم که از همان اول مراقب چه نشانه هایی باشیم، می توانیم مانع شکست عشق در روابط مان باشیم.

 

دلایل شکست در ازدواج - دلایل شکست عشقی

 

دلایل شکست در ازدواج – مهم ترین دلایل اختلاف زوجین و شکست در ازدواج و رابطه عاطفی

جنگ و دعوا  بر سر چه مواردی باعث شکست و نابودی عشق می شود؟!

رابطه بین دو انسان تداخل عمل میدان های انرژی آن هاست. میدان انرژی فکری، احساسی وجسمانی ما با میدان های انرژی فکری، احساسی و جسمانی فرد دیگرکنش و واکنش متقابل دارد. در حین ارتباط و تبادلات مختلف بین ما انسانها، مانع های بزرگ و کوچکی به وجود می آیدکه حاصل برخورد میدان های انرژی مختلف می باشند. وقتی مشکلی به وجود بیاید پس ازآن دعوا به وجود می آید واحتمال دلخوری و ناراحتی بسیار بالا می رود.

شایع ترین مسأله ای که برسرآن مشکل بوجود می آید و باعث نابودی و ویرانی عشق می شود چه مواردی هستند؟

روابط جنسی         خویشاوندان                      حسادت
پول                     زمان                          بزرگ کردن فرزندان 
وظایف                 کارهای منزل                 قدرت و سلطه

وقتی که در رابطه مان مشکلی به وجود بیاید، دیگر نسبت به نامزد یا همسرمان احساس خوبی نداریم. دیگر رابطه احساسات خوشایندی را میان ما ایجاد نمی کند. ذهن و فکرمان می گوید: احساس خوبی نداریم واین احساس بد به دلیل مشکلی است که پیش آمده است. در چنین شرایطی می توانیم وانمود کنیم که مشکلی نداریم و امیدوار باشیم خود موضوع از بین برود و یا این که می توانیم انتخاب کنیم که مشکل را حل کرده و بعد از آن دوباره به احساس خوب برسیم. در اکثر مواقع برای مان پیش می آید که سر موضوعی بحث کرده و دعوا می کنیم اما پس از چند ثانیه با حرف زدن مشکل را حل می کنیم اما زمانی نمی گذرد که موضوع دعوا دوباره شروع و مشکل جدیدی به وجود می آید.

دلایل شکست در ازدواج – دلایل اصلی دعوا و شکست در ازدواج و رابطه عاطفی

به نظرمان می رسدکه هر چه سعی می کنیم با او سرصلح و آشتی در بیاوریم و موافقت کنیم گویی نمی شود.

دلیل اصلی مشاجرات و دعواهای مان آن موردی نیست که برسرش مشاجرت می کنیم، بلکه دلیل اصلی دعواهای مان این است که در آن لحظه احساس دوست داشته شدن، موردحمایت بودن و درک شدن نمی کنیم. وقت هایی که با یک دیگرمشاجره می کنیم در رابطه احساسی و عاطفی میان مان ضعفی بوجود می آید وجریان عشق میان مان متوقف ویا بامشکل روبه رومی شویم. حل وفصل موقتی مسأله ودعوایی که بین مان بوجود می آید ریشه اصلی مشکل نیست، بلکه دوری احساسی وعاطفی که بین مان وجود دارد، سرمنشأ اصلی مشکل می باشد.

 

دلایل شکست در ازدواج - شکست عشقی

 

دلایل شکست در ازدواج – فرق بین مخالفت و عدم تأیید در رابطه عاطفی

مخالفت های مان همیشه در سطحی ذهنی و منطقی اتفاق می افتد. ممکن است رنگ و مدل کراواتی که همسرمان انتخاب کرده است را دوست نداشته باشیم، ممکن است ازاین که خسته است و حوصله ندارد تا شب را باهم بیرون برویم چندان خوشحال نباشیم. این موضوع درحالی است که تأیید یا عدم پذیرش، در سطحی احساسی و عاطفی رخ می دهد، وقتی که ازلحاظ روحی و عاطفی از همسرمان دور می شویم و فاصله می گیریم، مخالفت مان  می تواند به راحتی به عدم پذیرش تبدیل شود. عدم پذیرش به این معناست که می گوییم  کاری که کردی را دوست نداشته ام. این جاست که با خودمان می گوییم پس من هم عشقم را از تومی گیرم و از تو فاصله میگیرم و این گونه است که عشق را نابود می کنیم. برای مثال وقتی با رنگ کراوات همسرمان موافق نیستیم و آن را نمی پسندیم، به خاطراین انتخابش عشق مان را از اومی گیریم و از او فاصله می گیریم. در اینجا فقط یک مخالفت ساده با او نکرده ایم،در واقع پذیرای او نبوده ایم.

چطور اختلافات در عشق زیاد می شود ؟ 

 دلیل این که معمولا در ابتدای روابط مان دعوا و مشاجراتی کمتری را داریم  این است که ارتباط روحی میان ما بسیار قوی است. چون هنوز تنش زیادی در رابطه ی مان انباشته نشده است. برای مثال بعضی از عادت های خاص همسر یا نامزدمان در ابتدا برای مان بسیار جالب و یا حتی هیجان انگیزبه نظرمی رسد، ولی بعد از گذشت چند ماه یا چند سال چون ارتباط مان ضعیف می شود خصوصیاتی که در ابتدا برای مان جالب به نظر می رسید حال برای مان دیوانه کننده است. ممکن است به طور مداوم از همسرمان شکایت کنیم این که بی ملاحظه است، خیلی احساساتی است و یا ما را درک نمی کند. وقتی مشکل پیش می آید به جای این که درمورد مشکل پیش آمده قضاوت کنیم، اشتباها او را قضاوت می کنیم. این جا است که ما با اعمال و رفتارهمسرمان مخالفت نکرده ایم بلکه باکل وجودمان از او مخالفت کرده ایم و این گونه عشق را مغلوب می نماییم.

عشق و بزرگنمایی در رابطه عاطفی – دلیل شکست در عشق

عشق، عدسی درشت نمای خوبی است،که تمامی احساسات وعواطف مان را که از جایی می تراود ودر رابطه ما سرریزمی کند را اسکن کرده وهم چنین احساسات قدیمی مان را سرکوب می کند عشق به ما احساس اهمیت می دهد. با داشتن این اهمیت می توانیم درون خود را کاملا بشناسیم درمورد این احساسات با معشوق خود ارتباط برقرار می کنیم.

هرچه با همسرمان احساس نزدیکی و صمیمیت بیشتری کنیم، احساسات سرکوب شده ی قدیمی مان بیشتر ظاهر می شود.

دو تکنیک مهم برای جلوگیری از شکست در عشق و ازدواج

دلایل شکست در ازدواج - جلو گیری از شکست عشقی

 

هنگامی که احساس می کنیم یکی از احساسات سرکوب شده ی قدیمی ما سرباز کرده و دوباره به سراغ ما آمده است، دو حق انتخاب داریم:

انتخاب اول: همه احساسات مان را نادیده گرفته و سرکوب شان کنیم.
انتخاب دوم: احساسات قدیمی مان را ابرازکنیم.

انتخاب اول:همه احساساتمان را نادیده گرفته و سرکوبشان کنیم.

تنها راه سرکوب احساسات مان، از بین بردن توانایی احساس کردن مان است. وقتی تصمیم می گیریم مجددا احساس کنیم، همان احساسات قدیمی سرکوب شده ی مان دوباره به سراغ مان می آید. ما می توانیم یک رابطه ای را که دچارمشکل شده را رهاکنیم و از این که دوباره آن احساسات قدیمی را حس نمی کنیم مجددا احساس رهایی و راحتی کنیم، اما وقتی که مجددا عاشق می شویم و تصمیم می گیریم که دوباره احساسات خودمان را احیا کنیم، تمامی آن تردید های قدیمی ما دوباره به سراغ مان آمده وآن هارا احساس می کنیم.

انتخاب دوم: آن احساسات قدیمی مان را ابراز می کنیم.

اغلب روابط طبیعی ما این چنین است که بین انتخاب اول و یا دوم ما به مانند یک الاکلنگ تغییر موضوع می دهند و بالا پایین می شود. به این معنی که یا احساس نمی کنیم و یا احساسات مان را بیش ازحد تجربه می کنیم. تعجبی نیست که بعضی وقت ها  احساس می کنیم، می خواهیم دیوانه شویم.

خانه تکانی احساسی و عاطفی، مانع از ویرانی عشق می شود.

بعضی از ما چنان از مشکلات و درگیری های مان فرار می کنیم که گویی موضوع مرگ و زندگی در پیش است. اما در واقع عکس این واقعیت است. زندگی، رشد شخصی و سرزنده بودن ما در موفقیت و رویارویی درست و حل وفصل احساسات مان و عواطف حل و فصل نشده ی گذشته ی مان است، به طوری که می توانیم از مشکلات به عنوان سکوی پرشی برای خودکاوی و کشف خویشتن خویش استفاده کنیم. شرکت دریک رابطه صمیمی راهی تضمین شده برای خانه تکانی احساسی و عاطفی مان است و این گونه است که عشق پیروز میدان خواهد شد.

به خاطر داشته باشیم: دعواها و مشکلات مان همواره به یک یا دو دلیل ذکرشده ی زیراتفاق می افتند:

1.عشق و توجه کافی دریافت نمی کنیم و میان ما فاصله ی احساسی و عاطفی می افتد.
2.احساسات سرکوب شده ی قبلی ما لبریزشده و موقعیت و درگیری فعلی ما را درشت نمایی می کند، به طوری که به صورت چیزی که به مراتب بزرگ تر است جلوه داده می شود.

با ما  در درس بعدی همراه باشید.

 

Rate this post
نمایش بیشتر

مریم ابوطالبی

مربی مهارت های زندگی - مدرس دانشگاه

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا